خانه / پرونده ها / دل نوشته / پیامی از یک شهید: خواهرم! حجاب!

پیامی از یک شهید: خواهرم! حجاب!

شهید آقامیری: خواهران! با حجاب راه شهدا را ادامه دهید.

عصری است و چندگاهی است که از جنگ می‌گذرد و گروهی به شهادت رسیدند و گروهی به عنوان شاهدان جنگ ماندند و امروز وظیفه شاهدان این است که به درستی شهادت دهند بر شهادت شهیدان. آن‌هایی که مدتها با دستهای خود پیک هزاران هزار آفتاب خاکستر شده را در خاک میهن خویش دفن کردند آنها به نظاره نشستند چگونه جمعی جوانان عاشق در هجوم ترکش، رقص مرگ می‌کردند و جام بلا را مستانه سر می‌کشیدند و از شنیدن نام آنها لرزه بر اندام دشمن می‌افتاد.

یکی از این سربازان گمنام امام زمان(عج) و زاده پاک پیامبر(ص)، سیدعلی آقامیری است، در سال ۱۳۴۷ سیدعلی در روستای عرب خیل شهرستان سراسر زیبای بابلسر پا به دنیا نهاد و قدوم مبارکش موجب شادی خانواده‌اش شد. پس از مدتی که دوران رشد و نمو را طی نمود تصمیم گرفت عازم حوزه علمیه گردد و لباس مقدس روحانیت را بر تن نماید و در سلک این گروه درآید. آری سید علی در اوج جوانی با شروع جنگ به جبهه رفت و با آنکه سنی نداشت اما مردانه نبرد نمود و مردانه مرگ سرخ را بر ماندن ذلت‌انگیز برگزید و سرانجام جان پاکش را در منطقه عملیاتی ماؤوت در سال ۶۶ تقدیم جانان نمود و عطر وجودش برای همیشه در زادگاهش و بلکه در سراسر ایران پراکنده شد.

قسمتی از وصیتنامه این شهید بزرگوار:

خواهران! با حجاب راه شهدا را ادامه دهید

خواهرانم‌! شما مثل‌ زینب‌ -سلام‌ الله علیها- شیرزن‌ کربلا استوار باشید. برای‌ خواهران‌ تبلیغ‌ کنید که‌ حجاب‌های‌ خود را رعایت‌ کنند. شما خواهران‌ هم‌ به وسیله ‌حجابتان‌ می‌توانید راه‌ شهدای عزیز را ادامه‌ دهید. شب‌ اول‌ قبر برایم‌ نماز وحشت‌ بخوانید تا با قبر انس‌ بگیرم‌. برادران‌ خواهران‌ و دوستان‌ و آن‌ کسانی‌ که‌ مرا می‌شناسید! اگر از من‌ بدی‌ دیدید، مرا عفو کنید. بر مسلمان‌ لازم‌ است ‌وصی‌ و ناظر خود را معلوم‌ کند؛ وصیّم‌ پدرم‌ و ناظرم‌ مادرم‌. اگر جنازه‌ام‌ آمد، دوستانم‌ بعد از دفنم‌ زود از من‌ جدا نشوند، چند بار آقا امام‌ زمان-عجل الله تعالی فرجه-‌ و چند بار سرورمان‌ آقا امام‌ حسین‌-علیه السلام- را صدا کنید تا با قبر دوست‌ شوم‌. خدایا! مرا با جدم‌ حضرت‌ رسول‌ الله‌-صلی الله علیه و آله- محشور کن‌ و با مادرم‌ حضرت‌ زهرا -علیها السلام‌- محشور بگردان‌. مرا در مزار شهدای‌ «عربخیل‌» دفن‌ بفرمائید. دوست‌ دارم‌ پهلوی‌ من‌ بشکند؛ دوست دارم‌ بازوهایم‌ کبود شود؛ دوست دارم‌ سینه‌ام ‌سوراخ‌ شود، دوست دارم‌ صورتم‌ کبود شود مانند مادرم‌ فاطمه‌ زهرا –سلام الله علیها- که‌ پهلویش‌ شکست‌ و صورت‌ و بازویش‌ کبودشد و سینه‌ فاطمه‌ زهرا –سلام الله علیها- با میخ‌ درب‌ سوراخ‌ شد.

 منبع: فارس به نقل از رسا

همچنین ببینید

آرامه ی جان من …

آرامه ی جان من … سلام چادر قشنگ من اکنون که برایت مینگارم لبخند تو ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *