خانه / مناسبتنامه / ویژه نامه اربعین حسینی

ویژه نامه اربعین حسینی

 



سلام بر حسین و اربعینش،

سلام بر زینب و اندوه جانکاهش

سلام بر اشکهای غریبانه سید الساجدینش

سلام بر اربعین و زائرانش!

سلام بر کاروانیان به سوگ نشسته

که به سوغات بر مزار کشتگان،

عشق بردند واندوه را به مویه نشستند.

یا ثار الله و ابن ثاره

به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت،

اربعین شهادتت را به سوگ می نشینیم،

 

 


ویژه نامه اربعین حسینی

یک عمر بود هجر تو ، یک اربعین نبود

ما را که غیر داغ غمت بر جبین نبود
نگذشت لحظه ای ، که دل ما غمین نبود



هر چند آسمان به صبوری چو ما ندید
ما را غمی نبود، که اندر کمین نبود

راهی اگر نداشت ، به آزادی و امید
رنج اسارت ، این همه ، شور آفرین نبود


ای آفتاب محمل زینب ! کسی چو من
از خرمن زیارت تو ، خوشه چین نبود


تقدیر، با سر تو مرا همسفر نمود
در این سفر مقدر من ، غیر از این نبود

گر از نگاه گرم تو ، آتش نمی گرفت
در شام و کوفه خطبه ی من آتشین نبود

گر شوق سر به چوبه محمل زدن نداشت
زینب پس از تو ، زینب محمل نشین نبود

در حیرتم که بی تو ، چرا زنده مانده ام
عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود

ده روزه ی فراق تو ، عمری به ما گذشت
یک عمر بود هجر تو ، یک اربعین نبود

 

پیش فرض


بازگشت به سجده گاه عشق

کاروان خاطرات، بازگشته است

از جایی که چهل روز گذشته است

از ماتم‏های سرخ،

از عطش‏های پرپر شده.

این آتشیادها،

چهل روز چون اسبان تاخته‏اند بر پیکر صبر آنان.

بازماندگانِ حادثه تیغ و تاول،

رسیده‏اند به نقطه‏ای از آغاز؛

به نگاه‏های در خون شناور،

به گلوهای بریده شده در دلِ تشنگیِ دشت.

کاروانِ اربعین، با خطبه‏های گریه،

از شام رسوا برگشته است

و تصاویر جراحت،

در سوزنده ‏ترین بیان قاب می‏شود

و در سوزنده‏ترین بیابان.

بغل بغل شعله ریخته می‏شود در صحرا.

دوبیتی ‏های پرلهیب،

سطح مصیبت‏زده دشت را گلگون‏تر می‏کند.

اکنون چهل روز از آن سیل عطش، سپری شده است.

قافله ‏ای زخم خورده،

وارد سرزمین چهلمین روز می‏شود.

اینان اربعین را با خود آورده‏اند؛

با نقل خاطرات قطعه قطعه شده.

دنیای ادب نیز گل و ستاره آورده است

که به پای سربلندی‏شان بریزد.

سلام بر استواری غیرقابل ترسیم شما!

سلام بر آن گام ‏های شکیباتان

که جاده‏های دراز شام را خسته کرد!

هر سال، چشمان غم بار اربعین که می‏آید،

اطراف ما پر می‏شود از هیئت‏های مذهبی التماس

و دسته دسته گل‏های اشک.

هر سال اربعین،

از لابه‏لای واژه‏های مذاب مداحان،

دل‏های آسمانی شما دیده می‏شود

و علم‏های ما از هوش می‏روند.

لباس‏های مشکی تقویم،

بوی قتلگاه می‏گیرند.

اربعین! به یاد روشنیِ شما شمع‏گونه می‏سوزیم

و گریه سر می‏دهیم

برای فاصله‏های خود و زجرهای شما.

خوشا زندگی در این گریستن و مردن‏های پیاپی!

خوشا گریستن برای داغ‏های زینب علیهاالسلام ،

برای مصیبت‏های سجاد علیه‏السلام ،

برای بی‏تابی بچه ‏های آسمان!

سلام بر اربعین که عاشورایی دیگر

از گریه را برای ما به راه می‏اندازد!

من برای گریستن، به آغوشت محتاجم

 

چهل روز گذشت ….

از آن روز که خورشید به جای آسمان،
در بالای نیزه می‌درخشید، ۴۰ روز گذشته است.

حالا دیگر کاروان اسرا به زخم زبان،
به تازیانه، به شلاق عادت کرده‌اند.

چوب خیزران دیگر بر لب‌های مبارک
حضرت سید‌الشهدا (ع) فرود آید یا نه، فرقی ندارد.

۴۰ روز است یتیمان حسین
در خرابه‌های شام، منزل گزیده‌اند.

جوانان بنی‌هاشم جملگی به شهادت رسیده‌اند.

کوچه بنی‌هاشم را حزنی عظیم و غمی بزرگ فراگرفته
و جز ناله «ام‌البنین» دیگر صدایی شنیده نمی‌شود.

بنی‌آدم دیگر اعضای یک پیکر نیستند…
بنی‌آدم پیکر بنی‌هاشم را قطعه ‌قطعه کردند
و آدم(ع) از محمد(ص) شرمنده شد.

بنی‌آدم به‌خاطر یک مشت گندم،
مردم را به جان حسین انداخت
و سم اسب‌ها تا می‌توانستند
روی ابدان بریده بریده تاختند.

اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین
وشایعت وبایعت و تابعت علی قتله
اللهم العن جمیعا


 

 


از عاشورا تا اربعین

عاشورا، روز شهادت حماسه سازان
و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازاناست.

عاشورا، خروش خون حسین
واربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است.

عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛
بلکه
چله عارفانه تشیع سرخ علوی است.

عاشورا تا اربعین،نقطه اوج عشق حسینی است .

در این چهل روز، حسین علیه‏السلام
تنها سخن محافل است تا در طول عمر
انسان، بهانه بیداری و ظلم‏ستیزی باشد.

عاشورا ، زمانه خون و ایثار است
و اربعین ، بهانه تبلیغ و پیمان.

در عاشورا، حسین علیه‏السلام با تاریخْ سخن گفت
و در
اربعین ، تاریخ پای درس حسین علیه‏السلام نشست.

عاشورا روز کشت «خون خدا» در کویر جامعه ظلم ‏زده است
و
اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن.

آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست.

 

 

 

پیش فرض


چهل روز …

در غروب عطش آلود، وقتى برق شقاوت خنجرى آبگون
بر حنجره آخرین شهید نشست.

وقتى صداى شکستن استخوان در گوش سم‏ها پیچید
و آنگاه که خیمه‏ها در رقص شعله‏ها گم شدند،

جلادان همه چیز را تمام شده انگاشتند.
هشتاد و چهار کودک و زن، در ازدحام نیزه و شمشیر،

از ساحل گودالى که همه هستى ‏شان را در آغوش گرفته بود گذشتند.
تازیانه در پى تازیانه، تحقیر و توهین
و قاه ‏قاهى که با آه آه کودکان گره مى‏خورد،
گستره میدان شعله‏ور را مى‏پوشاند.

دشمن به جشن و سرور ایستاده است
و نوازندگان، دست افشان و پایکوبان،
در کوچه‏هاى آراسته، به انتظار کاروانى هستند
که با هفتاد و دو داغ، با هفتاد و دو پرچم،
با شکسته ‏ترین دل و تاول‏زده‏ترین پا،
به ضیافت تمسخر و طعنه و خاکستر و خنده آمده است.

زنان با تمامى زیورآلاتشان به تماشا آمده ‏اند.
همه را اندیشه این است که با فرو نشستن سرها بر نیزه،
همه سرها فرو شکسته است.

اما خروش رعدگونه زینب‏علیها السلام،
آذرخش خشم سجادعلیه السلام
و زمزمه حسین‏علیه السلام بر نیزه،
همه چیز را شکست.

شهر یکپارچه ضجه و اشک و ناله شد
و باران کلام زینب جان‏ها را شست
و آفتاب را از پس غبارها و پرده‏ها
به میهمانى چشم‏هاى بسته آورد.

چهل روز گذشت.

حقیقت، عریان‏تر و زلال‏تر از همیشه
از افق خون سربرآورد.
کربلا به بلوغ خویش رسید
و جوشش خون شهید،
خاشاک ستم را به بازى گرفت.

خونى که آن روز در غریبانه ‏ترین غروب،
در گمنام‏ترین زمین،
در عطشناک‏ترین لحظه بر خاک چکه کرد،
در آوندهاى زمین جارى شد
و رگ‏هاى خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند.

چهل روز آسمان
در سوگ قربانیان کربلا گریست
و هستى، داغدار مظلومیت‏حسین‏علیه السلام شد.

چهل روز

ضرورت همیشه بلوغ است،
مرز رسیدن به تکامل است
و مگر ما سرما و گرما را به « چله‏ » نمى‏شناسیم

و مگر میعادگاه موسى در خلوت طور،
با چهل روز به کمال نرسید.
اینک، چهل روز است که هر سبزه مى‏ روید،
هر گل مى‏شکفد، هر چشمه مى‏جوشد
و حتى خورشید در طلوع و غروب،
سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است.

چهل روز است

که انقلاب از زیر خاکستر قلب‏ها شراره مى‏زند.
آنان که رنج پیمان‏شکنى بر جانشان پنجه مى‏کشید
و همه آنان که شاهد مظلومیت
کاروان تازیانه و اشک و اندوه بودند
و همه آنان که وقتى به کربلا رسیدند
که تنها غبار صحنه جنگ و بوى خون تازه
و دود خیمه‏هاى نیم سوخته را دیدند،
اینک برآشفته‏اند، بر خویش شوریده ‏اند.
شلاق اعتراض بر قلب خویش مى‏کوبند
و اسب جهاد زین مى ‏کنند.

چهل روز است
که یزید جز رسوایى ندیده
و جز پتک استخوان کوب، فریادى نشنیده.

چهل روز است
استبداد بر خود مى ‏پیچد
و حق در سیماى کودکانى داغدار
و دیدگانى اشکبار و زنانى سوگوار رخ نموده است.

اینک، هنگامه بلوغ ایثار است.
هنگامه برداشتن بذرى است که
در تفتیده‏ترین روز در صحراى طف
در خاک حاصلخیز قتلگاه افشانده شد.

اربعین است.

کاروان به مقصد رسیده است.
تیر عشق کارگر افتاده و قلب سیاهى چاک خورده است.
آفتاب از پس ابر شایعه و دروغ و فریب سر برآورده
و پشت پلک‏هاى بسته را مى‏کوبد
و دروازه دیدگان را به گشودن مى‏خواند.

اربعین است.

هنگامه کمال خون،
بارورى عشق و ایثار،
فصل رویدن، چیدن و دوباره روییدن.
هنگامه میثاق است و دوباره پیمان بستن.

و کدامین دست محبت‏آمیز است
تا دستى را که چهل روز از گودال،
به امید فشردن دستى همراه، برآمده، بفشارد ؟

کدامین سر سوداى همراهى این سر بریده را دارد
و کدامین همت، ذوالجناح بى‏ سوار را زین خواهد کرد؟

اربعین است.

عشق با تمام قامت ‏بر قله « گودال ‏» ایستاده است !
دو دستى که در ساحل علقمه کاشته شد،
بلند و استوار چونان نخل‏هاى بارور، سربرآورده
و حنجره‏اى کوچک که به وسعت تمامى مظلومیت فریاد مى‏کشید
در آسمان به جست‏وجوى همصدا و همنوا سیر مى‏کند.

راستى، کدامین یاورى به « همنوایى ‏» و همراهى برمى‏ خیزد؟
مگر هر روز عاشورا و همه خاک، کربلا نیست ؟
بیایید همواره همراه کربلاییان گام برداریم
تا حسینى بمانیم

 

 


اربعین درفرهنگ اهل بیت علیهم السلام

واژه «اربعین‏» در متون دینى و مجموعه‏هاى حدیثى از ارزش والایى برخوردار است .
آثار حفظ چهل حدیث، اخلاص عمل در چهل روز و دعاى عهد در چهل صبح، کمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، شهادت چهل مؤمن براى میت، برگزارى عبادت در چهل شب چهارشنبه براى دیدار حضرت ولى عصر علیه السلام، و بعثت غالب انبیاء در چهل سالگى، از جمله مواردى است که ارزش و جایگاه این اصطلاح اسلامى و عرفانى را مشخص مى‏سازد .

«اربعین‏» از اصطلاحات رایجى است که در متون اسلامى کاربرد زیادى دارد، مثلا در برخى از روایات به عنوان نماد کمال، حدى براى تصفیه باطن و … قلمداد شده است .

در این نوشتار به مناسبت روز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام برخى از موارد کاربرد این واژه ارزشمند که در فرهنگ اسلامى به مناسبت هاى گوناگون از آن یاد شده و گاهى پیام هاى اخلاقى و دستورهاى الهى با آن همراه شده است، با اشاره به سى نکته تقدیم مى‏شود.

۱ . شهادت چهل مؤمن

امام صادق علیه السلام فرمود:

« اذا مات المؤمن فحضر جنازته اربعون رجلا من المؤمنین و قالوا: اللهم انا لانعلم منه الا خیرا و انت اعلم به منا، قال الله تبارک وتعالى: قد اجزت شهاداتکم وغفرت له ما علمت مما لا تعلمون (۱)؛

هر گاه یکى از اهل ایمان بمیرد و بر جنازه او چهل نفر از مؤمنین حضور یابند و گواهى دهند که پروردگارا! ما به جز خوبى و نیکى از این شخص ندیده‏ایم و تو از ما داناتر هستى.

خداوند متعال مى‏فرماید: من نیز شهادت شما را پذیرفتم و آنچه [ از بدی ها و گناهان] از او مى‏دانستم که شما بى‏اطلاع بودید، همه را بخشیدم .»


همچنین امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

« در بنى اسرائیل عابدى بود که پیوسته به عبادت و راز و نیاز اشتغال داشت .

خداوند متعال به حضرت داوود علیه السلام وحى فرستاد: اى داوود! این مرد عابد، فردى ریاکار و غیرمخلص است . هنگامى که او مرد، حضرت داوود علیه السلام به تشییع جنازه‏اش حاضر نشد .

اما چهل نفر از بنى اسرائیل حضور یافتند و در درگاه الهى به نیکى و خوبی هاى ظاهرى وى شهادت دادند و از خداوند طلب عفو و آمرزش براى وى نمودند .

در هنگام غسل نیز چهل نفر دیگر چنین کردند و در هنگام دفن چهل نفر دیگر آمده، بعد از گواهى به نیک مردى عابد از خداوند متعال آمرزش او را خواستار شدند .

در آن حال، خداوند به حضرت داوود علیه السلام الهام کرد که من او را به خاطر شهادت آن عده بخشیدم و اعمال بد و ریایى او را نادیده گرفتم . (۲)

۲ . دعا براى چهل مؤمن

پیشواى ششم یکى از مهم‏ ترین عوامل استجابت دعا را مقدم شمردن دیگر مؤمنین در هنگام دعا مى‏داند . آن حضرت مى‏فرماید:

«من قدم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجیب له (۳)؛

هر کس چهل نفر از مؤمنین را در دعا کردن بر خود مقدم بدارد، سپس حاجات خود را بطلبد، دعاى او به اجابت ‏خواهد رسید.»

آن حضرت تاکید مى‏فرماید که اگر این‏ گونه دعا کردن در نماز شب و بعد از آن باشد، تاثیر بیشترى خواهد داشت . (۴)

همچنین دعا کردن چهل مؤمن در قنوت نماز وتر در دل شب هاى تار اجابت دعا را نزدیک ‏تر و سریع ‏تر مى‏نماید. (۵)

۳ . دعاى چهل نفره

دعا کردن همیشه خوب و یکى از سلاح هاى مؤمن و وسیله ارتباط با پروردگار عالمیان است . هنگامى که انسان خود را از هر جهت درمانده و عاجز مى‏بیند با جان و دل زمزمه مى‏کند که:

سینه مالامال درد است اى دریغا مرهمى
دل ز تنهایى به جان آمد خدایا همدمى

در آن لحظات حساس، دعا همچون نور امیدى در دل انسان مى‏تابد و دعا کننده علاوه بر آرامش درون، اعتماد به نفس، تلطیف روح، عشق و معرفت ‏خویش را نیز به نمایش مى‏گذارد . امام صادق علیه السلام در یکى از رهنمودهاى حکیمانه خویش ما را به دعاى دسته جمعى فرا مى‏خواند و مى‏فرماید:

« اگر گروهى چهل نفره جمع شوند و خداى خویش را بخوانند، مطمئنا دعاى آنان مستجاب خواهد شد و اگر چهل نفر نبودند گروه چهار نفره، ده بار خدا را بخوانند که همین اثر را دارد و اگر بیش از یک نفر نباشد و چهل بار خدا را صدا بزند، خداى عزیز و جبار خواسته او را برآورده خواهد کرد.» (۶)




۴ . آمرزش چهل گناه

حضرت باقرعلیه السلام یکى از حقوق واجب مسلمانان بر عهده همدیگر را، حضور در تشییع جنازه آنان مى‏شمارد و با توجه به اهمیت آن، تاثیر معنوى این حضور را نیز بیان مى‏کند:

« من حمل جنازه من اربع جوانبها غفرالله له اربعین کبیره (۷)؛

کسى که جنازه‏اى را از چهار طرف حمل کند، خداوند متعال چهل گناه کبیره او را خواهد بخشید.»

۵ . کمال در چهل سالگى

از مهم ‏ترین نکاتى که در زندگى انسان وجود دارد و در مرحله تکامل معنوى و شخصیت وى مؤثر است، رسیدن به مراتبى از سن و سال است که انسان کامل ‏تر و پخته ‏تر مى‏شود .

خداوند متعال در این زمینه چهل سالگى را اوج کمال انسانى مى‏داند و مى ‏فرماید:

«… حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على وعلى والدى و ان اعمل صالحا ترضیه و اصلح لى فى ذریتى انى تبت الیک و انى من المسلمین‏» (۸)؛

تا زمانى که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد، مى‏گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم دادى، به جا آورم و کار شایسته‏اى انجام دهم که از آن خشنود باشى و فرزندان مرا صالح گردان! من به سوى تو باز مى‏گردم و توبه مى‏کنم و از مسلمانان مى‏باشم .»

۶ . آثار چهل روز اخلاص

امام رضا علیه السلام از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله چنین نقل فرمود:

« ما اخلص عبد الله عزوجل اربعین صباحا الا جرت ینابیع الحکمه من قلبه على لسانه (۹)؛

هیچ بنده‏اى چهل روز اعمال خود را خالصانه به درگاه حضرت حق انجام نمى‏دهد، مگر این که خداوند متعال چشمه سارهاى حکمت را از قلب او به زبانش جارى مى‏سازد.» حافظ با اشاره به این حدیث مى‏گوید:

سحرگه رهروى در سرزمینى
همى گفت این معما با قرینى
که اى صوفى شراب آنگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینى

۷ . یاران حضرت مهدى علیه السلام

هنگامى که حضرت مهدى علیه السلام ظهور مى‏کند هر یک از یاران و شیعیان آن حضرت معادل نیروى چهل مرد قدرت روحى و بدنى خواهد داشت . امام سجاد علیه السلام فرمود:

« اذا قام قائمنا اذهب الله عزوجل عن شیعتنا العاهه و جعل قلوبهم کزبر الحدید و جعل قوه الرجل منهم قوه اربعین رجلا (۱۰)؛

هر گاه قائم ما قیام کند، خداوند متعال از شیعیان ما آفت، بلا و سستى را دور خواهد کرد و دل هاى آنان را همانند پاره‏هاى آهن قوى و محکم مى‏نماید و نیروى هر یک از آنان را معادل نیروى چهل مرد قرار خواهد داد.»

۸ . چهل روز عزاى مؤمن

رسول گرامى اسلام صلوات الله علیه در سفارش هاى خویش به جناب ابو‏ذر غفارى به اهمیت و جایگاه والاى مؤمن در جهان اشاره کرده و فرموده است:

« یا اباذر! ان الارض لتبکى على المؤمن اذا مات اربعین صباحا (۱۱)؛

اى ابوذر! هنگامى که مؤمنى از دنیا مى‏رود، زمین تا چهل روز براى فقدان او گریان و عزادار است.»

ممکن است منشا مجالس اربعین براى اموات مؤمنین همین روایت نبوى باشد

۹ . زندگى چهل ساله

هنگامى که فرزدق شاعر، قصیده معروف خود را در مدح حضرت امام سجاد علیه السلام در حضور خلیفه ستمگر عباسى، هشام بن عبدالملک، با رشادت تمام قرائت کرد و مطلع آن چنین بود که:

هذا الذى تعرف البطحاء وطاته والبیت ‏یعرفه والحل والحرم

یعنى، این آقایى است که گام هاى او را سرزمین بطحاء، بیت ‏خدا و حل و حرم مى‏شناسد.

خلیفه بر او خشم گرفت و دستور داد تا فرزدق را علاوه بر قطع حقوق، به جرم دفاع از اهل ‏بیت علیهم السلام زندانى کنند؛ اما بعد از گذشت مدتى به دعاى امام چهارم علیه السلام آزاد شد .

امام زین ‏العابدین علیه السلام براى کمک به فرزدق مبلغى را که چهل سال مخارج زندگى‏اش را کافى بود به حضورش فرستاد و فرمود:

«لو علمت انک تحتاج الى اکثر من ذلک لاعطیتک؛ [اى فرزدق!]

اگر مى‏دانستم بیش از چهل سال زنده خواهى بود، بیشتر مى ‏فرستادم .» على بن یونس بیاضى مى‏نویسد:

دقیقا بعد از چهل سال از آن تاریخ، فرزدق به دیار باقى شتافت و صداقت و کرامت امام چهارم بر همگان روشن شد . (۱۲)

۱۰ . بعثت انبیاء در چهل سالگى

در روایت آمده است که اکثر انبیاء در چهل سالگى به رسالت مبعوث شده‏اند . (۱۳) همچنان که رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نیز در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید . (۱۴) امام باقر علیه السلام فرمود:

« پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در ۶۳ سالگى از دنیا رفت، که آخر سال دهم هجرت بود. آن حضرت بعد از تولد خویش هنگامى که چهل سالش کامل گردید، به پیامبرى رسید و ۱۳ سال دیگر در مکه بود که در ۵۳ سالگى به مدینه هجرت کرد و بعد از ده سال در مدینه به سراى جاویدان منتقل شد .» (۱۵)

۱۱ . حفظ چهل حدیث

حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله در زمینه پاسدارى از فرهنگ و معارف اسلام مى‏فرماید:

« من حفظ من امتى اربعین حدیثا مما یحتاجون الیه من امر دینهم بعثه الله یوم القیامه فقیها عالما (۱۶)؛

هر کس از امت من چهل حدیث از احادیث دینى مورد نیاز جامعه را حفظ کند خداوند متعال او را در روز قیامت ‏به عنوان فقیه و دانشمند محشور خواهد کرد.»

براساس همین حدیث، دانشمندان بزرگ شیعه تلاش کرده‏اند که کتاب هایى را به نام هاى الاربعین و چهل حدیث از خود به یادگار بگذارند تا شاید مشمول این کلام نورانى رسول گرامى اسلام بشوند، نظیر: اربعین شیخ بهائى، اربعین شهید اول، اربعین مجلسى دوم، اربعین جامى و چهل حدیث امام خمینى رحمه الله .

۱۲ . آثار گناه تا چهل روز

آثار گناهانى که انسان مرتکب مى‏شود تا چهل روز در روح و روان او باقى است . امام صادق علیه السلام فرمود:

«لا تقبل صلاه شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب(۱۷)؛

کسى که از شراب و مسکرات حرام استفاده کند تا چهل روز نمازش پذیرفته نمى ‏شود، مگر این که حقیقتا توبه کند.»

۱۳ . اصلاح تا چهل سالگى

اساسا افراد سعادتمند و کسانى که به دنبال خوشبختى و کمال هستند تا سن چهل سالگى در اعمال و رفتارشان نشانه‏هاى اصلاح پیدا مى‏شود؛ اما اگر تا سن چهل سالگى تغییراتى در رفتارهاى زشت و ناپسند آنان ایجاد نگردد، بعد از آن اصلاح آنان مشکل خواهد بود.

رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در این زمینه به مسلمانان هشدار داده و فرموده است:

« اذا بلغ الرجل اربعین سنه و لم یغلب خیره شره قبل الشیطان بین عینیه و قال: هذا وجه لایفلح (۱۸)؛

هنگامى که شخص به سن چهل سالگى پا مى‏گذارد و کارهاى نیک او از اعمال زشتش بیشتر نباشد، شیطان پیشانى او را بوسیده، مى‏گوید:

این چهره‏اى است که دیگر روى سعادت و خوشبختى را نخواهد دید .» و در حدیث دیگرى آن حضرت افراد چهل ساله‏اى را که به سوى صلاح گام برنمى‏دارند از دوزخیان به شمار مى‏آورد و مى‏فرماید:

« فرد چهل ساله‏اى که در اندیشه کارهاى نیک نباشد، براى ورود به آتش جهنم خود را آماده کند که نجات او مشکل است.» (۱۹)

۱۴ . هشدار به چهل ساله‏ ها

امام زین‏ العابدین علیه السلام فرمود:

« اذا بلغ الرجل اربعین سنه نادى مناد من السماء دنا الرحیل فاعد زادا و لقد کان فیما مضى اذا اتت على الرجل اربعون سنه حاسب نفسه (۲۰)؛

هر گاه شخصى به سن چهل سالگى برسد فرشته‏اى از سوى خداوند در آسمان ندا مى‏دهد که هنگام سفر نزدیک است، زاد و توشه سفر را مهیا کن و در گذشته هنگامى که فردى به چهل سالگى مى‏رسید، با نفس خود محاسبه مى‏کرد.»

و از رسول گرامى اسلام نقل است که

« خداوند فرشته‏اى را مامور کرده است تا در هر شب صدا بزند:

« یا ابناء الاربعین ماذا اعددتم للقاء ربکم (۲۱)؛

اى کسانى که چهلمین بهار عمر خود را سپرى مى‏کنید! براى ملاقات با پروردگارتان چه چیزى آماده کرده‏اید [و چه پاسخى دارید] ؟!»

۱۵ . تغذیه و اربعین

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: « من ترک اللحم اربعین صباحا ساء خلقه (۲۲)؛ هر کس چهل روز از خوردن گوشت ‏خوددارى کند، اخلاقش بد خواهد شد.»

۱۶ . چهل نفر هسته اولیه

زمانى که برخى از یاران امام حسن مجتبى علیه السلام از وى درخواست کردند که در مقابل ظلم و ستم زمامداران جور به ویژه معاویه قیام و مبارزه نماید، امام حسن علیه السلام فرمود:

« لى اسوه بجدى رسول الله حین عبدالله سرا و هو یومئذ فى تسعه و ثلاثین رجلا فلما اکمل الله له الاربعین صاروا فى عده و اظهروا امر الله فلو کان معى عدتهم جاهدت فى الله حق جهاده (۲۳)؛

الگوى من در رهبرى امت، جدم رسول خدا صلى الله علیه و آله است، آن حضرت تا زمانى‏ که تعداد یارانش به سى و نه نفر رسیده بود، مخفیانه و غیرعلنى خدا را عبادت مى‏کرد [ و به مبارزه و تبلیغ علنى روى نیاورد]؛ اما از موقعى که خداوند متعال تعداد مسلمانان را به چهل نفر رساند، [تبلیغ] دین خدا را آشکار کردند و اگر یاران من هم به تعداد آنها باشد، در راه خدا به جهاد و مبارزه شایسته دست مى‏زنم .»

۱۷ . دریغ از چهل یاور راستین

على علیه السلام نیز با شکایت از مظلومیت و غربت‏ خویش فرمود:« من بارها از مردم یارى خواستم اما به غیر از چهار نفر- زبیر، سلمان، ابوذر و مقداد – کسى جواب مثبت‏ به من نداد.» سپس افزود:

« لو کنت وجدت یوم بویع (اخوتیم) اربعین رجلا مطیعین لجاهدتهم (۲۴)؛

اگر من در روز بیعت چهل یاور گوش به فرمان [و راستین] داشتم، با آنان مقابله و مجاهده مى‏کردم .»

۱۸ . حقوق همسایه

رسول گرامى اسلام به منظور سالم سازى و ایجاد روحیه اعتماد و اطمینان به همدیگر و همچنین تقویت وحدت و انس و الفت در جامعه اسلامى درباره حدود همسایگى و رعایت ‏حقوق آنان مى ‏فرماید:

« کل اربعین دارا جیران من بین یدیه و من خلفه وعن یمینه وعن شماله (۲۵)؛

تا چهل خانه از چهار سوى منزل یک مسلمان، از رو به ‏رو، پشت ‏سر، از سمت راست و از سمت چپ، همسایه یک مسلمان به شمار مى‏آید .»

پیامبر صلى الله علیه و آله ضمن بیان این پیام حکیمانه، به حضرت على علیه السلام و سلمان و ابوذر و مقداد دستور داد که در میان مسلمانان ندا دهند که اى مردم! این حدود همسایگى است و: « انه لا ایمان لمن لم یامن جاره بوائقه (۲۶)؛ کسانى که همسایگانشان از شر و آزار آنان در امان نیستند، ایمان ندارند.»

۱۹ . مهلت تا چهل روز

برخى از مسلمانان که در رعایت مسائل دینى و حفظ ناموس خود اهل تسامح و تساهل هستند، مورد خشم و غضب الهى قرار مى ‏گیرند و خداوند متعال به آنان چهل روز مهلت مى‏دهد که خود و خانواده‏هایشان را اصلاح کنند و در صورت ادامه سهل‏انگارى و بى‏تفاوتى چشم و قلبشان وارونه شده و از دیدن حقیقت ناتوان مى‏گردند .

رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر گاه مردى در محیط خانواده خود عمل ناپسند و زشتى را مشاهده کند و در مورد آن حساسیت و غیرت دینى از خود نشان ندهد و اعضاء خانواده‏اش را از ارتکاب گناه و معصیت‏ باز ندارد و در صدد اصلاح برنیاید، خداوند متعال پرنده‏اى سفید را مامور مى‏کند که چهل صبح بر در خانه وى پرهایش را بگسترد و هنگام ورود و خروج آن مرد مسامحه کار، بگوید:
اصلاح کن! اصلاح کن! غیرت داشته باش! غیرت داشته باش! اگر خانواده‏اش را اصلاح کرد که چه بهتر وگرنه آن پرنده سفید بال هایش را به چشم هاى او مى‏کشد و بعد از آن بعد او وارونه مى‏بیند؛ یعنى خوبی ها را خوب نمى‏بیند و بدی ها را بد نمى‏بیند.» (۲۷)

۲۰ . بهداشت فرزندان

پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله با اشاره به لزوم ختنه کردن نوزادان پسر مى‏فرماید:

« اختنوا اولادکم یوم السابع فانه اطهر و اسرع لنبات اللحم فقال ان الارض تنجس ببول الاغلف اربعین یوما (۲۸)؛

نوزادان خود را در روز هفتم ختنه کنید، این عمل براى پاکیزگى و سلامت و رشد آنان تاثیر فراوان دارد و زمین از بول فردى که ختنه نشده تا چهل روز آلوده مى‏ماند .»

۲۱ . تسبیح حیوانات

امام صادق علیه السلام فرمود:« حضرت داود علیه السلام در یکى از شب ها با حال خوشى زبور را تلاوت مى‏کرد و از حالات معنوى خود لذت مى‏برد. آن شب به نظرش آمد که شب زنده دارى خوبى داشته است و از این جهت‏ شگفت زده شد . در آن حال قورباغه‏اى از زیر صخره‏اى از سوى خداوند متعال به سخن آمد و گفت:

« یا داود تعجبت من سهرک لیله و انى لتحت هذه الصخره منذ اربعین سنه ماجف لسانى عن ذکر الله تعالی(۲۹)؛

اى داود! آیا از شب زنده ‏دارى‏ات به شگفت آمده‏اى؟ من چهل سال است که در زیر این صخره زبانم به ذکر الهى مترنم است .»

۲۲ . کرامت نام حضرت محمد صلى الله علیه و آله

حضرت على علیه السلام در ضمن روایتى طولانى در منقبت ‏حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله فرمود

:« روزى یکى از علماء یهود به حضور پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و سؤالات متعددى از آن حضرت پرسید و پاسخ هاى وافى دریافت کرد و مسلمان شد . سپس الواحى بیرون آورد و در مقابل پیامبر قرار داد و گفت: این از جمله صفحات توراتى است که به حضرت موسى بن عمران علیه السلام نازل شده است.

من فضائل تو را در آنها مى‏خواندم و شک مى‏کردم و چهل سال تمام نام تو را پاک مى‏نمودم؛ اما قسم به آن خدایى که تو را به حق و راستى مبعوث فرموده است، هر گاه نامت را از تورات پاک نمودم، دوباره آن را در آنجا ثبت ‏شده مى‏یافتم .» (۳۰)

۲۳ . اربعین در قرآن

در برخى از آیات قرآن به واژه «اربعین‏» اشاره شده است، مثل: فرازى از قصه حضرت موسى علیه السلام که مى‏فرماید:

« و اذ واعدنا موسى اربعین لیله‏» (۳۱)؛

« به یاد آورید آن هنگامى را که با موسى علیه السلام ( براى یافتن پیام هاى آسمانى) چهل شب وعده قرار گذاشتیم .»

نیز مى‏فرماید:

« و واعدنا موسى ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله‏»
(۳۲)؛

« و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم، سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم . به این ترتیب، میعاد پروردگارش با چهل شب تمام شد.»

قرآن کریم در مورد نافرمانى بنى‏اسرائیل از حضرت موسى علیه السلام و سرپیچى آنان از دستورات الهى و مجازات آن گروه از یهودیان با چهل سال سرگردانى، مى‏فرماید:

« فانها محرمه علیهم اربعین سنه یتیهون فى الارض فلا تاس على القوم الفاسقین‏» (۳۳) ؛

« این سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنها ممنوع خواهد بود و آنان همواره در مدت چهل سال در این بیابان سرگردان هستند، پس تو درباره سرنوشت این جمعیت گناهکار ناراحت نباش!»

۲۴ . مجاهد دار به دوش

دعبل بن على خزاعى، از شاعران متعهد و شجاع اهل ‏بیت علیهم السلام است که از دست مبارک حضرت رضا علیه السلام به کسب مدال افتخار و عطایاى مادى و معنوى نائل شد . او وصیت کرد قصیده معروف خود به نام « مدارس آیات‏» را – که مورد تایید اهل ‏بیت علیهم السلام قرار گرفت – در کفنش بنویسند . زبان گویاى وى آن چنان برنده بود که حکمرانان ستمگر را به هراس مى‏انداخت .

ابن مدبر مى‏گوید:« روزى به دعبل گفتم: من مردى بى‏باک و با شهامت مثل تو ندیده‏ام که این چنین بى‏پروا در اشعار خود به زمامداران ستمگرى، مثل مامون مى‏تازى و حقائق را در قالب شعرهاى گویا و بلیغ به گوش مردم مى‏رسانى .

دعبل در مقابل هشدار ابن مدبر، با صلابت‏ خاصى که از عشق او به اهل ‏بیت علیهم السلام ریشه مى‏گرفت، چنین گفت:

« یا ابا اسحاق! انى احمل خشبتى مذ اربعین سنه ولا اجد من یصلبنى علیها (۳۴)؛ اى ابا اسحاق!

من چوبه دار خودم را چهل سال است که با خود حمل مى‏کنم، اما هنوز کسى را نیافته‏ام که مرا بر آن بیاویزد.»
شیعه یعنى دعبل چشم انتظار مى‏کشد بر دوش خود چل سال دار
شیعه یعنى همچو امثال کمیل سر نهد بر خاک پاى اهل ‏بیت

۲۵ . ارزش عدالت گسترى

امام موسى بن جعفر علیهم االسلام در تفسیر آیه

« یحیى الارض بعد موتها»

فرمود: « خداوند زمین را با قطرات باران احیاء نمى‏کند، بلکه با مردان عدالت گستر زنده مى‏گرداند … و این عمل از منافع مادى چهل روز باران بهتر و پربارتر است.» (۳۵)

۲۶ . هشدار به محتکران

امام صادق علیه السلام به تاجرانى که براى منافع مادى خود اجناس مورد نیاز مردم را انبار کرده، با قیمت هاى گزاف مى ‏فروشند، شدیدا هشدار مى‏ دهد و مى ‏فرماید:

« الحکره فى الخصب اربعون یوما و فى الشده و البلاء ثلاثه ایام فمازاد على الاربعین یوما فى الخصب فصاحبه ملعون و مازاد على ثلاثه ایام فى العسره فصاحبه ملعون (۳۶) ؛

مدت احتکار جنس هاى مورد نیاز مردم در روزگار فراوانى، چهل روز است و در روزهاى سخت فقط سه روز . اگر بازرگانى در ایام فراوانى جنس، بیش از چهل روز و در هنگام دشوارى بیش از سه روز انبار کند، لعنت ‏خدا بر او باد .»

۲۷ . چله نشینى براى حاجت

مولاى متقیان على علیه السلام فرمود:« خداوند متعال به حضرت داود وحى کرد:

« انک نعم العبد لولا انک تاکل من بیت المال ولا تعمل بیدک شیئا»؛

«اى داود! اگر از بیت‏المال تغذیه نمى‏کردى و از دست رنج‏ خودت امرار معاش مى‏نمودى، چقدر بنده خوبى بودى!»

حضرت داوود چهل صبح با ناله و زارى به درگاه احدیت استغاثه کرد و از خداوند خواست تا مشکل او را رفع نماید. خداوند متعال نیز مقدمات آهنگرى را در اختیار او گذاشت .

به این ترتیب، حضرت داوود، به کار زره‏ سازى پرداخت. او هر روز یک زره مى‏ساخت و به هزار درهم مى‏فروخت تا این که با ساختن سیصد و شصت زره که به مبلغ سیصد و شصت هزار درهم فروخت، سرمایه‏اى به دست آورد و از بیت‏المال بى‏ نیاز شد .» (۳۷)

۲۸ . زیارت اربعین از نشانه‏هاى ایمان و تشیع

امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:

«علامات المؤمنین خمس: صلاه الاحدى والخمسین و زیاره الاربعین والتختم فى الیمین و تعفیرالجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم (۳۸)؛

نشانه‏هاى مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت نافله)، زیارت اربعین امام حسین علیه السلام، داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانى به خاک، و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها .»

۲۹ . چهل روز گریه بر امام حسین علیه السلام

امام صادق علیه السلام در روایتى به بیان گریه موجودات عالم بر سالار شهیدان پرداخته، به زراره مى ‏فرماید:

« یا زراره! ان السماء بکت على الحسین علیه السلام اربعین صباحا بالدم و ان الارض بکت اربعین صباحا بالسواد و ان الشمس بکت اربعین صباحا بالکسوف والحمره … و ان الملائکه بکت اربعین صباحا على الحسین علیه السلام (۳۹)؛

اى زراره! آسمان چهل روز بر حسین علیه السلام خون گریه کرد و زمین چهل روز براى عزاى آن حضرت گریست ‏به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخى خود چهل روز گریست … و ملائکه الهى براى آن حضرت چهل روز گریستند .»

۳۰ . فرازى از زیارت اربعین

صفوان بن مهران جمال مى‏گوید: مولایم حضرت صادق علیه السلام زیارت اربعین را به من آموخت و فرمود:

« در روز اربعین جدم حسین علیه السلام را این ‏چنین زیارت کن:

السلام على ولى الله و حبیبه …»

در بخشى از آن زیارت که با مضامین عالى عرفانى و معنوى بیان شده است، چنین مى‏خوانیم:

« و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله (۴۰)

؛ [خداوندا! من شهادت مى‏دهم که] حضرت حسین علیه السلام جان را در راه تو تقدیم کرد تا بندگان تو را از جهالت و بى‏خبرى رها سازد و از حیرت و سرگردانى و گمراهى نجات دهد .»

پى‏نوشت ها:
۱- من لایحضره الفقیه، ج‏۱، ص‏۱۶۶، ح‏۴۷۲/ مستدرک سفینه البحار، ج‏۴، ص‏۶۴ .
۲- مستدرک الوسائل، ج‏۲، ص‏۴۷۱ .
۳- الکافى، ج‏۲، ص‏۵۰۹، ح‏ ۵ .
۴- بحارالانوار، ج‏۹۰، ص‏۳۸۹ .
۵- کاشف الغطاء، ج‏۱، ص‏۲۴۶ .
۶- الکافى، ج‏۲، ص‏۴۸۷ .
۷- همان، ج‏۳، ص‏۱۷۴، ح‏۱ .
۸- احقاف/۱۵ .
۹- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج‏۱، ص‏۷۴، ح‏۳۲۱ .
۱۰- الخصال، ج‏۲، ص‏۵۴۱، ح‏۱۴ .
۱۱- مکارم الاخلاق، ص‏۴۶۵ .
۱۲- الصراط المستقیم، ج‏۲، ص‏۱۸۱ .
۱۳- بحارالانوار، ج‏۱۳، ص‏۵۰ .
۱۴- تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص‏۲۲ .
۱۵- کشف الغمه، ج‏۱، ص‏۱۴ .
۱۶- الخصال، ج‏۲، ص‏۵۴۱، ح‏۱۵ .
۱۷- مستدرک الوسائل، ج‏۱۷، ص‏۵۷ .
۱۸- مشکاه الانوار، ص‏۲۹۵ .
۱۹- همان .
۲۰- مستدرک الوسائل، ج‏۱۲، ص‏۱۵۶/ مجموعه ورام، ج‏۱، ص‏۳۵ .
۲۱- مستدرک الوسائل، ج‏۱۲، ص‏۱۵۷ .
۲۲- همان، ج‏۱۶، ص‏۳۰۵ .
۲۳- مستدرک الوسائل، ج‏۱۱، ص‏۷۷ .
۲۴- همان، ص‏۷۴ .
۲۵- وسائل الشیعه، ج‏۱۲، ص‏۱۳۲ .
۲۶- مستدرک الوسائل، ج ‏۸، ص‏۴۳۱ .
۲۷- الجعفریات، شیخ صدوق، ص‏۸۹ .
۲۸- مکارم الاخلاق، ص‏۲۳۰ .
۲۹- بحارالانوار، ج‏۶۱، ص‏۵۰ .
۳۰- الخصال، ج‏۲، ص‏۳۵۶ .
۳۱- بقره/۵۱ .
۳۲- اعراف/۱۴۱ .
۳۳- مائده/۲۶ .
۳۴- العدد القویه، ص‏۲۹۲ .
۳۵- تهذیب الاحکام، ج‏۱۰، ص‏۱۴۶ .
۳۶- الکافى، ج‏۵، ص‏۱۶۵ .
۳۷- وسائل الشیعه، ج‏۱۷، ص‏۳۷ .
۳۸- مصباح المتهجد، ص‏۷۸۷ .
۳۹- مستدرک الوسائل، ج‏۱۰، ص‏۳۱۴، با تلخیص .
۴۰- تهذیب الاحکام، ج‏۶، ص‏۱۱۳ . منبع:
مجله مبلغان، شماره ۵۲ ، عبدالکریم پاک ‏نیا.

زیارت اربعین

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛
سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛
سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او


اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
سلام بر حسین مظلوم و شهید


اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ
خدایا من به راستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده)
و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود که کامیاب شد

بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَهِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَهِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَهِ
به بزرگداشت تو، گرامیش کردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى
به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَهِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَهِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَهِ
و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو
و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند


وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّهً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ
و میراث‌هاى پیمبران را به او دادى و از اوصیائى که حجت
بر خلقت هستند قرارش دادى


فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ
او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى کسى) نگذارد
و بی‌دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد


لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلالَهِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا
وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى؛

تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد.


وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ
و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى
و بداد آخرتش را در مقابل بهائى اندک و بى مقدار
و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند،

وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ
و تو و پیامبرت را به خشم آوردند


وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَهَ الاَْوْزارِ
و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند
و کسانى را که بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌کشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى
سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ

و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید)
با شکیبائى و پاداش جوئى با آنها جهاد کرد تا خونش در راه
پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً
خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى وبال دار و عذابشان کن به عذابى دردناک

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء

اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ
گواهى دهم که به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى
سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتی

حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ
و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا به راستى
وفا کند بدان وعده‌اى که به تو داده،


وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ
و به هلاکت رساند هر که را که دست از یاریت برداشت و عذاب کند
کسى که تو را کشت و گواهی دهم که تو به خوبى وفا کردى به عهد خدا،


وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ،
و جهاد کردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت


وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که شنیدند
جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،

اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ
بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.

خدایا من تو را گواه مى‌گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد
و دشمنم با هر که او را دشمن دارد
پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.


اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَهِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَهِ،
گواهى دهم که تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى
بلند مرتبه و رحم‌هایى پاکیزه

لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّهُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،
که آلوده‌ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش
و در برت نکرد از لباس‌هاى چرکینش

وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ،
و گواهى دهم که به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محکم مسلمانان
و پناهگاه مردمان با ایمان هستی

وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،
و گواهى دهم که تو به راستى پیشواى نیکوکار با تقوا و پسندیده
و پاکیزه و راهنماى راه یافته‌اى

وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّهَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَهُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى
و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت

وَالْعُرْوَهُ الْوُثْقى وَالْحُجَّهُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ
و رشته‌هاى محکم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند
و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم


وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ،
و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است

وَ اَمْرى لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ،
و کارم پیرو کار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آن که خدا
در ظهورتان اجازه دهد

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَرْواحِکُمْ،
پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما

وَ اَجْسادِکُمْ وَ شاهِدِکُمْ وَ غاَّئِبِکُمْ وَ ظاهِرِکُمْ وَ باطِنِکُمْ.
و پیکرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشکارتان و نهانتان.

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
آمین اى پروردگار جهانیان.

 

همچنین ببینید

زنان افتخار آفرین شهید در دفاع مقدس

زهرا حسینی راوی کتاب دا با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *