خانه / پرونده ها / شعر / دارا و سارا

دارا و سارا

هنگام جنگ دادیم صد ها هزار دارا

شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا  

سارا لباس پوشید با جبهه ها عجین شد

در فکه و شلمچه،دارا به روی مین شد

ارسال شده توسط کاربران سایت /سایت کاربر:http://shakhetooba.mihanblog.com/

 

چندین هزار دارا،بسته به سر سربند

یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و دربند

 

سارای دیگری در مهران شده شهیده

دارا کجاست؟او در،اروند آرمیده

 

دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در

از یک طرف و دیگرچشمی ز خون دل،تر

 

سارا سوال می کرد ،دارا کجاست اکنون؟

دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون

 

خون گلوی دارا آب حیات دین است

روحش به عرش و جسمش،مفقود در زمین است

 

در آن زمانه رفتند، صدها هزار دارا

در این زمانه گشتند ده ها هزار دارا

 

هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند

دارای این زمان با بنز رود به دربند

 

دارای آن زمانه بی سر درون کرخه

سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

   

در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد

در این زمانه ناگه،چادر(لباس جین) شد

 

با چفیه ای گلگون از خون صد چو داراست

سارا،خود از برای ،جلب نظر بیاراست

 

آن مقنعه ور افتاد،جایش فوکل در آمد

سارا به قول دشمن از املی در آمد

 

دارا و گوشواره،حقا که شرم دارد!

در دست هایش امروز،او بند چرم دارد

 

باخون و چنگ و دندان،دشمن ز خانه راندیم

اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

 

یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک

بدم المظلوم یا الله،عجل فرجه ولیک

 

جای شهید اسم خواننده روی دیوار

آنها به جبهه رفتند این ها شدند طلبکار

 

 

همچنین ببینید

دومین کنگره ملی شعر عفاف و حجاب «مستور»

دومین کنگره ملی شعر عفاف و حجاب «مستور» فراخوان خود را در بخش های مختلف برای علاقمندان منتشر کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *