خانه / مشاوره و پرسش و پاسخ / سردرگمی دختر دانشجو اندر حکایت احساسات

سردرگمی دختر دانشجو اندر حکایت احساسات

سلام، مدتیه که من تمام لحظات و افکارم پر شده از یکی از هم پسرهای دانشگاه و با اینکه درسم تمام شده هنوز هم گاهی بری دیدنش به دانشگاه میروم،از انجاییکه از او دور شده ام بارها سعی کرده ام که احساساتم را تمام کنم اما هنوز هم برای دیدنش لحظه شماری میکنم و با دیدنش دنیایم متوقف میشود…

 سوال:

سلام، مدتیه که من تمام لحظات و افکارم پر شده از یکی از هم پسرهای دانشگاه و با اینکه درسم تمام شده هنوز هم گاهی بری دیدنش به دانشگاه میروم،از انجاییکه از او دور شده ام بارها سعی کرده ام که احساساتم را تمام کنم اما هنوز هم برای دیدنش لحظه شماری میکنم و با دیدنش دنیایم متوقف میشوددر همان لحظه،من قبلا تجربه ی احساسی نداشته و الان بسیار سردرگمم،نه درست میدونم که به او ابراز احساس کنم و نه میتوانم اینده ام را بدون او قبول کنم، من دختر خیلی شاد و بشاشی بوده ام اما الان بیشتر اوقات در حال فکرکردن به یک راه حلم، امیدوارم شما بتوانید به من کمک کنید. با تشکر

مشاور: خانم محمدپور استاد حوزه

با سلام …اگر این احساساتتان بر خاسته از عقلتان است و این پسر تمام شرایط ازدواج را دارا می باشد می توانید از یکی از اساتید محترمتان یا مسئول دفتر نهادتان در میان بگذارید تا آنها راهی را برای صحبت با آن پسر پیدا کنند و شان و شخصیت شما حفظ شود . اگر هم شرایط او فراهم نبود یا ایشان انتخاب خود را انجام داده اند بهتر است هرچه زود تر او را در زندگی ات کمرنگ کنی زیرا شاید در همین فاصله موقعیت خوبی برای شما فراهم شود نتوانید خوب تصمیم گیری کنید و آینده تان را به مخاطره بیاندازید … موفق باشید

همچنین ببینید

اگر رضاخان توانست با چماق چادر را بردارد ما هم می توانیم…

عده ای بر این عقیده اند که در کارهای فرهنگی نباید سخت گیری باشد و ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *