خانه / مقالات حجاب / امام خمینى؛ حقوق زنان‏

امام خمینى؛ حقوق زنان‏

امام خمینى؛ حقوق زنان‏

نگاهى دوباره‏

 

مقدمه‏
براى تبیین و ارایه یک تعریف روشن و جامع از ( (حقوق زنان)) در سطح جهان تاکنون مطالعات و بررسیهاى مختلف و گوناگونى با رویکردهاى متفاوت و بعضا متناقض صورت پذیرفته است. در کشورهاى مسلمان نیز چنین مطالعات و بررسیهایى، آن هم با دیدگاههاى گوناگون انجام شده است و شاید بتوان گفت که در این کشورها نوعى بحران فرهنگى و فکرى در زمینه هاى گوناگون سیاسى، اجتماعى و فرهنگى و از جمله در خصوص موضوع مورد بحث، جریان داشته و دارد. در میان کشورهاى مسلمان، در کشور ما در صد سال اخیر شوون و حقوق زنان موضوع بحث، بررسى، مطالعه و حتى مناقشات مختلفى بوده است. بررسى و نقد موقعیت اجتماعى، مدنى و حقوقى زنان و خواستهاى ترقى خواهانه در زمینه هاى اجتماعى، مذهبى، علمى و … حاصل پرسشهاى جدید، نگرش و معرفت تازه به مسایل فردى و اجتماعى و در نهایت نتیجه نوعى بیدارى فطرت انسانى، الهى افراد در جهت شکوفا ساختن استعدادهاى نهفته بشرى است.

 

 

 

با مطالعه تاریخ، نادیده انگاشتن حقوق انسانى و اجتماعى زنان، و ظلم و ستم نسبت به آنها را در طى قرون مختلف و همچنین در مقاطعى از زمان پیشرفتهاى مثبتى در جهت رفع تبعیض و ظلم و ستم از آنان را ملاحظه خواهیم نمود. اما بحث در خصوص حقوق زنان در دوران اخیر از نهضت حقوق زنان در غرب در قرن بیستم آغاز و وارد مرحله اى جدید، بحث انگیز و مجادلهآمیزى حتى در داخل خود کشورهاى غربى شد.
( (جنبشهایى که توسط دو جنگ جهانى متلاشى شد و سپس در حدود ۱۹۷۰ تولدى دیگر یافت.)) (۱) این جنبشها به جنبشهاى فمینیستى (۲) معروف هستن- د.
( (فمینیستها یکپارچه نیستند. آنان نظریه هاى متعددى پدید آورده اند که در پى آن اند تا از علل فرو دستى زنان پرده بردارند و براى رهایى زنان سیاستهایى بیابند.)) (۳) انواع نگرشهاى فمینیستى ستمدیدگى زنان را مسإله اصلى دانسته اما تبیینهایشان در مورد علت ستمدیدگى زنان و نیز راهبردهاى پیشنهادیشان براى از بین بردن آن متفاوت است. (۴) و صاحب نظران بسیارى معتقدند جنبش حقوق زنان على رغم توفیقات و خدمات بسیارش در خصوص طرح مسایل زنان و احقاق حقوق آنها به صورت عملى، گرفتار تفریط و اشتباهات خطرناکى نیز شده است:
در دوران اخیر نظریه اى که، فرودستى زنان و نابرابریها و تفاوتهایى که موجب عقب ماندگى زنان و تبدیل شدن آنها به جنس دوم مى شود را ناشى از تفاوتهاى طبیعى و زیستى میان دو جنس مى داند و هر گونه تغییر در این خصوص را نوعى هجوم به نظم طبیعى اشیإ مى پندارد، مورد انتقاد شدید قرار گرفت و در مقابل نظریه اى نضج گرفت که نابرابریها و تفاوتهاى یاد شده را نه نتیجه تفاوتهاى طبیعى و زیستى و حاصل یک نظم طبیعى مبتنى بر این گونه تفاوتها و یا ناشى از اراده خداوند مى داند بلکه تإکید مى کند که این نابرابریها و تفاوتها نتیجه تإثیر محیط و رفتار اجتماعى نادرست و ناعادلانه با زنان، مجموعه اى از پیشداوریها، سنتها و قوانین نادرست و ناعادلانه در باره زنان، حقوق و نقشهاى آنان و … مى باشد. اجتماعى شدن بر اساس این پیشداوریها و سنتها و محروم بودن زنان از آموزش، امکانات اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى و فرصتهاى برابر و گرفتارى آنها در چنگال سنتهاى جاهلانه در طى قرون متمادى، از زنان موجوداتى ساخت که در موارد بسیارى خودشان نیز دچار این پندار شدند که آرى، جنس دوم اند. و این گونه بود که جامعه هیچ گونه دینى نسبت به آنها احساس نمى کرد. با مورد سوال و انتقاد جدى قرار گرفتن این پیشداوریها و افکار و اعمالى که زنان را فرودست و ستمدیده مى سازد، این نظر مطرح شد که زنان به عنوان موجوداتى انسانى حق شکوفایى تمامى استعدادها و ابعاد شخصیتى خود (فکرى، اخلاقى، عاطفى سیاسى، اجتماعى …) را باید داشته باشند.
همان طور که بیان کردیم در کشور ما در صد سال اخیر شوون و حقوق زنان موضوع بحث، بررسى، مطالعه و حتى مناقشات مختلفى بوده است.
در عصر رژیم پهلوى، حقوق زنان در شکلهاى خشونتآمیز و بى توجه به هویت فرهنگى و دینى جامعه و حتى با شیوه دین ستیزانه مطرح شد.
گرچه حقوق زنان مسلمان و ایرانى در آن دوران در عرصه هاى گوناگون آموزش، فرهنگ، سیاست و اجتماع و … و در حوزه حقوق خانوادگى مى بایست مورد توجه جدى قرار گرفته و براى مشکلات، محرومیتها و مسایل گوناگون آن چاره اندیشى مى شد ولى این شیوه دین ستیزانه و بى توجه به هویت فرهنگى و مذهبى جامعه، در طرح حقوق زنان، خود سبب شد که علماى مذهبى، بحق آن را مقابله با اسلام و احکام آن و نقشه بیگانگان دانسته و به مقابله با آن برخیزند. اما در جریان انقلاب اسلامى و پس از آن، نگاه و رویکرد به زنان، مسایل و حقوقشان چرخشى اساسى کرد. شایان ذکر است که حضور انبوه زنان مسلمان، تحصیلکرده، شاغل، خانه دار و … در انقلاب و مسایل سیاسى، اجتماعى آن نقشى تعیین کننده، لااقل در مطرح شدن این نگاه و رویکرد داشت. و کار به جایى رسید که انقلاب اسلامى ایران در سطح جهانى داعیه دار تعریف نوینى از شخصیت زن، حقوق و نقش وى در جامعه بر اساس نیازهاى زمان و لزوم اصلاح و پیشرفت در حیات بشرى مى باشد. چنین وضعیتى بررسى کارشناسانه حقوق زنان و مسایل آنها را از طرف فقها، پژوهشگران و مفسران و اندیشمندان امور دینى، اجتماعى و حقوقى به طور جدى مى طلبد. در واقع ( (هیچ گاه مجتهدان و صاحبان رإى فقهى به شکل امروزى مجبور نشده بودند براى پرسشهاى یک جامعه پیچیده پاسخهاى متناسب با زمان و مکان پیدا کنند و در نتیجه موفق به محک زدن بازتابهاى عملى نظریات خویش نبوده اند.)) (۵) آیت الله هاشمى‏ رفسنجانى در نخستین گردهمایى از سلسله ( (همایشهاى ادوارى مرورى بر حقوق زنان در قانون مدنى ایران)) مى گوید: ( (قرآن مى فرماید که تفاوتى بین زن و مرد وجود ندارد و حقوق زن باید عادلانه داده شود.)) ایشان مى افزایند:
( (سعى کنید فکر و ذهن خودتان را از پیش داوریهایى که برخى عواطف و یا تقلیدها به وجود میآورد خالى کنید. مسإله مهم این است که این همایش و مطالعات بعدى، کاملا بر اساس اصول علمى و تحقیقى و با توجه به واقعیتها و مقتضیات برگزار شود.)) (۶) ایشان با توجه به ضرورت اجتهاد در خصوص موضوع مورد بحث مى گویند: ( (خوشبختانه اجتهاد اسلام، پویا، تحول پذیر و همراه با منطق است … همه کارشناسان اسلام قبول دارند که احکام اسلام با منطق سازگار است و ما این را یک محور براى اجتهاد مى دانیم.)) (۷) اما چرخش اساسى در رویکرد به زنان، مسایل و حقوق آنها در جریان انقلاب اسلامى و پس از آن با طرح نظرات و دیدگاه امام خمینى به عنوان مجتهدى که رهبرى انقلاب را در دست داشت آغاز، و به دلیل اعتبار فقهى، اجتهادى و اجتماعى ایشان نافذ واقع شد.
در بیست و چهارم آبانماه سال ۱۳۵۷ خبرنگار روزنامه آلمانى دنیاى سوم از ایشان مى پرسد:
تشیع در نظر کشورهاى غربى به عنوان عنصرى محافظه کار در پیشرفت قلمداد شده است؛ همچنین ما خواستهاى شیعیان را مبنى بر کناره گیرى زنان از صحنه زندگى اجتماعى و نیز بازگشت به قوانین شیعى که مى خواهد سنت مذهبى مبناى قوانین حکومتى قرار گیرد، همان طورى که در قانون اساسى که به طور غیرقانونى به صورت از بین رفته درآمده نیز ذکر شده است شنیده ایم. ما همچنین شنیده ایم که تشیع، سبک زندگى غرب را براى اینکه با سنتهاى مذهبى توافق ندارد رد مى کند؟ آیا ممکن است شما نظر خود را در باره این مسإله بر اساس مذهب تشیع بیان کنید؟
ایشان در جواب مى فرمایند: ( (تشیع که مکتبى است انقلابى و ادامه اسلام راستین پیامبر است همچون‏ خود شیعیان همیشه مورد حمله ناجوانمردانه مستبدین و استعمارگران بوده است.
تشیع نه تنها زنان را از صحنه زندگى اجتماعى طرد نمى کند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانى خود قرار مى دهد. ما پیشرفتهاى دنیاى غرب را مى پذیریم ولى فساد غرب را که خود آنان از آن ناله مى کنند نه)). (۸) در سخنان یادشده، مشاهده مى کنیم ایشان، این دیدگاه که تشیع به عنوان عنصرى محافظه کار در قبال پیشرفت از جمله حقوق اجتماعى زنان لجوجانه مقاومت مى کند را قاطعانه رد کرده و مورد انتقاد جدى قرار مى دهد و تنها فساد در غرب را مورد نکوهش و ناپذیرفتنى مى داند.
ایشان در فرازى از وصیت نامه خویش محرومیتهاى زنان را ناشى از توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن و نیز ناشى از خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند مى دانند. (۹) با توجه به مقدمات یادشده، بررسى کارشناسانه حقوق زنان و مسایل آنها از طرف فقها، پژوهشگران و اندیشمندان دینى، اجتماعى و حقوقى و شناخت اجتهادى حقوق زنان و فراهم آوردن زمینه هاى عملى تحقق حقوق زنان ضرورى و اجتناب ناپذیر است.
نظراتى که امام خمینى در جریان انقلاب اسلامى و پس از آن در خصوص موضوع مورد بحث ارایه کرده اند، اقدام عملى و آغاز تحقق این ضرورت محسوب مى شود. و از آنجا که اعلام سال امام خمینى به ادامه راه ایشان نظر دارد پرداختن به چنین ضرورتهایى اقدامى براى پیمودن این راه محسوب خواهد شد.
در اینجا نگاهى به نظرات ایشان در باره مسایل و حقوق زنان مى اندازیم. اما قبل از ورود به این مطلب، ذکر این نکته لازم است که حقوق زنان در دو حوزه عمومى و خصوصى قابل طرح و بررسى است. گرچه این دو حوزه از یکدیگر جدا نیستند و داراى تإثیر و تإثر متقابل اند. به طورى که ملاحظه‏خواهیم کرد، به دلیل شرایط زمان انقلاب و سالهاى اولیه پس از آن و اینکه کانون پرسشها و توجهات بیشتر حول محور حقوق اجتماعى و زندگى عمومى آنها بوده است، اکثر سخنان امام خمینى در حوزه عمومى حقوق زنان است.
حقوق انسانى زن‏
حقوق انسان مترتب بر واقعیتهاى وجودى او است. واقعیت خوردن، خوابیدن، حق خوردن و خوابیدن را در بر دارد. و واقعیت اندیشیدن، حق اندیشیدن را. زنان باید تمامى حقوق انسانى مترتب بر واقعیتهاى وجودى خود را دارا باشند. اینکه مردان از حقوق انسانى خود بهره مند باشند اما زنان از حقوق مترتب بر واقعیتهاى وجودى انسانى اشان و استعدادهاى نهفته وجودیشان بهره مند نباشند یا به طور ناقص و دست و پا شکسته بهره اى داشته باشند، این عین تبعیض و مخالف اصول انسانى و سنتهاى الهى است. محرومیت زنان از آزادى، در زندگى عمومى یا خصوصى، در واقع نوعى خشونت علیه آنان است. و نه تنها از موانع رشد و پیشرفت زنان است بلکه سبب رشدنیافتگى جامعه نیز مى شود.
امام خمینى در باره ابعاد وجودى زن مى گویند: ( (براى زن ابعاد مختلفه است، چنانچه براى مرد و براى انسان، این ورق صورى طبیعى نازل ترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن است و نازلترین مرتبه مرد است. لکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوى کمال است. انسان موجود متحرک است، از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیب، تا فنا بر الوهیت.)) (۱۰) و در زمینه تساوى زنان با مردان مى گویند: ( (اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد. اسلام در وقتى که ظهور کرد در جزیره العرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند؛ اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلام آنها را با مردان مساوى کرد.)) (۱۱) همچنین ایشان در باره تساوى زن و مرد و حق دخالت در سرنوشت براى‏

زنان مطالب دیگرى دارند که به برخى موارد آن اشاره مى کنیم: ( (ما مى خواهیم زن به مقام والاى انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.)) (۱۲) در مصاحبه با روزنامه هلندى دیولت گرانت، در پاسخ به این سوال که مشخصا حقوق زنان در جمهورى اسلامى چه خواهد بود؟ مى فرمایند:
( (از حقوق انسانى، تفاوتى بین زن و مرد نیست زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله در بعضى از موارد تفاوتهایى بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانى آنها ارتباط ندارد.)) (۱۳) مصادیق این تفاوتها که به حیثیت و حقوق انسانى زن و مرد ارتباطى ندارد باید توسط فقها و پژوهشگران دینى به طور دقیق مشخص شود تا از کمین کردن افکار و اندیشه هاى ناصواب در خصوص حقوق انسانى زنان در سایه روشن نبودن این مصادیق، ممانعت به عمل آید. ( (اسلام زن را مثل مرد در همه شوون، در همه شوون، همان طورى که مرد در همه شوون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد، همان طورى که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند … زنها اختیار دارند، همان طورى که مردها اختیار دارند.)) (۱۴) در مصاحبه با نشریه فرانسوى زبان لوموند مطرح مى شود که شما را مخالف با تمدن قلمداد مى کنند و شما نیز همین اتهام را به شاه برمى گردانید و این مطلب لزوما قانع کننده نیست، لطفا ممکن است موقع و موضع خود را راجع به سه موضوع اصلى ایران بفرمایید، اصلاحات ارضى، صنعتى کردن مملکت و زنان، ایشان مى فرمایند:
در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادى آنها نبوده است. بعکس اسلام با مفهوم زن شى‏ء شده و به عنوان شى‏ء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت وى را به وى باز داده است.
زن مساوى مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهاى خود را انتخاب کند، اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق مى کوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند و اسلام شدیدا معترض به این امر است … ما مى خواهیم که زنان را از فسادى که آنها را تهدید مى کند آزاد سازیم.)) (۱۵) بنابراین، از آنجا که اسلام زن را مساوى مرد قرار داده است، و در قانون اساسى نیز ( (تإمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایى عادلانه براى همه و تساوى عموم در برابر قانون)) (۱۶) ذکر شده است، مى بایست اول: از تجاوز به حقوق انسانى زنان پیشگیرى شود. و متخلفین ارشاد و در صورت غیر مفید بودن، مجازات شوند. دوم: محاکم قضایى و دستگاههاى قانونگذارى نسبت به اذیت و آزارها و یا قتلهایى که در مورد زنان و کودکان در محیط خانه و یا احیانا خارج از خانه صورت مى گیرد، برخورد مناسب و قاطع داشته باشند. سوم: با حمایت از مساوات و عدم تبعیض از طرق فرهنگى و قانونى و با بالا بردن سطح آموزش و آگاهى زنان و فراهم نمودن زمینه دستیابى به حقوق انسانى براى آنها، موقعیتشان را ارتقإ بخشند.
انجام امور یادشده در مناطق مختلف کشور، مانند تهران و یا کهکیلویه و بویراحمد چهارمحال و بختیارى، کرمانشاه، ایلام، هرمزگان و بوشهر به سبب بافت فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى متفاوتشان نیاز به برنامه ریزیهاى همه جانبه و واقع گرایانه بر اساس شرایط آن مناطق دارد.
زنان و آموزش‏
آموزش و پرورش از حقوق اساسى انسان است و عامل تعیین کننده تساوى زن و مرد و توسعه جامعه است. سواد و سطح آن در زنان نه تنها موجب رشد و تواناسازى خود آنهاست بلکه کلید مهم سلامت و بهداشت، تعلیم و تربیت در خانواده و رشد اعضاى خانواده و حتى جامعه است. ( (تحصیل که در مورد مردان عامل مهمى براى تحرک شغلى است در مورد زنان براى تحرک صعودى، متغیر سرنوشت سازى به نظر مى رسد.)) (۱۷) این پندار غلط که زنان به دلیل ازدواج و مادرى، به آموزش و یا موفقیت علمى نیاز ندارند، در طول تاریخ، عامل مهمى براى محرومیت و فقر آموزشى و علمى زنان مى باشد. و زنان‏ را از آموزشهاى لازم و فرصتهاى برابر محروم ساخته است. امام خمینى در خصوص آموزش، تعلیم و تعلم، علمآموزى و فرصتهاى برابر آموزشى رهنمودهایى دارند که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
( (در علم و تقوا کوشش کنید که علم به هیچ کس انحصار ندارد، علم مال همه است.)) (۱۸) ( (بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهاى فرهنگى و چه فعالیتهاى اقتصادى؛ که قشر کثیرى در کشاورزى دخالت دارند، و قشر کثیرى از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثیرى در فرهنگ و ادب و علم و هنر.)) (۱۹) ( (حالا طورى شده است که خانمها همدوش با سایر برادران در تحصیل علم و عرفان و فلسفه و تمام شعب علم و ان شإالله صنعت فعالیت مى کنند.)) (۲۰) ذکر شعب گوناگون علم و بیان اینکه ان شإالله زنان همدوش با مردان در صنعت فعالیت کنند، به رسمیت شناختن امکانات و فرصتهاى برابر آموزشى در تمام علوم براى زنان از دیدگاه فقهى است. ( (لازم است تمام بى سوادان براى یادگیرى و تمام خواهران و برادران باسواد براى یاد دادن بپا خیزند.)) (۲۱) ( (از آنجا که علوم مطلقا، خصوصا علوم اسلامى اختصاص به قشرى دون قشرى ندارد و بانوان محترم ایران در طول انقلاب ثابت نمودند که همدوش مردان مى توانند حتى در فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى خدمتهاى ارزشمندى به اسلام و مسلمانان نمایند و در تربیت و تعلیم جامعه بزرگوار بانوان پیشتاز باشند و اکنون بحمدالله تعالى موسسه اى (۲۲) در شهر مقدس قم، شهر علم و جهاد براى تعلیم و تربیت بانوان محترم در دست ساختمان است و امید است با کوشش علماى اعلام و مدرسین حوزه علمیه قم دامت برکاتهم این مقصد اسلامى جامه عمل پوشد و در رشد فکرى و شکوفا شدن دانش اسلامى بانوان قدم موثرى باشد لهذا حضرات حجج اسلام آقایان … را به عنوان هیإت موسس این مکتب خواهران تعیین نمودم.)) (۲۳) و در پاسخ این سوال که ( (آیا زن مى تواند به مقام اجتهاد برسد یا خیر؟ امام خمینى مى گویند: امکان رسیدن به رتبه اجتهاد براى زن هم هست ولى نمى تواند مرجع تقلید براى دیگران باشد.)) (۲۴) با طرح نظرات امام خمینى به  عنوان مجتهدى که رهبر انقلاب اسلامى بود، شاهد به رسمیت شناختن امکانات و فرصتهاى برابر آموزشى و علمى در تمام زمینه ها و رشته ها براى زنان از دیدگاه فقهى بودیم. بنابراین، برخورد موثر و مناسب با علل ترک تحصیل دختران بخصوص در مناطق محروم و گرفتار فقر اقتصادى و فقر فرهنگى و نیز رفع موانع فرهنگى، اجتماعى و قانونى که موجب عدم دستیابى زنان به امکانات و فرصتهاى برابر آموزشى مى شود، از وظایف مسوولین کشور است.
زنان و حیات سیاسى، اجتماعى‏
هر فرد انسان حق شرکت در اداره و تصمیم گیرى براى جامعه اى که در آن زندگى مى کند را دارد؛ حضور و مشارکت در امور کشور، حق رإى دادن و انتخاب شدن، حضور در مناصب سیاسى، اجتماعى و مراکز تصمیم گیرى، شرکت در سازمانها و انجمنها.
حضور انبوه زنان مسلمان در انقلاب و جریانات سیاسى اجتماعى آن چرخشى اساسى در نگاه و رویکرد به حقوق زنان بخصوص حقوق سیاسى، اجتماعى آنها ایجاد کرد. لذا زمینه فرهنگى ادامه حضور و توانمند شدن آنها فراهم آمد.
نظرات امام خمینى، مجتهد شناخته شده جهانى و رهبر انقلاب اسلامى در زمینه حقوق سیاسى اجتماعى زنان، باقى ماندن زنان در صحنه هاى حیات سیاسى، اجتماعى و توانمند شدن آنها را تضمین نمود. برخى سخنان که بیان کننده نظرات ایشان در خصوص موضوع مورد بحث است به شرح ذیل مى باشد سخنان ایشان در مصاحبه با روزنامه آلمانى دنیاى سوم را خواندیم.
در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در تاریخ ۳/۱۱/۵۷ در پاسخ به این سوال که نقش زنان در حکومت اسلامى چگونه خواهد بود؟ آیا مثلا در امور کشور هم شرکت خواهند داشت. براى مثال وکیل و وزیر خواهند شد؟ البته اگر استعداد و لیاقتى نشان دهند؟ مى فرمایند:
( (در مورد این گونه مسایل، حکومت اسلامى تکالیف را معین مى کند و الان وقت اظهارنظر در این زمینه ها نیست. زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامى فردا شرکت دارند. آنان از حق رإى دادن و رإى گرفتن برخوردارند … ما همه گونه آزادى را به زن خواهیم داد، البته جلوى فساد را مى گیریم و در این مورد، دیگر بین زن و مرد فرقى نیست.)) (۲۵) ( (در نظام اسلامى، زن همان حقوقى را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رإى دادن، حق رإى گرفتن، در تمام جهاتى که مرد حق دارد، زن هم حق دارد.)) (۲۶) ( (زن باید در مقدرات اساسى مملکت دخالت کند.)) (۲۷) ( (خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیفشان این است.)) (۲۸) ( (باید همه زنها و همه مردها در مسایل اجتماعى، در مسایل سیاسى وارد باشند و ناظر باشند، هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاى دولت ناظر باشند، اظهارنظر بکنند.)) (۲۹) ( (امروز باید خانمها وظایف اجتماعى خودشان را و وظایف دینى خودشان را باید عمل بکنند و عفت عمومى را حفظ بکنند و روى آن عفت عمومى کارهاى اجتماعى و سیاسى را انجام بدهند.)) (۳۰) ( (زنها هم باید در فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى همدوش مردها باشند. البته با حفظ آن چیزى که اسلام فرموده است.)) (۳۱) بدین ترتیب نه تنها رویکرد امام خمینى زنان را به هیچ عنوان با سیاست بى ارتباط نمى داند، بلکه در نظر ایشان رفتارهاى سیاسى زنان در قیاس با مردان از اعتبار بیشترى نیز برخوردار است. زیرا زنان با فعالیتها و مشارکت سیاسى، اجتماعى خود، موجب تقویت این گونه فعالیتهاى مردان مى شوند. ( (شما (بانوان) هستید که علاوه بر آنکه خودتان فعالیت مى کنید، فعالیت را در مردها مضاعف مى کنید.)) (۳۲) ( (پیشقدم شدن شما در همه مسایل … اسباب این مى شود که مردها هم بیشتر وارد بشوند، مردها هم قویتر بشوند.)) (۳۳) بنابراین وجود فرصت و امکانات لازم براى زنان در عرصه هاى گوناگون سیاسى و اجتماعى و رفع هر گونه تبعیض ضرورى است

زنان و اقتصاد

در دهه هاى اخیر حضور زنان در فعالیتهاى اقتصادى گسترش یافته است. گرچه این اشتغال نامنظم بوده است، اما زنان توانایى و صلاحیت خود را در مشاغل گوناگون و مختلفى حتى مشاغلى چون مهندسى که شغلى مردانه تلقى مى شد، نشان داده اند.
گرچه مى توان گفت در اشتغال تنها جنبه مادى قضیه مطرح نیست، بلکه کسب تجربه، گسترش دانش و رشد فرد نیز از دیگر نتایج آن است، اما باید در نظر داشت که همواره تعدادى از زنان نه پدر و نه شوهر دارند تا از آنها حمایت شود. و یا برخى به دلایل دیگر از جمله ناتوانى پدر یا شوهر … نیاز به کار و اشتغال دارند که جامعه مسوول تإمین شغل و حمایت از آنها مى باشد. پس زنان باید داراى حق کار و اشتغال بوده و جامعه نیز امکانات و فرصتهاى لازم را باید براى آنها تإمین نماید. نظرات امام خمینى در خصوص حق اشتغال و گستره مشاغل و فرصتها به شرح زیر است: در مصاحبه با دکتر جیم کوکلررفت در تاریخ ۵۷/۱۰/۷ در پاسخ به این پرسش که در جامعه ایران چه تغییراتى را در موقعیت زن، مورد نیاز حس مى کنید و به نظر شما دولت اسلامى چگونه شرایط زنان را تغییر خواهد داد، مثل اشتغال به کارهاى دولتى و کار کردن به عنوان حرفه هاى مختلف مانند پزشکى، مهندسى و غیره …؟ مى فرمایند: ( (تبلیغات سوء شاه و کسانى که با پول شاه خریده شده اند، چنان موضوع آزادى زن را براى مردم مشتبه کرده اند که خیال مى کنند اسلام آمده است که فقط زن را خانه نشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهاى دولتى انجام دهد؟ …)) (۳۴) ( (زن همان حقوقى را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت …)) (۳۵) ( (تمام معاملاتشان به اختیار خودشان هست و آزاد هستند، اختیار شغل را آزاد هستند.)) (۳۶) ( (در وزارتخانه هاى اسلامى نباید زنها لخت بیایند، زنها بروند اما با حجاب باشند، مانعى ندارد بروند اما کار بکنند لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى‏ باشند.)) (۳۷) در زمینه گستره مشاغل و فرصتهاى شغلى زنان از نظر امام خمینى مى توان به مطلب زیر اشاره نمود:
( (بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهاى فرهنگى و چه فعالیتهاى اقتصادى؛ که قشر کثیرى از آنها در کشاورزى دخالت دارند، و قشر کثیرى از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثیرى در فرهنگ و ادب و علم و هنر.)) (۳۸) بنابراین زنان در گستره متنوعى از مشاغل باید از امکانات لازم، امنیت شغلى، ارتقاى مقام، استفاده از آموزش و دیگر مزایا بهره مند باشند.
همچنین زنان از حیث استقلال مالى داراى تساوى حقوق هستند.
( (تمام معاملاتشان به اختیار خودشان هست و آزاد هستند.)) (۳۹)
۲ زنان و دفاع ۲ تجاوز به حقوق بشر و برخوردهاى مسلحانه و اشغال نظامى، تعدى به اصول بنیادى انسانى است. با وجود اینکه در اکثریت قریب به اتفاق جنگها این مردان هستند که در حملات و درگیریهاى نظامى شرکت مى کنند. اما زنان نیز قربانیان و یا مهاجران و افراد بى مکان و بى پناه این جنگها را تشکیل مى دهند و یا مورد هتک حرمت واقع مى شوند. از این رو، اگر چه لازم است دولتها و قوانین بین المللى به توقف برخوردهاى مسلحانه علیه زنان همت گمارند؛ در عین حال لازم است زنان به آموزشهاى نظامى و دفاعى مجهز گردند. در اینجا به بیان برخى نظرات امام خمینى که نشان دهنده موضع ایشان در باره آموزش نظامى زنان و فعالیت آنها در نیروهاى نظامى است، مى پردازیم:
( (من از آنچه تا کنون به همت مردان و زنان باشرف و رزمنده شده است، امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامى و عقیدتى و اخلاقى و فرهنگى با تإیید خداوند متعال موفق شوند و دوره تعلیمات و تمرینهاى عملى نظامى و پارتیزانى و چریکى را شایسته و به طورى که سزاوار یک ملت اسلامى‏ بپا خاسته است، به پایان رسانند.)) (۴۰) ( (اگر خداى نخواسته زمانى یک هجومى به مملکت اسلامى بشود باید همه مردم زن و مرد حرکت کنند. مسإله دفاع این طور نیست که تکلیف منحصر به مرد باشد یا اختصاص به یک دسته اى داشته باشد، همه باید بروند و از مملکت خود دفاع بکنند.)) (۴۱) ( (اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل بشود، از آن جمله قضیه اینکه ترتیب نظامى بودن، یاد گرفتن، انواع نظامى بودن را براى آنهایى که ممکن است، این طور که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم، باید بدانیم چه جور دفاع کنیم … البته در آن محیطى که شما تعلیم نظامى مى بینید باید محیط صحیح باشد، محیط اسلامى باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامى محفوظ باشد.)) (۴۲)
( (س: دخترى هستم که علاقه دارم به خاطر خدمت به انقلاب در سپاه پاسداران وارد شوم ولى پدرم موافقت نمى کند. خواهشمندم حکم شرعى را بیان فرمایید.
ج: پاسدار شدن خواهران هم با مراعات وظایف شرعیه مانع ندارد، ولى شما مراعات رضایت پدرتان را بکنید.)) (۴۳) البته همان طور که ملاحظه شد امام خمینى تإکید شدید دارند که محیط آموزشى و شغلى زنان در این مراکز، همچون مراکز دیگر باید سالم و عارى از فساد بوده و همه جهات عفاف در آن رعایت شود.
حقوق زنان در حوزه خصوصى‏
حقوق زنان در دو حوزه عمومى و خصوصى نه تنها از یکدیگر جدا نیستند بلکه داراى تإثیر و تإثر متقابل مى باشند. اما همان طور که قبل از این نیز بیان شد، به دلیل شرایط زمان انقلاب و سالهاى اولیه پس از آن و اینکه کانون پرسشها و توجهات بیشتر حول محور حقوق اجتماعى و زندگى عمومى زنان بوده است، بیشتر نظرات بیان شده امام خمینى در حوزه عمومى حقوق زنان است و نظرات فقهى‏ حضرت امام در حوزه حقوق خصوصى زنان عمدتا در کتابهاى فقهى ایشان آمده است.
سخن آخر
نقطه نظرها و مواضعى که از امام خمینى در خصوص حقوق زنان بیان شد، در واقع پاسخى به ضرورت بررسى کارشناسانه و اجتهادى حقوق زنان به خصوص در دوران معاصر است. نظرات ایشان در واقع نوعى نقادى از دیدگاه دین شناسانه گرفتار سنتها و عقاید خرافى و ناآشنا به مفاهیم انسانى و واقعیتها و ناآگاه به زمان است. ادامه این روند و بررسى حقوق زنان از سوى فقها و مجتهدین و محققان دینى، اجتماعى و حقوقى به منظور رفع موانع دیدگاهى، اصلاح ساختار فرهنگى و نیز بازنگرى قوانین داخلى و فراهم آوردن شرایط تحقق عملى حقوق زنان اجتناب ناپذیر است. و در واقع پرداختن به چنین ضرورتهایى اقدامى در جهت پیمودن راه ایشان است.

همچنین ببینید

حد و مرز آزادی

آزادی کمله مقدسی است ولی هر چیزی دارای حد است. مثلا آیا انسان آزاد است ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *