خانه / مشاوره و پرسش و پاسخ / چادری شدن و حرفهای دیگران!

چادری شدن و حرفهای دیگران!

سوال: با سلام و خسته نباشید منم خیلی دوست دارم چادری بشم ولی از این مسخره شدن ها واین حرف وحدیث هایی که پشت سر میگن خیلی میترسم راستش را پخواین خیلی میترسم همه دوستام و اطرافیانم مانتویی هستن. و از این میترسم که کسی که در اینده بیاد خواستگاری از ان افرادی باشه که از ان طرف بوم افتاده، شکاک و…من خیلی بدم میاد یکی بهم بگه این کار را بکن و ان کار و نکن .

پاسخ:

با سلام؛ از این که به سئوالتان دیر پاسخ داده شد می بخشید.

 

 

در ابتدا دلائل خود را نسبت به اهمیت پوشش چادر محکم تر کنید؛ و بدانید که:

۱٫ شما با این کارتان، خدا را خوشحال می کنید که او با کلمه “جلباب” در قرآن، دستور به پوشش آن داده است. بنابراین چادر تاج بندگی و خاکسپاری در پیشگاه معبود است.

۲٫ خداوند متعال در قرآن زنان مومن را به حفظ حجاب توصیه می کند تا به وسیله آن دیگران  افراد مومن را از فاسق بشناسند و مزاحم و متعرض ایشان نگردند؛ چون تا خانمی خودش چراغ سبز نشان ندهد، دیگران مزاحمش نمی شوند و اگر هم اقدامی بکنند کارساز نخواهد بود؛ به قول شاعر:

اگر از جانب معشوق نباشد کششی       کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد

از این نظر حجاب مصونیت است که افراد چادری بیشتر در پرده عفاف می مانند. اگر از یک ماشین شک ، زیبا و قیمتی محافظت نشود، چادری به رویش نکشند، بچه ها او را خط خطی می کنند، آفتاب رنگ را می برد و به زودی از چشم می افتد.

۳٫ حجاب ارزش است؛ از نظر روانی مردان به خانم های با حجابِ و متین، به چشم عظمت نگاه می کنند و هرچند خودش فرد فاسد و هوسرانی هست و شاید به ظاهر هم وقت مشاهده باحجاب او را مسخره می کند، ولی از درون به چشم عظمت به او می نگرد. و نشانش آن است که وقتی چنین جوانی می خواهد ازدواج کند،سعی دارد شریک زندگی خود را از میان اشخاص با عفت و حجاب برگزیند. از دو دختر خانم از فامیل های نزدیک ما بودند که یکی بسیار باحجاب و عفیف و دیگری بسیار بد حجاب و آرایش کننده در خیابان؛ برای باحجاب حدود ۲۰ خواستگار آمد و آخر سر با  یک مومن سطح دکترا ازدواج کرد ولی کسی به خواستگاری بی حجاب نمی آمدند و اگر هم خواستگاری داشت، همین که می شنید اهل آرایش است، پا عقب می گذاشت و آخر سر هم به یک جوان فاسد معتادی رفت که به خاطر کار نکردن و کتک کاری هایش، زن بد حجاب مجبور شد در خواست طلاق دهد.

۴٫ با افرادی نشت و برخاست داشته باش که بر علم، ایمان و عملت بیفزاید و وقتی او را می بینی به یاد خدا بیفتی؛ و با افراد فاسق رفت و آمد نکن مگر این که از فامیل باشند و یا قابل هدایت.

۵٫ امّا در مورد خواستگاری؛ بدانید کسی که مصلحت الهی را قبول کرده و عمل می کند، خداوند متعال نیز بهترین مصلحتش را به وی عنایت می کند.پس به خدا توکل کرده و از چیزی واهمه نداشته باشید. و در مقابل تمسخر دیگران نیز صبوری نماید. بدانید که در مقابل این کارتان، خدا را خوشحال می کنید پس به دردسرش می ارزد. با توکل و قاطعیت تمام اقدام کنید و در آن پایداری و استقامت نموده و اگر مشکلی پش آمد بگویید: خدایا تحمل می کنم فقط به خاطر تو.

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم     سرزنش ها گر کند خوار مغیلان غم مخور

موفق باشی

همچنین ببینید

اگر رضاخان توانست با چماق چادر را بردارد ما هم می توانیم…

عده ای بر این عقیده اند که در کارهای فرهنگی نباید سخت گیری باشد و ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *