آخرین اهرم نهادینهسازی حجاب، اجبار است. اجباری که ضمانت اجرای آن قانون است. این اهرم موجب همشکلی اجباری در زمینه پوشش افراد جامعه میشود و نتیجه فشارهای رسمی و غیررسمی نهادها و سازمانها روی افراد است. این نهادها و سازمانها انتظارات فرهنگی جامعه را منعکس میسازند. این فشارها ممکن است به صورت زور و خشونت برای اتخاذ حجاب استاندارد باشد. در مواقعی، همشکلی اجباری، واکنش مستقیم به فرامین حکومتی است و بعضی از رفتارهای افراد جامعه، منعکس کننده مقررات نهادینه و مشروع دولتها هستند، البته ممکن است همشکلی اجباری، همیشه به صورت آشکار و مستقیم نبوده و در مواقعی به صورت پنهان و ضمنی باشد. اقدامات نیروی انتظامی در زمینه حجاب در حال حاضر از نوع اجباری، آشکار و مستقیم است. مزیت اصلی این مکانیزم آن است که در زمان کوتاهی اشاعه مییابد. هر چند ثبات آن بسیار کم بوده و به محض حذف اهرم زور و فشار، حجاب نیز برداشته میشود. وقتی حجاب استاندارد در جامعه نهادینه شود، انتقال حجاب به نسل بعدی طی مراحل جامعهپذیری و بعد از آن، پایداری حجاب در طول زمان و مقاومت حجاب در برابر تغییر افزایش میدهد. وقتی حجاب در اذهان جامعه رسوبگذاری شد، در طی نسلها در بین اعضای جامعه پایدار مانده و در مدت مدیدی در طول زمان جاودانه میشود، یعنی دارای «گستردگی» و «عمق» میگردد. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر فرایند رسوبگذاری، برای درک آن، بسیار با اهمیت است. برای مثال همیشه عدهای وجود دارند که با حجاب مخالفت کنند و ممکن است از ذینفعان کلیدی باشند. حتی اگر حجاب با مخالفت مواجه نشود، فقدان نتایج و پیامدهای ملموس و مطلوب حجاب در جامعه، ممکن است رسوبگذاری را به تدریج تحلیل برد. رابطه ضعبف بین حجاب و پیامدهای مطلوب، گسترش و حفظ حجاب را تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو نهادینه شدن کامل و مطلوب حجاب در اذهان جامعه، به مقاومت کمتر گروههای مخالف، حمایت فرهنگی مداوم، حمایت گروههای طرفدار و رابطه مثبت و قوی بین حجاب و پیامدهای مطلوب آن (پاداش) بستگی دارد. این موارد، حجاب را در طول زمان جاودانه میکند. به این منظور لازم است مکانیزمهای شناختی و هنجاری برای آدینهسازی کامل حجاب در جامعه فعال شوند.
برگرفته از مقاله محمد خجسته در فصلنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف – شماره اول – بهار ۱۳۹۵٫