خانه / پرونده ها / شعر / خواهرم اقیانوس دل مردان هوس باز ساحل ندارد

خواهرم اقیانوس دل مردان هوس باز ساحل ندارد

 

نظر شما در مورد پیام این تصویر چیه؟ چرا همه می گوئیم به قرآن ایمان داریم و آن را قبول می کنیم اما دستور مشخص قرآن حجاب را رعایت نمی کنیم ؟

گزیده ها

توصیه هایی برای دختر خانم ها :

۱٫ سفره ی دلتان را زود پهن نکنید .
۲٫حرف زدن دو رکن دارد : خوب حرف زدن و حرف خوب زدن .
۳٫حیا صدف تقوی است .
۴٫گل باشید تا پس از مرگ نیز معطر بمانید .
۵٫بعضی ادم ها «دام» اند .
۶٫زبانی که فقط نیش زدن بلداست ، بزرگترین عقرب است .
۷٫کارها را سخت نگیرید ، سرسخت تر از اراده ی انسان چیزی نیست .
۸٫سکوت ، سخن بزرگی است که خداوند به گویاترین زبانها بخشیده .
۹٫خداوند ، قران را بر قلب پیامبر (ص) فرو فرستاد . ما نیز آیات را در صفحه ی قلبمان بنویسیم .
۱۰٫اگر وقت کردید به خودتان سری بزنید .
۱۱٫روزی که از پلکان «من » پایین بیاییم ، هزاران نردبان تا پشت کهکشانها پیش پایمان نهاده می شود.
۱۲٫در دستور زبان عرفان ، فعل چنین صرف می شود : من نیستم ، تو نیستی ، او هست .
۱۳٫ دل معبد فرشتگان است ، به شیطان اجاره اش ندهید .
۱۴٫سزای سخن چین ، نشنیدن است .
۱۵٫ گویاترین پند کردار نیک است .
۱۶٫ از خود کم تر سخن گفتن ، فضیلت بزرگی است که کمتر دیده می شود .
۱۷٫ زبان ، پرده دار پرده در است .
۱۸٫ اگر از هشدارهای آگاهان برنخیزیم ، سیلی روزگار بیدارمان خواهد کرد .

حجاب
حجاب،بیانگر وقار وافتخار یک زن است
حجاب،بند محکمی برپای پلید شهوت است
حجاب،منشو والای آگاهی است
حجاب،گام های بلند انسان در کوچه های معانی است
حجاب،سند اطالعت از فرمانده هستی است
حجاب،تجلی گاه و جلوه گاه اراده زن مصمم مسلمان است
حجاب،بوی خوش گل عفاف است
حجاب،تضمین تداوم زیبایی و شرافت است
حجاب،نلالو شبنم برچهره است

امتیازات زنان

حیا
پیامبر (ص) فرمود:
«الحیاء عشره اجزاء فتسعه فی النساء و واحد فی الرجال.»
«حیا دارای ده قسم است . نه قسم آن در زنان و یک قسم آن در مردان است . »

صبر
امام صادق (ع) فرمود :
«ان الله تبارک و تعالی جعل للمرأه صبر عشره رجال فاذا حملت زادها ، قوه عشره رجال اخری .»
«خداوند متعال ، به هر زنی به قدر صبر ده مرد ، صبر عطا فرمود و زمانی که حامله می شود ، خداوند توان ده مرد دیگر را به او عطا می فرماید.»

چه کسی را باید خشنود کرد ؟!

آیا می دانی که هیچ وقت همه از تو خشنود نمی شوند ؟
زیرا توقعها و انتظارها گوناگون و سلیقه ها متفاوت است و میزان آگاهی ها یکسان نیست .
رشد فکری و سیاسی اشخاص کم و زیاد است .
گاهی خشنود نگه داشتن یک دوست ، دوست دیگری را می رنجاند .
گاهی خشنود ساختن مردم ، خدا را ناخشنود می کند .
گاهی جلب رضای خدا ، موجب نارضایتی مردم می شود .
گاهی پسند خدا و پسند خود ، با هم متعارضند .
گاهی خواسته ی دین با خواهش دل ، یکی نیست .

این جا چه باید کرد ؟؟!
اگر ملاک داشته باشی و تقوا هم چراغ راهت باشد ، کار آسان است و آن رضایت خدا را در نظر داشتن در هر کاری است . چرا که او یگانه است و می توان رضایت او را جلب نمود . اما رضایت همگان را نمی توان جلب کرد. رضایت خدا موجب رضایت و محبت دیگران خواهد شد ، بر خلاف خشنودی دیگران که گاهی با خشم و غضب خداوند همراه است . اگر معیار الهی نداشته باشی ، باید همیشه در میان تضادها ، سرگردان بمانی …

ویژگی های دختران شایسته و ناشایست

ویژگی های دختران شایسته
در هر جامعه ای تعریف خاصی از خوبی و بدی وجود دارد و نیز معیارهای ویژه خاصی برای شایستگی مطرح است . در جامعه ی ما ، بر اساس فرهنگ اسلامی ویژگی هایی برای یک دختر شایسته مطرح است از این قرار :
۱- با خود و دیگران به نوعی ، سازگاری نسبی داشته باشد .
۲-به مسئولیت و وظایف شرعی و اجتماعی خود آشنا باشد .
۳-احساسات و عواطف خود را به خوبی هدایت نموده ، تعادل نیروهای احساسی و عقلانی خود را حفظ کند و اجازه ی سوء استفاده از احساسات خود به دیگران ندهد .
۴-در داد و ستد عاطفی با همسالانش ، به دوستی های افراطی کشیده نشود .
خلاصه اینکه دختر شایسته کسی است که : بلند نظر ، ثابت قدم ، خود ساخته ، عفیف ، باحیا و خوش اخلاق باشد .

ویژگی های دختران ناشایسته
آنچه میتوان از میان کتابهای مختلف و فرهنگ جامعه درباره ی ویژگی های دختران ناشایسته برون آورد ، چند ویژگی است
۱- ضعف ایمان ، اخلاق و معنویت .
۲-حسادت به دوستان و همسالان .
۳-ظاهر بین و دهن بین بودن و بدون فکر و تأمل تحت تأثیر هر سخنی قرار گرفتن .
۴-ناسازگاری و بداخلاقی و ترش رویی با دوستان و افراد خانواده .
۵-دروغگویی و دوری از صداقت در زندگی شخصی و اجتماعی .
۶-نسنجیده گویی .
۷-خودپسندی ، خودخواهی ، غرور ، تکبر و خوئد رأی بودن .
۸- بی عفتی ، بی مسئولیتی و بی اراده بودن .
۹- پر حرفی ، پر خوری و پر خوابی .

هشدارها

خودنمایی
تمایل به خودنمایی و جلوه گری ، از نیازهای طبیعی دختران و زنان است که اگر به صورت مثبت و صحیح از آن استفاده شود ، می تواند محیط خانواده را گرم کند . اما اگر بی حد و مرز باشد نه تنها سازنده نیست ، بلکه آفتی است هم بر جامعه و هم بر شخصیت خود فرد .

جلوه های خودنمایی
بیرون گذاردن قسمتی از مو ، آرایش های تند ، پوشیدن لباس های جذاب و محرک ، رفتارهای ، نازک زبانی ، استفاده از ادکلن و عطرهای مهیج ، راه رفتن به گونه ای محرک ، لبخند و خنده های مستانه در برابر محرمان ، جلوه ها و مصداق هایی از خود نمایی است .

انگیزه های خود نمایی
الف- ایجاد مقبولیت و محبوبیت در جامعه و کسب شخصیت .
ب- جذب همسر .
ج- هوسرانی و خوش گذرانی .
د- ارضای حس خود کم بینی .

پی آمدها و آثار خودنمایی

 
الف) ذلت
افراد خودنما و جلوه گر ، گرچه در ظاهر چشمهایی را متوجه خود می سازند اما در واقع ، جوانان با همه ی علاقه و خوشرویی که به دختران دارند هرگز برای چنین دخترانی ارزش و قیمتی قایل نیستند و هرگز جوانان پاکدامن با چنین افرادی تن به ازدواج نخواهند داد . حتی بی تقواترین جوانان جامعه برای ازدواج خود به دنبال غفیف ترین دختران می روند . دختران خودنما در چشمها جای دارند ولی دختران عفیف و سنگین ، در دلها . دخترانی که جلوه گری می کنند باید بدانند که زمانی نخواهد گذشت که این جاذبه های ظاهری از بین خواهد رفت . چنین افرادی سرانجام خود را تنها ببینند و وجود خود را بی ارزش خواهند دید . در غرب برای چنین زنانی مسئله ای است به نام «بحران چهل » که در سن چهل سالگی جاذبه های خود را از دست داده دیگر نمی توانند با خودنمایی چشمهای دیگران را به خود جلب کنند .

ب) فساد
خودنمایی مجوب چشم چرانی و کشیده شدن جوانان به پرتگاه فساد می شود . آنان که با جلوه گری زیبایی خود را به نمایش می گذارند ، باید بدانند که بزرگترین خیانت و جنایت را به جوانان می کنند . چرا که جوانی که شرایط ازدواج برایش فراهم نیست با دیدن چنین صحنه هایی به گناه کشیده می شود و گاه برای ارضای خود تا مرز جنایت به پیش می رود . آیا ارضای هوس ارزش آن را دارد که جامعه الوده شود ؟!

ج) سرد شدن کانون گرم خانواده
خودنمایی موجب می شود که افراد ظاهر بین و چشم چران به زندگی زناشویی خود بی علاقه شوند و کم کم زمینه ی جدایی فراهم شود . لذا قرآن از چنین رفتارهایی نهی نموده ، می فرماید :
«ولا تبرجن تبرج الجاهلیه .»
زینت های خود را آشکار نکنید ، چنان که در زمان جاهلیت می کردند .
حضرت علی (ع) در این باره می فرماید :
«صیانه المرأه انعم لحالها و ادوم لجمالها .»
حفاظت زن از آلودگیها مفیدتر است به حال او و ماندگارتر است برای زیبایی اش .
به دلیل مفاسد و آثار سوء خودنمایی ، مراجع تقلید به حرمت خودنمایی فتوی داده اند .

مدگرایی

مد گرایی
مدگرایی، بیماری خاصی است که برخی دختران و زنان به آن مبتلا می شوند و همواره چشم وگوش بسته ، با هر زحمت و قیمتی به دنبال تازه های لباس و آرایشند تا که برای خود شخصیتی کاذب بسازند و یا غریزه ی تنوع طلبی خود را ارضا نمایند. غافل از آن که نه تنها به خواسته واقعی خود نمی رسند ، بلکه همیشه گروهی برتر و بالاتر از آنها پیدا می شود که حسرت را برای آنها باقی گذارد.
دختران مدگرا باید بدانند که مدگرایی دامی است که استعمار گران برای اسارت و به دام انداختن دختران و زنان کشورهای اسلامی پهن کرده اند تا بدان وسیله آنها را به سوی مصرف گرایی سوق دهند و ارزشهای خود را به آنها تحمیل کنند و آنها را از ارزشهای واقعی و حیاتی خود دور نمایند. زیرا هدف آنها تنها ارئه ی مدل لباس و زیبایی نیست ، بلکه هدف اسارت فرهنگی و کشانیدن جوانان به سوی ابتذال و پستی ها و تبدیل شخصیت آدمی به عروسکی بی هویت و بی درد است …

عشق های زود گذر

عشق اگر آگاهانه و با انگیزه ی الهی باشد ، یکی از عالیترین تجلیات روحی انسان است . چناچه قرآن می فرماید:
«والذین آمنوا اشد حبا لله.»
آنها که ایمان آوردند ، بیشترین عشق و محبت را به خدادارند .(بقره/۱۶۵)
همچون عشقی که پیامبران و ائمه معصومین و مردان الهی به خداوند داشتند. اگر عشق ، ریشه غریزی و نفسانی داشته باشد ، عشق شیطانی محسوب می شود که عقل وایمان را ضعیف می کند به طوری که فرد عاشق دیوانه وار برای رسیدن به معشوق به هر کار نامشروعی دست می زند .همچون دوستی های خیابانی که با یک برخورد و لبخند آغاز می شود و با وعده و وعیدها ادامه می یابد و گاهی به رسوایی و ندامت می انجامد..

پیامدهای عشق های دروغین
۱-بیشتر چنین عشق هایی به ازدواج نمی انجامد و اگر به ازدواج بینجامد پس از مدتی منجر به طلاق می شود واگر منجر به طلاق هم نشود ، زندگی گرمی نخواهد بود . زیرا از آن رویاهای شیرین خود اثری نمی بینند و سردی غم انگیزی به جای آتش سوزان عشق پیشین قلب آنها را می فشارد و آنها خود را در این معامله ورشکسته می بینند. درست مانند کسی که از دور تابلوی نقاشی بسیار زیبایی را می بیند و سعی می کند با هزار زحمت خود را به آن نزدیک کند اما همین که به آن نزدیک می شود ، جز یک مشت خطوط ساده و رنگهای معمولی چیزی نمی بیند.
۲-عاشقان آتشین معمولا گذشتهای بی حسابی در راه محبوب خود می کنند و اگر گذشتی آنچنان نکرده باشند دست کم آمادگی آن رادارند . به همین دلیل هنگامی که آتش عشق فرو می نشیند ، جای خود را به انتظارها و توقع های عجیب و غریب میدهد و چون این انتظارها هرگز برآورده نمی شود ، شروع به اظهار ناراحتی می کنند و شکوه سر میدهند. و همان است که زندگی آینده آنان را حتی اگر به یکدیگر هم برسند ، مبدل به جهنم سوزانی خواهد کرد .
۳-یکی دیگر از خطرها بزرگ عشق ، بیدار شدن حس انتقام شدید و خطرناک به هنگام یأس از وصال و نرسیدن به مقصود است . در چنین مواقعی افراد عاشق شکست خورده ، از تهمت و افترا گرفته تا اذیت و آزار دریغ نمی کنند. همانطور که همسر عزیز مصر چون در عشق به حضرت یوسف ، خود را شکست خورده دید ، او را متهم کرد وانواع نسبتهای دروغین را به او داد و او را به زندان افکند. تاریخ معاصر و گذشته ، پر از صحنه های خونین و قتلهای فجیعی است که به دست عاشقان بی قرار روی داده و مقتول هم کسی جز محبوب دیروز نبوده است . اگر نتواند انتقام بگیرد ، ناچار دست به اعمال جنون آمیزی چون انتحار می برد.
اینها گوشه ای از خطرهای عشقهای آتشین و بی سرانجام است . بدیهی است که اگر این علاقه شدید و کشش نیرومندی که نامش را عق گذارده اند ، به صورت افراطی خودنمایی نکند و در مسیر مشروع و صحیحی رهبری گردد ، ممکن است از این عواقب مصون بماند و پیوند محکم و ناگسستنی پرارزشی را میان دو نفر به صورت دو همسر خوشبخت به وجود آورد.

***نمادعشق، ایینه عفاف***
ای زن تو که بانویی چو زهرا داری/گنج شرف و گوهر تقوا داری
حیف است اسیر خود نمایی باشی/ازاد به شیوه ای کذایی باشی
با زلف شلال به خیابان رفتن/یعنی که به سوی دام شیطان رفتن
حیف است که از بلهوسان باشی تو/رقاصه به اهنگ کسان باشی تو
زن نیست عروسکی که کوکش بکنند/رقاصه به هر سبک و سلو کش بکنند
افسوس اگر که سست ایمان باشی/بازیچه ی نقشه های شیطان باشی
مگذار حجاب را بگیرند از تو/ این گوهر ناب را بگیرند از تو
حیف است به نیش خنده ای خام شوی/زنجیر طلا ببینی و رام شوی
با عشوه دل کسی ملرزان ای زن/پایی ز ره خدا ملغزان ای زن
زنهار که زن ماکت ارایش نیست/جز مایه افتخار و اسایش نیست
مگذار که هرزه ها نگاهت بینند/ در سایه چشمهای توبنشینند
مگذار که بر خط لبت راه روند/گستاخ شوند وتا خود ماه روند
ای هر چه جواهرست در پایت پست/مانند جواهری مشو الت دست
ای زن تو اساس افرینش هستی/همواره کلاس افرینش هستی
حیف است کلاس خویش پایین بردن/با سکه کم عیار قیمت خوردن
حیف است که خود بشکنی و خوار شوی/بازیچه ی اهل کوی و بازار شوی
تو ایینه ای و تیرگی حقت نیست/ای غیرت محض بی رگی حقت نیست
زن ،زندگی است زندگی میدانی؟/پایبند به این اصل مهم می مانی؟
باید که تو را مقام والا باشد/حیف است تو را بهای کالا باشد
گل را به جمال و رنگ و بو بشناسند/زن را به وقا ر و ابرو بشناسند
ای دختر امروز، زن فردا باش/ارام دل فاطمه زهرا باش
تفسیر مقام مادری اسان نیست/ تفسیر شو این شکوه بی پایان نیست
باید که همه به این حقیقت برسند/زن، ملعبه دست هوسبازان نیست……..

مگذار که دکمه حیا باز شود/دلبستگی کذایی اغاز شود
مگذار که دامن شرف اب رود/کوتاه چنان شود که از تاب رود
زن صید فتاده در دل صحرا نیست/زن لقمه نرم و چرب کرکسها نیست
مگذار از دین و دلت ره بزنند/خود باخته را به به و چهچه بزنند
بگذار گرسنگان شهوت یک عمر/ برسفره حسرت تو له له بزنند
مگذار کلاغان،طمع دانه کنند/در زلف پریشان شده ات لانه کنند
زنهار که زن چراغ چشمک زن نیست/با دست اشاره کسی روشن نیست
زن را نسزد که هر کجایی بشود/سرگشته بزم دلربایی بشود
زن را ان هم اگر زن مسلمان باشد/باید که نماد پارسایی بشود
زن نیست مجسمه که در یک میدان/در منظر خلق رونمایی بشود
ای زن توبه قدر خویش واقف هستی/در رمز و رموزعشق،کاشف هستی
حیف است که دست کم بگیری خود را/در مرتبه خود نپذیری خود را
حیف است بت عشوه پرانی باشی/در تیر رس چشم چشرانی باشی
حیف است که هویت تو مات شود/شطرنجی فن عده ای لات شود
حیف است که عشق را به بازی گیرند/از دست تو تاج سرفرازی گیرند
مگذار عقاید تو پامال شود/پامال فزونخواهی امال شود
انانکه زمین چمن امیالند/در رهگذر ادمیان پامالند
در دامن خود مرد بپرور ای زن/صد ها دل پر درد بپرور ای زن
ان مرد که او مرد ولایت باشد/ان دل که در او درد ولایت باشد
مگذار که عصمتت به تاراج رود/از فرق شرف ستاره تاج رود
خوش گفت به وصف تو امام شهدا/((از دامن زن، مرد به معراج رود))

***افسر فاضلی شهر بابکی***

بیکاری
یکی از خطرهایی که نسل جوان را تهدید می کند ، بی کاری است . بدین سبب در روایات به شدت از آن نهی شده است .

حضرت علی (ع) فرمود:

«خداوند شخص سالم و بیکاری را که نه در کار دنیاست و نه در کار اخرت ، دشمن می دارد .»

این به دلیل مفاسدی است که بی کاری به دنبال دارد . در بررسی های به عمل آمده معلوم شده است که ارتکاب جرایم از طرف جوانان ، اغلب در زمان فراغت و بیکاری آنان صورت گرفته است . اشتغال به کار برای تأمین زندگی می تواند از آن مفاسد پیشگیری کند. اصولا وقت انسان محدود است و اگر به صورت مثبت از آن استفاده نشود ، به صورت منفی استفاده خواهد شد.

حضرت علی (ع) فرمود:

«النفس ان لم تشغله شغلک .»
اگر نفس را مشغول نکنی ، تو را مشغول می کند.

کسی که همواره بی کار است چون اشتغال به کار مفید و سازنده ندارد ،در کوچه و خیابان و پارک ها پرسه می زند و چون نماز به جا نمی آورد ، به دنبال شهوات و هوس ها می رود .

قرآن می فرماید :

«اضاعو الصلوه و اتبعوا الشهوات.»
نماز را ضایع و از شهوات پیروی کردند.(مریم/۵۱)

یکی از بزرگان می فرمود :«می خواهید بگویم که چرا موهای بعضی از خانمها از زیر روسری و مقنعه بیرون ا مده ؟ چون نماز ترک شد . چون جلسات مذهبی ترک شد و جلسات گناه مطرح شد . چون مطالعه ی کتابهای علمی و مذهبی کم شد ، خرافات و مطالعه ی رمان و کتب عشقی مطرح شد . چون از فیلمها و نوارهای علمی و مذهبی استفاده نشد ، فیلمها و نوارهای مبتذل جایگزین آن شد ..

گریز از زمینه های تهمت
یکی از مسایلی که گاه وبیگاه ، میان دختران مطرح است و موجب حزن و اندوه شدید و گریه و زاری می شود مسئله ی نسبتهای ناروایی است که در اثر بی مبالاتی در رفت و آمدهاو یا رفتارهای سبک و حرکات مشکوک و نامناسب ایجاد می شود و خلاصه زمینه های چنین نسبتهایی را خود دختران فراهم می کنند.

در ضرب المثل می گویند:«تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.»

گرچه ممکن است به کسانی نیز که هرگز حرکت ناشایستی انجام نداده اند ، نسبتهای ناروا داده شود -همچون حضرت یوسف و حضرت مریم- اما غالبا زمینه های تهمت از ناحیه ی خود افراد فراهم می شود . لذا در روایات از فراهم نمودن چنین زمینه ای نهی شده است .

حضرت علی (ع) فرمود:
«من وقف نفسه موقف التهمه فلا یلو من الا نفسه.»
هر کس خود را در محل تهمت قرار دهد ، سرزنش نکند مگر خود را.(بحار،جلد۷۵،ص۹۰،تحف العقول،ص۳۸۷)

امام صادق (ع) فرمود:
«من یدخل مداخل السوء تتهم.»
هر کسی به جاهای بد و آلوده وارد شود ، متهم می شود.(بحار، جلد۱۳،ص۴۲۶)

البته ، تنها بعد مکانی مطرح نیست . بلکه باید از هر کاری که زمینه ی سوء ظن را فراهم نماید دوری کرد . همچون خلوت کردن با نامحرم ، گفتگوی تلفنی با بیگانگان ، نامه نویسی دوستانه با نامحرمان در غیر مسائل ضروری و مورد نیاز، دیر آمدن به منزل ، رفتن به مراکز آلوده و پوشیدن لباسهای سبک و نامناسب ..

تقلید کورکورانه:
هر انسانی تا زمانی که کودک و نابالغ است ، از پدر و مادر و افراد محیطش تقلید می کند و چاره ای جز این نیست . زیرا آگاهی و تجربه و قدرت تحلیل ندارد. ولی زمانی که به سن بلوغ و رشد رسید ، باید در امور خود به فکر و عقل تکیه کند و از تقلید کورکورانه بپرهیزد. چرا که تقلید کورکورانه نشانه ی بی هویتی و سقوط انسان است . زیرا چنین انسانی شخصیت خود را مرهون پیروی از رفتار دیگران می داند ، آنچه آنان بپسندند ، او برای خود می پسندد و آنچه را آنها زشت بدانند ، برای خود زشت می داند .

آیا هیچ شده که درباره ی رفتارت بیندیشی و ببینی که چقدر تقلیدی است ؟ آیا برای پذیرش این رفتارها از خود اراده ای داشته ای ؟

چیست این آرایش و الگو و مد
چیست این سرگشتگی در کار خود
چیست این پیراهن و شلوار تنگ
چیست این تن پوش هفتاد و دو رنگ؟!
جهل و بی خبری:

دختری که از وجود صیادانی بی رحم و دامهای شیطانی بی خبر است و خاطرش از هر پلیدی و زشتی پاک است و به هر چیزی از دریچه ی پاکی و صفا می نگرد به همه ی این سادگلی و ناپختگی و جهلی که به دنیای اطرافش دارد ، پای ارتباط و معاشرت را باز می کند . همه کس را از دریچه ی دید خود راستگو می پندارد ، به قول و قرارها ایمان دارد و هر لحظه خود را به دورنمای سعادت خیالی و ساختگی خویش نزدیکتر می بیند و به راهنماییها و پندهای خیر خواهانه بابدبینی می نگرد .

مدتی می گذرد تا به ساختگی بودن صحنه ها پی ببرد و بفهمد که این ظاهر سازی ها همه برای رسیدن به تمایلات سرکش بوده است . آنگاه که کم کم پرده های غفلت از برابر دیدگان دختر کنار رفت در می یابد که گوهر عفت خویش را چگونه به رایگان از دست داده است و چه دیر است آن زمان و چه گران است چنین تجربه ای ..!


* * *


خلوت کردن با نامحرم
دختر و پسر نامحرم در هر مرحله ای از صفات اخلاقی و عفاف که باشند ، در خلوت ، سخت در معرض وسوسه های شیطانی قرار میگیرند . خطر این عمل تا اندازه ای است که «شیطان به حضرت موسی گفت : ای موسی با زنی که بر تو حلال نیست ، خلوت مکن که هر کس چنین کند ، من خود برای گمراه کردن و آلوده ساختن او حاضر می شوم و این اقدام را به یارانم واگذار نخواهم کرد .» (بحارالانوار ، ج ۷۶ ، ص ۳۳۴)

پیامبر (ص) فرمود :
«لا یخلون رجل بامرأه الا کان ثالثهما الشیطان.»
زن و مرد نامحرمی با هم خلوت نمی کنند ، مگراین که سومین آنها شیطان است .(الترغیب و الترهیب ، ج ۳ ، ص ۳۸)

همچنین فرمود:
«بپرهیزید که در اتاق و خانه زن نامحرمی وارد شوید .»

یکی از انصار عرض کرد : «یا رسول الله ، زنان بستگان انسان ، مثل زن برادر چطور ؟»
حضرت فرمود:« این مرگ است ، هلاکت است (چرا که جایگاه نفوذ شیطان است .)»( صحیح بخاری ، کتاب النکاح ، ج ۷، ص ۳۷٫)


پنهان یا آشکار ؟!

وقتی کاری بد است آیا فرقی میکند که آشکار انجام شود یا پنهانی ؟!
البته اگر مردم بفهمند ، آبروی شخص می رود و اگر آشکارا انجام شود ، حریم جامعه شکسته می شود . ولی به هر حال ، کار بد ، بد است و گناه ، زشت است و ارتکاب پنهانی آن از زشتی آن نمی کاهد . این که خطا کاران خلوت را برای گناه انتخاب می کنند بدین سبب است که رسوایی را در آگاهی دیگران میدانند . ولی مگر می توان جایی را پیدا کرد که هیچ کس مراقب و آگاه به خطای پنهان نباشد ؟ حتی خدا ؟!

آن که مخفیانه تلفن می زند یا تقلب می کند و نامه می نویسد و خیال می کند کسی ندیده و نفهمیده و این را از زرنگی خود میداند . اما بی گمان خدا دیده و دانسته و در پرونده ی اعمالش هم ثبت شده است و وجدانش هم اگر نمرده باشد، می داند و او را ملامت و از او بازخواست می کند.

دوستی با افراد آلوده
نیاز به دوست یکی از نیازهایی است که در تمام مراحل زندگی انسان مطرح است . در کودکی ، جوانی و پیری . اما باید در انتخاب دوست توجه کرد که مبادا از افراد فاسد و آلوده باشد .

پیامبر (ص) فرمود:
«ایاک و قرین السوء فانک به تعرف .»
بپرهیز از همنشینی با افراد بد ، زیرا تو به وسیله ی او شناخته می شوی .(نهج الفصاحه ، حدیث ۱۰۱۲)

امام صادق (ع) فرمود:
«لا تصحب الفاجر فیعلمک من فجوره .»
با تبهکاران همنشین مشو ، مبادا عمل بد او در تو تاثیر گذارد.(بحار، ج ۷۴، ص۱۹۱)

شخصی از حضرت علی (ع) پرسید : بدترین دوست چه کسی است ؟حضرت در پاسخ فرمودند :« کسی که معصیت و گناه را در نظر انسان زیبا جلوه دهد .» (المزین لک معصیه الله (بحار، ج ۷۷،ص ۳۷۹٫))
چنین دوستی هایی می تواند موجب خطرهایی باشد و چه بسا جوانان پاکدل و با فضیلت که به علت آمد و شد با افراد فاسد ، ارزشهای اخلاقی خود را از دست داده و به سقوط و انحطاط کشیده شده اند . به تجربه ثابت شده است که کسانی که با دوستان بد همنشین شده اند به گناه آلوده گشته اند . زیرا آنها برای این که کمتر احساس گناه کنند ، سعی می کنند افراد دیگر را نیز به سرنوشت غم انگیز خود گرفتار سازند و بسیاری از دختران و پسران که در وادی فساد گرفتار شده اند ، عامل اصلی آلودگی و نگون بختی خود را همنشینی با دوستان ناباب ذکر می کنند .

با بدان کم نشین که صحبت بد
گر چه خوبی ، تو را پلید کند
آفتاب به آن بزرگی را
لکه ی ابر ناپدید کند..

هوسرانی

یکی از خطرهایی که همگان را تهدید می کند و بعنوان یک دام برای جوانان بویژه دختران مطرح است پیروی از هوا و هوس است . چرا که شخصی که در مسیر هوا پرستی است کم کم دیگاهش عوض می شود و زشتی بدی ها را به خاطر شدت میل و علاقه ای که دارد نمی تواند درک کند .

همچون سیر خورده ای که بدی بوی سیر را نمی فهمد .

پیامبر (ص) فرمود: ایاکم والهوی فان الهوی یعمی و یصم.
بپرهیزید از هوا پرستی زیرا انسان را کور و کر می کند.

در چنین حالی انسان حقایق را نمی تواند بهدرستی درک کند و کسی که ارزش ها را وارونه می بیند و نتواند واقعییت ها را درک کند کم کم به پستی ها رو می کند

امام صادق (ع) فرمود: لا یدع النفس و هواها فان فی هواها رداها.
به دنبال نفس و هواهای نفسانی نروید زیرا هواهای نفسانی انسان را به پستی می کشاند.

چه بسیار افرادی که برای یک هوس عمری به زندان افتادن و چه بسیار افرادی برای هوس رانی به ذلت و بد بختی گرفتار شدن و چه بسیار زندگی هایی که از هم پاشید.

شعارهای فریبنده

افراد آلوده برای رسیدن به اهداف شیطانی خود ، شعارهای فریبنده ای دارند . در این جا به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم .

الف) برای این که بتوانند حریم محرم و نامحرمی را بشکنند تا راحت به اغراض شیطانی خود برسیند، می گویند :«باید قلب پاک باشد ، نگاه کردن به نامحرمان و نشست و برخاست با آنان چه مانعی دارد ؟» غافل از اینکه هر کسی قلب و چشم خود را پاک می داند . حتی خائنین به نوامیس مردم. راستی چه کسی جز خداوند از پاکی قلب و چشم انسانها آگاهی دارد ؟!

ب) یکی از شعارهای فریبنده ای که همیشه دستاویز افراد بی تقوا بوده ، این است که :« ما خواهر و برادریم و مانعی ندارد باهمدیگر راحت نشست و برخاست کنیم .(به عنوان دوست ، همسایه ، همدرس و همکار ) در حالی که خواهر و برادر دینی ، به معنای محرم بودن نیست . باید حریم ها و مرزها حفظ شود.

ج) گاهی میگویند:« خواهی نشوی رسوا ، هم رنگ جماعت شو.»
همرنگی با جماعت و اکثریت ، یعنی پذیرش قولی و عملی کارهای جماعت . اگر دیگران با مانتو و لباس های جذاب و آرایش های نامناسب بیرون می روند ، اگر دیگران مرتب در خیابانها و فروشگاهها و … بیهوده پرسه می زنند و چشمهای بیمار گناهکاران را به خود جذب می کنند ، تو نیز همچون جماعت باش تا از قافله ی هوسرانان عقب نمانی .» و بدین وسیله می خواهند روح بی تفاوتی را نسبت به ارزشهای دینی در جامعه ترویج دهند.

د) گاهی میگویند:« علت بسیاری از ناسازگاری ها و جدایی ها نبود شناخت و آگاهی لازم از یکدیگر است و باید در کنار هم بود . باید معاشرت ها بسیار شود تا شناخت کافی ایجاد شود!»
اما در پاسخ به این بهانه ها باید بگوییم که ما نیز شناخت و بصیرت را برای تداوم زندگی لازم می دانیم . اما شناختی که در محیط سالم و به دور از نیرنگ به دست آید . شناخت خانواده ، شخص و سابقه ی زندگی همسر آینده و میزان ایمان و دیانت و تعهد او ، نه شناختی که همراه با احساسات ، ظاهر سازی و تزویر است .

تجربه نشان داده است که چنین شناخت هایی غالبا کافی نیست و کم نیستند دختران و پسرانی که وارد این سرابها شده و سرشان به سنگ خورده و انگشت ندامت بر دهان گرفته اند.

* * *

نقش لباس

لباس ، دست کم پاسخگوی سه نیاز آدمی است :

یکی اینکه او را از سرما و گرما و برف و باران حفظ می کند .
دیگر این که در حفظ عفت به او کمک می کند.
و سرانجام آنکه به او آراستگی و زیبایی و وقار می بخشد.

در اینجا توجه به دو نکته ضروری است :

الف : لباس نازک نباشد.
حضرت علی (ع) فرمود:

«من رق ثوبه رق دینه.»
کسی که لباسش نازک است ، دینش هم کمرنگ است .

ب : نباید لباس وسیله ی فخر فروشی و خودنمایی باشد.

امام رضا (ع) فرمود:

«هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوه گری کند ، خداوند رحتمش را از او باز می گرداند .»

لازم است لباس متناسب با فرهنگ ملی و مذهبی باشد.

لباس های حرام

۱پوشیدن لباس شهرت-

و آن لباسی است که پارچه یا رنگ و یا دوخت آن برای کسی که می خواهد بپوشد معمول نیست به طوری که با پوشیدن آن لباس ، انگشت نما می شود.

۲- لباس مختص

پوشیدن لباس مختص به مردان برای زنان و پوشیدن لباس مختص به زنان برای مردان ، بنابر احتیاط واجب جایز نیست .

۳- لباس مهیج

پوشیدن هر گونه لباسی که عرفا مهیج است و جلت توجه نامحرم می کند ، حرام است چه برای زن و چه برای مرد .

۴- لباس غصبی

پوشیدن لباس غصبی جایز نیست و شرعا حرام است و نماز در آن نیز باطل است .


دانستنی ها

دختران پوکه ای

می توان دخترانی را که در اثر ضعف ایمان و خود کم بینی دچار بحران هویت شده ، شخصیت خود

را در بیرون از وجود خود می بیند و با آرایش تند و پوشیدن لباس های جذاب و جلف و بد حجابی و

طنازی و … می خواهند ضعف های درونی خود را جبران کنند ، دختران پوکه ای نامید .

که دختران شایسته ای که از کمالات علم و ایمان و شایستگی های مختلفی برخوردارند ، نیازی

به چنین حرکاتی ندارند.

زنان و دختران در دوره ی آخر زمان

اصبغ ابن نباته از حضرت علی (ع) نقل میکند که فرمود :« از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود : در دوره آخر الزمان ، که بدترین زمانهاست ، زنانی پیدا خواهند شد که بر این اوصاف خواهند بود :

۱- بدحجاب و بی حجابند.
۲- حدود الهی را نادیده می گیرند.
۳- زینت خود را به نامحرمان نشان می دهند .
۴- از دستورهای دین پیروی نمی کنند.
۵- به دنبال فتنه و آشوب می گردند.
۶- به دنبال خوش گذرانی و لذت های نامشروعند.
۷- محرمات را برای خود حلال می دانند.
و چنین افرادی در دوزخ گرفتار عذاب خواهند شد.»

وسائل الشیعه ، ج ۱۴ ، ص ۱۹٫

ارزش های مشترک پسران و دختران در قرآن

در معیارهای ارزشی ، بین زن و مرد و دختر و پسر ، نوعی برابری در قرآن حاکم است و در مقامات معنوی تفاوتی بینشان نیست و در انسانیت و ارزش ها از شرایط یکسانی برخوردارند .
تنها ملاک برتری به تقواست که امری اکتسابی است و ربطی به جنست ندارد . چنانچه ربطی به نژاد ، جغرافیا ، سن ، ثروت و زیبایی ندارد .

اسماء بنت عمیس ، که از نخستین زنان مهاجر در اسلام است ، وقتی از «حبشه» بازگشت به دیدار همسران پیامبر(ص) امد .
نخستین چیزی که پرسید این بود :«آیا آیه ای درباره ی زنان نازل شده است ؟» آنان پاسخ دادند :«خیر»
اسماء خدمت پیامبر (ص) رسیده ، عرض کرد :«ای رسول خدا ، جنس زن ، گرفتار خسران و زیان است .» رسول خدا (ص) فرمود :«چرا؟» گفت :«چون در قرآن فضیلتی همانند مردان برای زنان نیامده است .
در این هنگام آیه ی ۳۵ سوره ی احزاب نازل شد(تفسیر نمونه ، ج ۱۷، ص ۳۰۸) که ده ارزش معنوی یکسان بین زن و مرد را مطرح نموده است .سوره های دیگر نیز از ارزشهایی برابر بین زنان و مردان سخن به میان آمده که به این ترتیب است :

مسلمات / زنان تسلیم فرمان خدا / احزاب ، آیه ۳۵

مؤمنات / زنان مومن به خدا و روز جزا / احزاب ، آیه ۳۵

قانتات/ زنان مطیع فرمان خدا / احزاب ، آیه ۳۵

صادقات / زنان راستگو /احزاب، آیه ۳۵

خاشعات / زنان متواضع و خاضع / احزاب ، آیه ۳۵

متصدقات / زنان صدقه دهنده / احزاب ، آیه ۳۵

صائمات / زنان روزه دار / احزاب آیه ۳۵

ذاکرات / زنان یاد کننده ی خدا / احزاب آیه ۳۵

صابرات / زنان شکیبا / احزاب ، آیه ۳۵

تائبات / زنان توبه کننده / تحریم ، آیه ۵

عابدات / زنان عبادت کننده / تحریم ، آیه ۵

سائحات / زنان مهاجر الی الله / تحریم ، آیه ۵

صالحات / زنان صالح و نیک / نساء ، آیه ۳۵

با توجه به آیاتی که ذکر شد ، در می یابیم که زن ، در کمالات و درک مدارج عالیه اخلاقی هیچ تفاوتی با مرد ندارد . بلکه اسلام زن را مانند مرد از روح کامل انسانی و اراده و اختیار برخوردار می داند.
لذا هردو را در یک صف واحد قرار داده و در یک مسیر هدایت کرده است . قران کریم گاه با خطابهایی «یا ایها الناس» و «یا ایها الذین آمنوا» (بدون در نظر داشتن جنسیت) هر دو را مخاطب قرار داده و برنامه های تربیتی و اجتماعی را برای هر دو لازم دانسته است و گاه او را به صراحت در کنار مردان قرار داده است .

«.. ومن عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنه ..» غافر/ایه ی ۴۰
هر کسی که ایمان داشته ، عمل صالحی انجام دهد ، مرد باشد یا زن ، داخل بهشت می شود.»

در آیه ای دیگر می خوانیم :
«من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعلمون.»نحل / ایه ی ۹۷
هر مرد و زنی که ایمان داشته ، عمل صالح انجام دهد ، به او زندگی پاکیزه می بخشیم و به آنها پاداش بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.

در این جا تصریح شده است که هر یک از زن و مرد می توانند با اجرای برنامه های اسلام به تکامل معنوی و مادی برسند و به حیاتی «طیب» که سراسر آرامش است ، گام نهند .
زن همانند مرد در برنامه های اسلامی -چون عبادات ، مسائل اقتصادی ، سیاسی و جزایی – به تمام معنا مستقل و آزاد است .

قرآن می فرماید:
«کل نفس بما کسبت رهینه.» مدثر /ایه ی ۳۸
هر کس (چه زن و چه مرد) در گرو کاری است که انجام داده است .

و در ایه ی دیگر ، زنان از نظر استقلال اقتصادی ، در کنار مردان قرار گرفته اند :

«للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن.» نساء ایه ی ۳۲
مردان از آنچه کسب کرده اند ، بهره می برند و زنان (نیز) از آنچه کسب کرده اند ، بهره مند می شوند.

بنابراین ، از نظر جنبه های انسانی و کمالات معنوی ، هیچ فرقی بین زن و مرد نیست و اگر در مسائل حقوقی تفاوتهایی بین زن و مرد دیده می شود ، هر کدام دلیل خاصی دارد که در جای خود باید طرح شود.

چرا حجاب بر زنان واجب است ؟؟

-چون فرمان خداست و باید از او اطاعت کرد .

-برای جلوگیری از بی بند و باری و آلوده شدن اجتماع.

-برای استحکام پیوند خانواده و حفظ کانون مهر و وفا.

-برای حفظ ارزش و احترام زن و مصونیت از اذیت و آزار هوسرانان.

-برای پاکی فرد ، خانواده و اجتماع.

مخالفان حجاب

آنان که با حجاب مخالفند ، در حقیقت با چندین آیه ی قرآن که در دو سوره ی نور و احزاب در زمینه ی لزوم حجاب و پوشش کامل زنان نازل شده است مخالفند.

آیا می دانید مخالفت با حجاب اسلامی بیشتر از مردان هوسران است ؟؟

همچنین ببینید

دومین کنگره ملی شعر عفاف و حجاب «مستور»

دومین کنگره ملی شعر عفاف و حجاب «مستور» فراخوان خود را در بخش های مختلف برای علاقمندان منتشر کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *