خانه / پرونده ها / دل نوشته / بی‌حجابی؛ آزادی از چی؟ آزادی در چی؟ آزادی برای چی؟

بی‌حجابی؛ آزادی از چی؟ آزادی در چی؟ آزادی برای چی؟

روی سخنم با شماست که میگی بی‌حجابی آزادیه، حجاب محدودیته،‌ حجاب اجباره، بی‌حجابی یعنی آزادی اندیشه … تا حالا یه دفعه به اینا عمیقا فکر کردی؟ یا چون مدام داری دیگران رو به بی‌فکری متهم میکنی فرصت نکردی فکر کنی؟ می‌خوام ازت بپرسم :

بی‌حجابی؛ آزادی از چی؟ آزادی در چی؟ آزادی برای چی؟

دارم فکر می‌کنم … می دونی به چی…؟ دارم فکر می‌کنم که ماشاا… بزنم به تخته ایرانی‌ها تو همه چی سرن… از تاریخ و تمدن گرفته تااااا… تا نظریه‌پردازی، مثلا ببین غربی‌ها چقدر زحمت کشیدن، چقد وقت گذاشتن، چقدر هزینه کردن!!! مارتین لوتر و کارل پوپر و شلایر ماخر و غیره و غیره … تربیت کردن تحویل بشریت دادن. ما همه اینا رو یه جا با هم داریم. یه جورایی آچار فرانسه…گرفتی؟
آفرین…داش فرج رو می‌گم؛ فرج دباغ … الانا بهش میگن دکتر سروش!! چه اصطلاحاتی‌ام می‌گه (آزادی از و آزادی در و…) چه نخبه‌ای داریم قدرشو نمی‌دونیم! خودمونیمآ ولی خب از حق نگذریم تفکراتشونو … ببخشید تفکراتشو (مال خودِ خودِ داش فرجِ، از هیج جا هم تقلب نکرده) داریم مو به مو اجرا می‌کنیم.
خیلی‌ها مصداق کامل حرفاشن!! مثلا بزرگ‌ترین صاحبان تجربه دینی پیرزنا هستن. یه سری هام به عنوان نماینده زن اسلام اصلاح شده، معرفی می‌شن!!! جایزه نوبل هم می‌گیرن. احسنت… به شیرین خانوم …
یادمه ننه تاریخ می‌گفت: شیرین خانم اوایل انقلاب در مورد حجاب نیویسندگی‌ام می‌کرده جون تو! بعدش نمی‌دونم چتو شد! تجربه دینی‌ای چیزی بهش دست داد که ییهو ایشونم به اوشون دست داد، البته به ژاک شیراک. آره می‌گفتش که شیرین جون از اینکه ژاک شیراک دستشو به گرمی فشرده ابراز افتخار می‌کرده …!
خلاصه ننه تاریخ انگشت به دهن مونده بود که ننه شیرین چطوری تونسته توی یک حرکت ماهرانه به این سرعت اسلام رو اصلاح کنه و تحویل جوامع بشری بده و جایزه‌ام بهش بدن. چه سخاوتی دارن این غربی‌ها! ما ایرانی‌ها باید تو سخاوت جلوشون لنگ بندازیم. خب رو راست بگم… وقتی فکرم به اینجاها می‌رسه، به آدم‌هایی که چه راحت به عروسک‌های خیمه شب‌بازی شیطان تبدیل میشن، نمی‌دونم چرا فکر می‌کنم نباید بی‌تفاوت باشم … رو راست‌تر بگم، نباید سیب زمینی باشم.
وقتی به اینجا می‌رسم یاد خودمون می‌افتم؛ خودمون یعنی ما دانشجوا … دختر یا پسر … باحجاب یا بی‌حجاب … با استدلال یا بی‌استدلال… با استدلال از قرآن و سنت و روایات… یا با استدلال آقا فرج و شیرین خانم…
روی سخنم با شماست؛ شما که میگی بی حجابی آزادیه، حجاب محدودیته،‌ حجاب اجباره، بی‌حجابی یعنی آزادی اندیشه … تا حالا یه دفعه به اینا عمیقا فکر کردی؟ یا چون مدام داری دیگران رو به بی‌فکری متهم میکنی فرصت نکردی فکر کنی؟ می‌خوام ازت بپرسم آزادی از چی؟ آزادی در چی؟ آزادی برای چی؟
 
آیا منظور تو اینه؟ آزادی از حجاب در جامعه (دردانشگاه) برای…!!! برای چیشو دیگه خدا میدونه. آره؟ اگه فکر می‌کنی من می‌گم حجاب محدودیت نیست و مصونیت است و فلان است… اشتباه می‌کنی.
من می‌گم حجاب آزادیه؛ آزادی از گناه در جامعه اسلامی برای خدا.  بله عزیز ِمن، واسه ما، برای چیه، خودِ خداست … شما چرا بی‌حجاب میای بیرون؟ چرا با بی‌حجابیت مانع آزادی ما میشی؟ مگه آزادی تو مقدم تره از آزادی ما؟ اگر برهنگی تمدن است، قطعا حیوانات متمدن‌ترین موجودات روی زمین‌اند.
از نگاه دین سلامت شخص را تقوای او تعیین می‌کند و چون بی‌حجابی هم یک نمونه از بی‌تقوایی است پس بی‌حجابی یک مَرَض است؛ یک مرض مسری، ولی علاج داره.
 
اگه به این سن و این موقعیت (قشر فرهیخته جامعه بودن) رسیدی و هنوز معنی و فلسفه حجاب رو نمی‌دونی، باید بگم مشکل از خودته، اگرم نمی‌خوای بدونی اون دیگه مشکل خودته. بعد ازگذشت سی و چند سال از عمر یک حکومت مردمی اسلامی اون کسی که باید بیدار می‌شد، شده ولی کسی که خودش رو به خواب زده، محاله بیدار شه، همون بهتر که خوب به خواب بره.
اصلا بی‌حجابی یک عقیده نیست که آن را در چارچوب آزادی عقیده قرارش دهیم و مصون بماند، بی‌حجابی یک انحراف است که باید جلوی آن را گرفت.
شاید خیلی وقت است که در مرحله زبانی امر به معروف مانده‌ایم. اگر به همین شکل  پیش برویم انقلاب ما هم به جایی می‌رود که انقلاب فرانسه رفت. اصلا مشکل ما اینه که جبر نیست، اگر بود اونوقت می‌دیدیم اعجاز اجبار رو…!
اگر مسترها و موسیوهای شامپاین خور میتونن تو دانشگاهاشون مانع حجاب اسلامی بشن، قطعا حاج آقاهای زمزم خور هم می‌تونن حجاب رو اجباری کنن…! چه اشکالی داره؟ اونا که ادعای آزادی اندیشه شون می‌شه، چرا با تهدید به اخراج مانع حجاب میشن؟ آهاااای…دموکراسی، جواب منو بده… چرا هرکی با هر به اصطلاح عقیده‌ای!!! و هر عمل کثیفی (همجنس باز و …) می‌تونه هر قیافه‌ای داشته باشه، ولی یه مسلمون با عقیده پاک اسلام ناب محمدی نمی‌تونه…؟؟ حالا ابداع چند هزارساله قوم لوط شده سند حقوق بشر غرب … پس چرا به ما می‌گویند مرتجع؟
دوست من، دانشجوی ایرانی آیا تا به حال به اینا فکر کردی؟ حالا روی سخنم با توست؟ تویی که اگر بدانی کسی تو را به بازی گرفته عصبانی می‌شوی و ساکت نمی‌نشینی! تویی که به قول ما دانشجوها سیب‌زمینی نیستی و نمی‌خواهی دیگران هم تو را سیب زمینی فرض کنند. آیا تا به حال فکر کردی غربی‌هایی که به خاطر یک دلار آدم می‌کشند، چرا وقتی خود در اوج بحران اقتصادی اند هزاران دلار هزینه کرده و برای ما شبکه BBC فارسی راه اندازی می‌کنند؟ آیا تا به حال فکر کردی که خط قرمز لیبرالیسم و دموکراسی و … چیست؟
بله دانشجوی ایرانی، خط قرمز اینا اسلامه … به قول خودشون هیچ سخنی فوق چون و چرا نیست …! پس یعنی فقط لیبرالیسم اونا فوق چون و چراست؟؟ باید خدا نیست رو بپذیریم تا متمدن و آزاد اندیش باشیم…؟؟! هستند آدمک هایی که روح و فطرت انسانی‌شان را به ناچیز فروختند؛ آدمک‌هایی که اگه مجوز قانونی داشته باشن، حتی علیه خدا هم راهپیمایی می‌کنن… امام زمان رو تو حکومت خودش استیضاح می‌کنن… و امام حسین رو خشونت طلب می‌خونن…! باور کن اینا رو من نمیگم. اینا رو مسلمان زاده‌های خسته از اسلام گفتن، مردان خسته از مردانگی!
می‌دونی چرا این همه جنبش و نهضت و ایسم و ایسم و هزاران ایسم دیگر جواب نمی‌ده؟ چرا همش دارن عوض میشن؟ چون تنها مکتبی که با ما معامله انسانی کرده، اسلامه…! وقتی به اینجا می‌رسم سر به سجده می‌ذارم از اینکه مسلمونم … خب حالا تو بگو اگه چیزی مضرِ به ۷۰، ۸۰ سال دنیای منه باید جلوشو گرفت، اما اون چیزی که مضرِ به بی نهایتِ منه، نباید….؟؟؟
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست       تو هم ز روی اجابت چنان بخوان که تو دانی
منبع:خبرگزاری دانشحو

همچنین ببینید

آرامه ی جان من …

آرامه ی جان من … سلام چادر قشنگ من اکنون که برایت مینگارم لبخند تو ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *