خانه / مشاوره و پرسش و پاسخ / وظیفه دختر در قبال مخالفت پدر با خواستگار چیست؟

وظیفه دختر در قبال مخالفت پدر با خواستگار چیست؟

لطفا بگویید اگرجوان مومنی به خواستگاری دختری بیاید واز نظر ایمان واخلاق تایید شود ولی پدر دختر مخالفت کند(به علت شرایط اقتصادی پسر)وظیفه دختر چیست؟

پاسخ:

 

کارشناس:حجت الاسلام دکتر یاسین کمالی وحدت

جواب دختر خانم محترم در دو مرحله پاسخ داده می شود:
۱٫ حقیقت این است که اولاً بزرگانی مثل پدر، مادر و استاد و معلّم، دلسوز و خیرخواه ما هستند. دوم این که در پاره ای از موارد ایشان-  به خاطر تجربه بیشتری که از زندگی داشته و گرمی و سردی زندگی را چشیده اند-؛  مطالبی را درک می کنند که فهم آنها برای ما نیز به سپری کردن زمان طولانی است. بسیاری از وقت ها جوان از روی احساسات و عشقِ پاکی که دارد، نمی تواند آینده نگری خوبی از مسائل داشته باشد. عشق همه چیز را آسان جلوه می دهد، ولی بزرگان می دانند که واقعیاتِ زندگی مشترک، با شیرینی و تلخی در هم آمیخته و با مشکلاتی هم آغوش است
الایا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها               که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
و از این جهت  با زندگی دوستانه ای که با همکلاسی ها داریم متفاوت است؛ زیرا در این زندگی تزاحمات و انتظارات از همدیگر بیشتر است؛ چه بسا دوستان از خلوت های ما بی خبرند ولی در زندگی مشترک، این دایره ی تنگ تر می شود؛ از بیرون که نگاه می کردیم، طرف مقابل به نظر ایده آل، مومن و متدین به نظر می رسید ولی وقتی وارد زندگی مشترک وی می شویم، خطاهای فرد، ظاهر می شود؛ آنوقت می فهمیم که زندگی بیرونی و درونی افراد چقدر متفاوت است.
این تنها یک طرف قضیه است؛ از سوی دیگر زن انتظار دارد که مرد خانواده مخارج زندگی را به نحو مطلوب تأمین کند، و چه بسا با مردان دیگری مانند داماد خودشان مقایسه می کند و چون دست و بال مرد بسته است، نمی تواند آنچنان که انتظار می رود، عمل نماید و لذا زن در فشار قرار می گیرد.
از طرف مقابل مرد وقتی وارد خانه می شود، انتظار دارد خانه تمییز بوده و پخت و پز به وقت خود آماده باشد، وقتی همسرش- بنابه دلایلی مثل بیماری، بی حوصلگی و یا تحصیل- نتوانسته خواسته شوهرش را برآورده سازد، بحث هایی در خانواده ردّ و بدل می شود که زندگی مشترک را از یک رابطه دوستانه – که همواره توأم با صمیمت و عشق بود- متمایز می سازد؛ چون از دوستت انتظار نداشتی که مخارج تو را تأمین کند و او نیز از تو انتظار ندارد که مثلاً لباس هایش را شسته و اتو بزنی. از این رو زندگی مشترک، به واقعیت نزدیک تر از رابطه دوستی است.

۲٫    در عین حال در پاره ای از موارد می شود که پدر نسبت به سرنوشت دخترش اشتباه می کند؛ مثلاً دختر خودش رشیده و عاقل بوده و به خاطر معلومات و معارفی که آموخته، خوب وبد زندگی خویش را بهتر از دیگران تشخیص می دهد؛ مثلاً می بیند که دیدگاه پدر، بیشتر مادّی است و با وجود این که دختر می داند که مرد آینده اش می تواند زندگیشان را در حد ایده آل تأمین نماید، ولی پدر بی خودی و از روی لجاجت با چنین وصلتی مخالفت می کند؛ اینجاست که دختر در ابتدا باید سعی کند با کمال احترام ، دل پدر خویش را به دست آورده و او را راضی کند. ولی اگر کار به اینجا رسید که دید پدر واقعاً لجاجت نموده و نسبت به این ازدواجی که قطعاً به نفع دختر خانم است، سنگ اندازی می کند، در این صورت همان فقهاء و مراجعی – مانند: آیت الله خامنه ای و آیت الله مکارم شیرازی و دیگران- که اذن پدر را شرط می دانستند، می فرمایند: اذن پدر در اینجا شرط نبوده و شرعاً ساقط می شود و در قانون نیز  تبصره ای در این زمینه وجود دارد که در این گونه موارد، بدون اذن پدر، دختر را به عقد پسری که مصلحت ازدواج را دارد، در می آورند.

نکته آخر این که در صورت مصلحت بودن این ازدواج، دختر خانم با یک کارشناس و بزرگتر- مانند: مادر، عمّه، عمو و هر کسی که حرف وی برای پدرش حجت است- صحبت کرده و او را واسطه قرار دهد تا به صورت دوستانه و با مصالحه پدر را نسبت به این امر خیر راضی نماید.

دو چیز را از یاد نبریم: احترام به والدین و در عین حال قاطعیت برای تصمیم گیری زندگی خویش.            موفق باشید

همچنین ببینید

اگر رضاخان توانست با چماق چادر را بردارد ما هم می توانیم…

عده ای بر این عقیده اند که در کارهای فرهنگی نباید سخت گیری باشد و ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *