سوال:
بعد از کلی تلاش و کوشش من با دختر خالم نامزد کردم ولی چه نامزدی ، نامزدی که نه صیغه محرمیتی بینمون هست نه میتونیم همدیگه رو ببینیم ، این هم همش دستورای پدر منه ، میگه نباید عقد و محرم بشید تا درست تموم بشه ، نمیدونم درس چه ربطی داره به ازدواج و محرم شدن …
سوال:
بعد از کلی تلاش و کوشش من با دختر خالم نامزد کردم ولی چه نامزدی ، نامزدی که نه صیغه محرمیتی بینمون هست نه میتونیم همدیگه رو ببینیم ، این هم همش دستورای پدر منه ، میگه نباید عقد و محرم بشید تا درست تموم بشه ، نمیدونم درس چه ربطی داره به ازدواج و محرم شدن ، بخدا خیلی پدر من بی حسابی حرف میزنه ، نمیدونم چرا اینقدر مخالفت میکنه ، وضع مالی خوبی هم داره نمیدونم تروخدا کمکم کنید نمیدونم چطور راضیش کنم ، والا همسن و سالای خودمو میبینم که عقد کردن و داران با هم به خوبی زندگی میکنن ولی ما اینجور ، تروخدا یه راهی بزارین جلو پام شاید این پدر من که اینقد خودشو بی رحم گرفته شاید به خودش اومد و فهمید که منم آدمم
مشاور:خانم دکتر کلباسی؛ عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور تهران
پاسخ:
با سلام به داماد دلشکسته، باید بدانی که درس و ازدواج گرچه درظاهر بایکدیگر مرتبط نیستند ولی به نوعی مزاحم یکدیگرند کسی که ازدواج می کند دیگر تنها مسئولیت درس و مطالعه را ندارد بلکه در کنار آن بسیاری از فعالیتها را برعهده می گیرد و لذا این دو فاکتور با هم فتنه ای در وجود صاحب خویش و به تبع آن در کوچکترین واحد جامعه یعنی خانواده برپا می کنند به گونه ای که بعد از مدتی برای فرد دوران کشمکش و دنیایی پر از استرس را به ارمغان می آورند گرچه این امر در همه جا صدق نمی کند ولی به نوعی فراگیر است و تنش زا. حال پدر بزرگوار شما براساس این حساسیتها به شما اعلام خطر می کند. البته پدر شما نیز باید بداند که توانایی فرزند و طرف مقابلش(عروس) تا چه حد است به گونه ای که تا حد امکان این زوج خوشبخت را هر چه سریعتر با هم محرم سازد و یک کاشانه پر از عشق و امید بدیشان تقدیم نماید و چه خوب است که بیآموزیم با خوب سخن گفتن و سخن خوب گفتن افراد را با هم منسجم و مهربان سازیم نه اینکه ازدواج را غولی بی شاخ و دم که ثبات ندارد در نزد جوانان جلوه دهیم و آنان را از این امر بسیار مهم محروم سازیم