خانه / از منظر اجتماعی روانی تاریخی / از منظر اجتماعی / من با چشم هایم دل پسرها را اسیر خودم میکنم

من با چشم هایم دل پسرها را اسیر خودم میکنم

وقتی انسان سری به بیمارستان ها می زند

و بیمارانی را می بیند که از نعمت سلامتی محرومند .

جوانهائی را می بیند که چگونه روی تخت ها افتاده اند

 

و در آرزوی روزی هستند که بتوانند با پای خود به محیط خانواده و جامعه

باز گردند آنگاه متوجه نعمت سلامتی می شود.

این سلامتی و زیبائی که از بزرگ ترین نعمت های خداوند است

تشکر لازم دارد و حداقل تشکر و سپاس گذاری این است که

بوسیله همان نعمت با بخشنده نعمت مخالفت و معصیت نکند.

خواهرم این بار که در آینه نگاه می کنی لحظاتی با خود بیاندیش

که چه کسی این چشمان زیبا را به تو داده است ؟

این همه ظرافت دقت

راستی اگر این چشم ها نباشد زندگی کردن تو چه قدر مشکل می شود ؟

آیا انصاف است که با همین نعمت ها با دشمن خدا (شیطان) همکاری کنی

و خواسته بخشنده آن را نادیده بگیری ؟

خواهرم تقاضا دارم با حوصله و دقت کافی به این عبارات دقت کنی

اگر روزی همراه با فرزندانت از راهی عبور کنی و چند کودک را ببینی

که در حال بازی هستند و از سبد سیبی که همراه داری به هر کدام

سیبی بدهی ولی آنها نه تنها از تو تشکر نکنند بلکه

کمی از سیب ها را خورده و باقیمانده آن را به سر و صورت فرزندت بزنند

و او را مجروح کنند قضاوت تو درباره آنها چیست ؟

درست است که خدا فرزند ندارد. اما مردم بندگان خدا و خانواده او هستند.

اگر خانمی به جای شکر نعمت زیبائی و سلامتی سبب بیماری روحی

و آسیب دیدن باطن و روان بندگان خدا شود و آنها را

از راه سعادت و کمال منحرف کند و به بیراهه هواپرستی و شهوترانی بکشاند .

چنینی فردی که تفاوتی با آن کودک ناسپاس دارد ؟

آری شکر نعمت زیبائی و سلامتی انگیزه مهم دیگری

برای رعایت پوشش خدا پسندانه است.

بدان که خدا فرموده ” هر چیزی زکاتی دارد و زکات زیبائی عفت است”.

همچنین ببینید

شناخت انحرافات جامعه اسلامی

حجت الاسلام و المسلمین رفیعی در برنامه سمت خدای تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۳۰ مطالب بسیار جذابی را ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *