ویژه نامه گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمهٔ امید
به جوش آمدست خون درون رگ گیاه
بهار خجسته فال
خرامان رسد زراه
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار میکنند
بهاران خجسته باد
بهاران خجسته باد
روزشماردهه فجر انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۹
۱۲بهمن
همزمان با ورود امام(ره) به میهن با عنوان:
انقلاب اسلامی، ولایت فقیه، امام خمینی و رهبری
۱۳بهمن
همزمان با رحلت پیامبر و امام حسن مجتبی با عنوان:
انقلاب اسلامی، پیامبر، وحدت و احیای ارزش های اسلامی
۱۴بهمن:
انقلاب اسلامی، ایمان، جهاد، شهادت
۱۵بهمن:
همزمان با شهادت امام رضا(ع) با عنوان :
انقلاب اسلامی، قرآن، عترت، انتظار فرج
۱۶بهمن:
انقلاب اسلامی، آزاداندیشی، تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی
۱۷بهمن ماه
روز انقلاب اسلامی، جوانان، خودباوری و نهضت علمی
۱۸ بهمن
انقلاب اسلامی، استحکام خانواده، رسالت و منزلت زن
۱۹بهمن
انقلاب اسلامی، آمادگی دفاعی، بسیج و نیروهای مسلح
۲۰بهمن
انقلاب اسلامی، مردم سالاری دینی، محرومیت زدایی و عدالت اجتماعی
۲۱بهمن
انقلاب اسلامی، بصیرت دینی، انسجام ملی و استکبار ستیزی
۲۲بهمن
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی با عنوان:
انقلاب اسلامی، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی
بررسی واقعیتهای تاریخی درسیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران
امروز ، بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران میگذرد؛ انقلابی که پژواک آن، تاریخ ساز انقلاب های گوناگون در سرزمینهای دیگر است؛
انقلابی که مدعیان وراثت سدهها شاهنشاهی را از اوج تبختر به زیر آورده، تا بار دیگر، ملتی تاریخ نگار واقعیتهای عریان ثمربخش اتحاد و مقاومت در برابر نهادهای فاسد آسیبرسان باشد و از یک زاویه میتوان گفت که انقلاب، فرآیند طبیعی ساختارهای خودکامه است.
پس به تاریخ دست مییازیم تا از راه بررسی سیر واقعیتهای آمده در اسناد، به حقیقت برسیم و انقلابی را درک کنیم که به گفتهی جیمی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا، نه فقط سازمان جاسوسی آمریکا بلکه هیچ سازمان اطلاعاتی دیگر جهان نیز قادر به پیشبینی رویدادهای آن نبود.
تاریخ انقلاب اسلامی ایران به سالهای پیش برمیگردد؛ به آن زمان که شاه میخواست هرچه بیشتر مبانی خودکامگی و سلطهاش را تحکیم بخشد که با مقاومت مراجع عظام و حضرت امام خمینی و مردم مواجه گردید.
این مواجهه، با لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ آغاز شد و سپس به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ منجر گردید. اگر قیام مردم ایران در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ را تبلوری از پویایی نهاد فطری و هدفدار انسان مسلمان علیه خودکامگی و انقیاد بدانیم، از تابستان ۱۳۵۶ این پویش، رهگشای عمل صالح، در تداوم پیگیر انقلاب میشود.
خیزش مردم ایران در واقع پاسخ به تباهیهای بود که طی سالها، انسان ایرانی را در رنج فرو برده بود؛ دیوانسالاری ، فساد ، اختناق ، شکنجه ، امحای اقتصاد ملی و انهدام اصول دینی، اعتقادی و اخلاقی که آن را « انقلاب سفید» میدانستند و با وابستگی روز افزون به آمریکا همراه بود.
به نوشتهی سولیوان ، آخرین سفیر آمریکا در ایران، اعمال شکنجه و سیاست پلیسی در زمانی صورت میگرفت که شاه با اجرای برنامههای اصلاحی خود معروف به «انقلاب سفید» میخواست کشور را به سوی «دروازههای تمدن بزرگ» هدایت کند.
انقلاب اسلامی ایران نیز در مواجهه با خودکامگی پهلوی دوم در قالب انقلاب سفید و اصلاحات دیکته شده به وقوع پیوست که یکی از زلالترین ونابترین پدیدههای اجتماعی و تاریخی است.
این پیروزی با جانفشانیهای مردم مسلمان و پیشاهنگی روحانیت متعهد و شرکت همهی اقشار مردم با رهبری مدیری مدبر، همچون امام خمینی(ره) در روزگار ما، از قلب صخرهی سنگ تاریخ بیرون جهیده است.
حفظ ارزشها و اصالتهای ناب این انقلاب بزرگ در دراز مدت ، مرهون عوامل زیادی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
در زمینهی فرهنگی، یکی از عوامل اساسی و ارزشمند نگهداری آن، از عوامل تهدیدکنندهی محیطی در بستر زمان و مکان، «مطالعه و نگارش تاریخ این انقلاب» شکوهمند است؛ چرا که شناسنامهی اصیل و مدون این انقلاب برای نسلهای آینده و برای کسانی که انقلاب را ندیدهاند، تنها از رهگذر تدوین تاریخ کامل، درست و همهجانبهی آن، قابل ارائه میباشد. تاریخ انقلاب بایستی در قالبهای گوناگون نوشته شده و در اختیار همگان قرار داده شود؛
آثاری همچون خاطرات مبارزان، اسناد نهضت و قیام و سرانجام روزشمار انقلاب اسلامی که به ثبت وقایع روزانه میپردازد.
انقلاب اسلامی ایران ٬ بزرگترین و شکوهمند ترین انقلاب قرن بیستم
انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر آموزه های شیعی است، درسال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹م) به پیروزی رسید.
اگر چه شیعه در طول حیات خویش در دوران های مختلف در قالب مفاهیمی همچون تقیه موجودیتش را حفظ نموده است؛ اما وجود مفاهیمی همچون امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ظلم ستیزی و دفاع از مبانی و اصول اسلام دایره تقیه را محدود ساخته و شیعه را به اقدام عملی ملزم می سازد. بنابراین نارضایتی و خشم از وضع موجود و آرمان وضع مطلوب آن گاه که در کنار حس پرخاشگری و ظلم ستیزی قرار گیرد، منجر به وقوع تحولی در راستای نفی وضع موجود و جایگزینی وضعیت مطلوب خواهد شد. در این میان آنچه محرک اصلی خواهد بود مکتبی است که این اندیشه بر اساس آن شکل گرفته است.
برای وقوع چنین تحولی در کنار شاخصه های فوق، وجود رهبری آگاه و عالم که نمونه ای از انسان ایده آل اسلام باشد ضروری می نماید؛ چراکه در هر مرحله از این حرکت تحول آفرین امکان انحراف از مسیر حقیقت و موج سواری شخصیت های فرصت طلب دور از ذهن نمی باشد و تاریخ گواه این مطلب است که حرکت های آزادی بخش شیعی همچون نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت چگونه از مسیر اصلی به بیراهه کشانده شد.
انقلاب اسلامی در ایران که شالوده های خود را بر مکتب اسلام و مبنای خویش را حرکت تحول آفرین حسین بن علی(ع) در عقبه تاریخی اش قرار داده بود، با وجود رهبری آگاه، فقیه و مجاهد و حضور مردمی پرشور با عزمی راسخ به وقوع پیوست. این انقلاب در شرایطی رخ داد که نظریه پردازان انقلاب نقش دین و مکتب را در وقوع انقلاب ها منکر شده یا به حداقل رسانده بودند.
انقلاب اسلامی ایران” که در ۲۲بهمن ۱۳۵۷به پیروزی رسید مهمترین انقلاب در نیمه دوم قرن بیستم به شمارمی آید. این انقلاب شکوهمند تاکنون از جنبه های گوناگون بامعروفترین انقلاب های جهان مقایسه و ویژگی های متمایز آن معرفی شده است.
استادشهید “مرتضی مطهری” در کتاب “پیرامون انقلاب اسلامی” چنین اظهار داشته است: “اگرقرار باشد نظیری برای انقلاب اسلامی ایران پیدا کنیم، شاید بتوانیم انقلاب صدراسلام را مثال بزنیم.”
ازآنجاکه شناخت بیشتر وجوه گوناگون و تحلیل جنبه های مختلف انقلاب، امکان تداوم بخشیدن به آرمان ها، اهداف و همچنین حفظ و نگهداری دستآوردهای آن را میسر تر میسازد، در این گزارش برخی از وجوه تمایز و اشتراک انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان مورد بررسی قرار می گیرد. اساسا مقایسه و مطالعه تطبیقی انقلابهای بزرگ دنیا با یکدیگر با انگیزه های گوناگونی صورت میگیرد
.
دکتر “منوچهر محمدی” استاد دانشگاه تهران در کتاب “انقلاب اسلامی درمقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه”، علاقه مندان به مطالعه تاریخی و تطبیقی انقلاب های بزرگ جهان را چهار دسته میداند. بر پایه نوشته وی این چهار گروه عبارتند از: دانشگاهیان و محققان با انگیزه های صرف علمی و آکادمیک، افراد مشتاق انقلاب که در پی کسب تجربه از انقلابهای بزرگ دنیا برای پیاده کردن آنها در جوامعمورد نظر و مستعد انقلاب هستند، مخالفان و ضد انقلابیونی که برای پیشگیری از تحقق ووقوع انقلاب در جامعه تلاش میکنند و گروهی که نگران آینده و علاقمندبه تثبیت انقلاب نو پا و تداوم و پیروزی قطعی آن هستند.
امام خمینی (ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی در فرازهایی از سخنان خود در ۲۱بهمن سال ،۱۳۶۴برای درک اهمیتانقلاب اسلامی، مقایسه آن باانقلاب های بزرگ دنیا را مورد تاکید قرار دادند. امامراحل در اینباره فرمودند: “این انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروی، مطالعه کنند اشخاص ببینند که آیا قبل از این انقلابها چه بوده است و حالا چه هست، آیا به حال ملتهاامری حاصل شده است؟
بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران، انقلاب اسلامی ایران را با دو انقلاب بزرگ دیگر تاریخ جهان یعنی “انقلاب کبیر فرانسه” در سال ۱۷۸۹میلادی ( ۱۱۶۸ه.ش ) و “انقلاب روسیه” در سال ۱۲۹۶ ) ۱۹۱۷ه.ش )مقایسه کرده اند.
مقایسه انقلاب ایران با دو انقلاب فرانسه و روسیه از دو دیدگاه صورت گرفته است.
گروهی باتطبیق شرایط اقتصادی ، سیاسی، اجتماعی و…این سه کشور، در صدد این نتیجه گیری هستند که انقلاب ایران نیز ریشهها و ماهیتی نسبتا یکسان با دوانقلاب دیگر داشته است.گروهی دیگر ضمن بر شمردن وجه تمایزهای انقلاب فرانسه و روسیه با انقلاب ایران،اساسا ماهیت و ویژگی های انقلاب اسلامی ایران را منحصر به فرد و متفاوت با دوانقلاب دیگر دانسته اند
ریشه های مذهبی انقلاب ایران
هر دو گروه یاد شده وجه تمایز عمدهبین انقلاب اسلامی ایران و دو انقلاب دیگر را ریشه مذهبی آن و نقش روحانیت در بهحرکت در آوردن توده ها دانسته و اذعان کردهاند که انقلاب فرانسه وانقلاب روسیهفاقد آن و حتی در جهت مخالف آن بودند.
دکتر ” محمود طلوعی ” در کتاب “فرهنگ جامع سیاسی” آورده است:”در هر دو انقلاب فرانسه و روسیه، روحانیون در کنار دربارقرار داشتند وانقلابیون پس از به دست گرفتن قدرت به مبارزه با نفوذ کلیسا و قطعامتیازات طبقه روحانی پرداختند.
در فرانسه هزاران کشیش در جریان انقلاب قتل عامشدند و مجلس انقلاب، زمین های متعلق به کلیسا را ضبط و اعیاد و مراسم مذهبی را لغوکرد، در روسیه نیز “بلشویک “ها که در مراحل نهایی انقلاب به قدرت رسیدند آشکارامنکر خدا و اعتقادات مذهبی بودند و بعد از به دست گرفتن حکومت به مبارزه جدی با دینو روحانیت دست زدند. اما در ایران، مذهب قوه محرکه اصلی انقلاب بشمار میرفت و آتشانقلاب از درون مساجد زبانه کشید.”
تحلیل گران در مقایسه شرایط و اوضاع و احوالجامعه، پیش از شکل گیری انقلاب و عواملی که منجر به بروز و پیروزی انقلاب در سه کشور فرانسه، روسیه و ایران شد، به نقش منحصر به فرد مذهب، رهبری و مردمی بودنانقلاب اسلامی ایران در شکل گیری ، هدایت و پیروزی آن اذعان داشته اند.
فرهنگنامه “کلید دانش” در توضیح واژه “انقلاب” ذیل مطلبی تحت عنوان “انقلاب پیش بینی ناپذیر” چنین آورده است: “در اغلب انقلاب های دنیا در چند قرن اخیر، طبقه ی متوسط وروشن فکر نقش محوری داشت و کشیشان (علمای دینی) در طیف مخالفان انقلاب بودند، امادر انقلاب اسلامی ایران،روحانیون رهبری انقلاب را به عهده گرفتند و حامیان اصلی انقلاب، قشر محروم و مستضعف جامعه بودند.
البته نباید فراموش کرد که نقشروحانیت در ترغیب توده های مردم برای حضور در صحنه های انقلاب به آسانی حاصل نشد وخود مولود همراهی پیوسته این قشر با مردم و همچنین زحمات و سختیهایی بود که علما وروحانیون با توجه به وابسته نبودن حوزه های علمیه به حکومت، تحمل کرده بودند
عوامل و چگونگی فرار شاه
با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم ایران، و پس از آنکه تمامی سیاستهای محمدرضا پهلوی برای آرام کردن مردم خشمگین به شکست انجامید، شاه شاپور بختیار که از چهره های شناخته شده جبهه ملی بود، به نخست وزیری برگزید، اما این اقدام شاه هم فایده نداشت و کارنامه خاندان پهلوی چنان سیاه بود که مردم تنها به سرنگونی آن رضایت می دادند. شاه که سالها تحت حمایت اربابان آمریکایی خویش و با تکیه بر اریکه سلطنت، کشور را تحت سلطه گرفته و عرصه ترکتازی و غارتگریهای خود قرار داده بود، سرانجام فرار را بر قرار ترجیح داد و مجبور به ترک ایران شد.
پادشاهی و سلطنت به عنوان موهبتی الهی و از طریق ارث تحت حمایت های امپراطوری انگلیس به وی تفویض شده بود. وی طی سالهای سلطنت خود، از هیچ گونه جنایتی دریغ نکرد و ضمن ترویج فساد و ایجاد رعب و وحشت، دلاور مردان بسیاری را در زندانها تحت شکنجه قرار داده و یا به شهادت رسانید.
تبعیض و شکافهای طبقاتی به اوج رسیده بود و دیکتاتور با توسل به حربههای گوناگون تلاش میکرد تا ملت آگاه و شجاع ایران را در خوابی خرگوشی فرو برد.
مورخان معتقدند شکلگیری و گسترش نهضت اسلامی و هماهنگی قیامهای مردمی به رهبری امام خمینی(ره) و برگزاری مراسم چهلمهای شهدا در شهرهای مختلف و کشتار ۱۷ شهریور و اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت، کنترل امنیت کشور را از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج نموده و موجب شد که در زمان کوتاهی، پایههای اقتدار رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی سست شود. همین تحولات درنهایت منجر به فرار شاه در ۲۶دی ۱۳۵۷ شد.
اعتصابات گسترده، مخالفت افکار عمومی با شاه، اقدامات امام خمینی و پیروانش علیه رژیم، همگی باعث سردرگمی و آشفتگی شاه و دربار شده بود.
آمریکا در این زمان، در جستجوی یک مکانیسم انتقالی و پیشدستی بر انقلاب بود تا عناصر معتدل سیاسی علاقمند به آمریکا را جایگزین نیروهای مذهبی کند.
آمریکا علناً در پشتیبانی از شاه تردید داشت و قصد حفظ وضع موجود بود، بیاعتمادی فزاینده شاه به دولت آمریکا و وابستگی وی به تصمیمات آمریکایی ها در حد غیر قابل وصف، موجب هراس او شده بود و او را به این نتیجه رسانده بود که حضور او در ایران عامل اصلی بینظمی است.
او میخواست وانمود کند که به طور موقت از کشور خود دور میشود و به امید این بود تا بعد از خوب شدن اوضاع باز خواهد گشت.
ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) همچون خفاشی خون آشام بر آسمان کشور غیور مردان سایه افکنده و در کمین جوانان و اندیشمندان این مرز و بوم نشسته بود و با تعقیب و دستگیری آنان، فریاد سرخشان را در گلو خفه میکرد.
با سانسور مطبوعات، اعمال فشار بر اهل قلم، دربند کردن و تبعید بزرگ مردانی چون “امام خمینی” (ره)، “آیت الله مطهری” و “آیت الله طالقانی” و به خاک و خون کشیدن نوابها و صدها دانشجو و دانش آموز، و دیگر اقشار مسلمان و آزادیخواه، قیامی خودجوش و مردمی پایهریزی و با رهبری شجاعانه و خردمندانه امام، انسجام و تداوم یافت.
قطع حمایت آمریکا، فشارها و نارضایتی و خشم روزافزون مردم، آتش انقلاب را روز بروز شعلهورتر ساخت تا بدانجا که کاخ ظلم و ستم شاهنشاهی در معرض سوختن و سقوط واقع شد. شاه بسیار حسابگرانه و بر اساس مصلحت اندیشیهای اربابان آمریکایی و انگلیسی خود، بدون خشونت و کشتار مردم و با تشکیل شورای سلطنت و برقراری حکومت نظامی و نیز تکیه بر پشتیبانی نیروهای ارتش و ساواک، برای خروج از کشور مصمم شد.
وی با امید به تکرار کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و بازگشت مجدد به ایران توسط حامیان درباریاش، با ظاهری عوام فریبانه، به عنوان معالجه از کشور خارج شد و ایرانیان ستم کشیده و غیور و نیز ارواح پاک شهیدان را غرق در شادی و سرور کرد. طاغوت زمان بدون پاسخگویی به مردمی که سالها مظلومانه شاهد چپاولگریها و ستمکاریهای وی در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بودند، بزدلانه از کشور گریخت.
محمدرضا برخلاف پدر خود، رضا شاه که پس از ۱۶سال حاکمیت مستبدانه تحت حمایت انگلیس از کشور خارج شد، بدون استعفا راهی سرزمین اربابان خود شد.
همزمان با فرار شاه، مردم در سراسر ایران به خیابانها آمدند و با پخش شیرینی، این رویداد مهم تاریخی را جشن گرفتند و ۲۶دی ماه ۵۷ نقطه عطف دیگری در تاریخ سراسر حماسه انقلاب سرخ و اسلامی ایران شد.
علل اصلی نارضایتیها از دستگاه پهلوی:
مسائل بسیاری را در بروز احساس نارضایتی و عدم اطمینان مردم از دستگاه سلطنت میتوان برشمرد؛ نفرت و وحشت مردم از دستگاه، تضاد طبقاتی شدید، ناهمگونی در توسعه، رکود اقتصادی، عدم اعتماد عمومی به برنامههای شاه، خشونت رژیم علیه مخالفین، ناامیدی مردم از برآورده نشدن اعتراضات، دوری و انزوای شاه از مردم و فساد خاندان سلطنتی از جملهاین امور هستند .
یکی از علامتها ی منفی و احساس عدم امنیت، خروج ماهیانه یک میلیارد دلار از بخش خصوصی و اشخاص حقیقی به خارج از کشور بود، که علامت بدی برای اقتصاد ایران به شمار میرفت.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت عموم ملت شریف و شجاع ایران اعلی الله کلمتهم و فقهم الله تعالی: فرار محمد رضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می کنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهای جهان ثابت کردید که با فداکاری و استقامت، می توان بر مشکلات هرچه باشد غلبه کرد و به مقصد هرچه دشوار باشد رسید. گرچه این ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت، از دست ما گریخت ولی به خواست خداوند متعال بزودی به محاکمه کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خواهد شد و لکن قطع دست ستمکار از ادامه ظلم به دست ستمدیدگان فوری است. او رفت و به هم پیمان خود اسرائیل دشمن سرسخت اسلام و مسلمین پیوست و جرایم و آشفتگیهایی را برجا گذاشت که ترمیم آن جز به تائید خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداکاری اقشار کاردان و روشنفکر میسر نخواهد شد. اکنون در این طلوع فجر سعادت و پیروزی توجه عموم را به مطالبی جلب می کنم:
۱- بر جوانان غیور در سراسر کشور لازم است برای حفظ نظم با آن دسته از قوای انتظامی که اکنون به آغوش ملت باز گشته اند، با تمام نیرو همکاری کنند و با کمال قدرت و جدیت نگذارند که بدخواهان و منحرفین آشوب و ناامنی ایجاد نمایند.
۲- به تظاهرات و شعارهای پرشور علیه رژیم سلطنتی و دولت غاصب ادامه دهند و اگر منحرفین و مخالفین اسلام بخواهند اخلالی به وجود آورند و نظم را به هم زنند از آنان جدا جلوگیری کنند. باید ملت بداند که هر انحرافی و هر شعاری که مخالف مسیر ملت است به دست عمال شاه منفور و عمال اجانب تحقق می یابد. من از جمیع اشخاص که انحراف داشته اند و یا گرایش به بعضی مکتبهای انحرافی داشته اند، تقاضا دارم که به آغوش اسلام که ضامن سعادت آنان است برگردند، که ما آنان را برادرانه می پذیریم. در این موقع حساس که کشور جنگ زده ما بیش از هر زمانی به اتحاد و اتفاق احتیاج دارد، باید سعی شود که از هر اختلالی احتراز شود.
۳- دولت موقت برای تهیه مقدمات انتخابات مجلس موسسان بزودی معرفی می شود و به کار مشغول خواهد شد. وزارتخانه ها موظفند که آنان را پذیرفته و با آنان صمیمانه همکاری کنند. اینجانب به صلاح وزرای غیر قانونی می دانم که بر کناری خود را اعلام کنند و خود را در مسیر ملت قرار دهند.
۴- به جمیع نیروهای انتظامی و زمینی و هوایی و دریایی و صاحب منصبان و افسران و درجه داران ارتش و ژاندارمری و غیرآنان توصیه می کنم که دست از حمایت محمدرضا پهلوی که مخلوع است و به کشور برنمی گردد و در خارج نیز با نفرت مردم مواجه است برادرند و به ملت بپیوندند، که صلاح دنیا و دین آنان در آن است.
اینجانب از همه طبقات، خصوصاً حضرات علمای اعلام، در این موقع حساس تشکر می کنم و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم و وحدت کلمه را همیشه خصوصا تا برانداختن رژیم شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلامی امیدوارم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته – روح الله الموسوی الخمینی
پایگاه خبری فراروپژوهشکده باقر العلوم