خانه / مناسبتنامه / ادبیات انتظار(تورا من چشم در راهم….)

ادبیات انتظار(تورا من چشم در راهم….)

ادبیات انتظار(تورا من چشم در راهم)



جمعه یعنی زانوی غم در بغل


بر سر سجاده های العجل


جمعه یعنی اشک های انتظار


جمعه یعنی شکوه از هجران یار


جمعه یعنی آه.الغوث.الامان


در فراق مهدی صاحب زمان

پایان شبهای بلند انتظاری

آیا برای آمدن میلی نداری؟
من نذر کردم خاک پایت را ببوسم

آیا سر این بنده منت می گذاری؟
من قبل از اینها ویران نبودم

آباد بود این خانه ی ما روزگاری
من دل ندادم تا که روزی پس بگیرم

می خواستم پیشت بماند یادگاری
تا این که دلها بوی سجاده بگیرند

باید بیایی و کمی تربت بیاری
یک روز می آیی و تا صبح قیامت

ما را به دست آسمانها می سپاری
یک هفته دیگر دل آواره من

باید بسازد با فقیری با نداری

علی اکبر لطیفیان


ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم ، بیا

بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

دنیا که هیچ ، جرعه آبی که خورده ام

از راه حلق تشنهء من مثل سم گذشت

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم

از خیر شعر گفتن ، حتی قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت

مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

حالا برای لحظه ای آرام می شوم

ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت

سید حمیدرضا برقعی


ای نــاگـــهــان تـــر از هـمــه اتـفــاق هـا
پــایــان خـوب قــصـــه تـــلـخ فـــراق ها

یک جـا ز شوق آمدنـت بـــاز مـی شـونـد
درهـــای نیـــمـــه بـــاز تـمـــام اتـــاق ها

یک لحظه بی حمایت تو ای ستون عشق
سـر بـاز می کـنـنـد تـرک ها بـه طـاق ها

بـی دستگـیری ات بـه کـجـا راه می بـرم
در ایـن مـسـیـر پـــر شـده از بــاتـلاق ها

بـاز آ، بهـار من! کـه بـه نوبت نشسته اند
در انـتـــظـار مــرگ درخـتــان، اجــاق ها

ای وارث شــکــوه اسـاطـیـر! جـلـوه کـن
تـا کــم شـود ابـهـت پــر طـمـطـراق ها

مهدی عابدی

الا که راز خدایی خدا کند که بیایی

تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی
شب فراق تو جانا، خدا کند به سر آید

سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی
دمی که بی تو برآید، خدا کند که نیاید

الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی
تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی

تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی
تو احترام حریمی، تو افتخار حطیمی

تو یادگار منایی، خدا کند که بیایی
تو بگذر از سفر خود، ببین به پشت سر خود

چه محشری چه بلایی، خدا کند که بیایی
به سینه ها تو سروری، به دیده ها همه نوری

به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی
دل مدینه شکسته، حرم به راه نشسته

تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی
قسم به عصمت زهرا، بیا ز غیبت کبری

دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی

سید رضا مؤید

یک نفر باید بیاید تا زمین زیبا شود
یک نفر باید بیاید تا شقایق وا شود

یک نفر باید صداقت را بیاموزد به خاک
در نگاه مهربانش خاک دل دریا شود

یک نفر باید پر پرواز باشد سار را
همزبان و همدم این مرغک تنها شود

آن نفر آری تو هستی تکسوار آسمان
حرمت چشم تو باید شام را فردا شود

من که در خود از فراق یاسمن ها گم شدم
شاید این من در صدای سینه ات پیدا شود


یا مهدی

سر عاشق شدنم لطف طبیبانه ی توست

ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا؟

کاش در حافظه ات نام مرا هم ببری

که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا؟

رابطه ما وحضرت مهدی(عج)

سلام مهدی جان
باز هم صبح جمعه شد وما دست به دعا بر میداریم تا برای آمدنت دعا کنیم.آمده ایم تا بگوییم خود را بر ما نمایان کن…اما آنچه من فهمیده ام این است که تو حاضرترین افراد در این دنیایی..ما همه غایبیم…کسی که به دنیا دل نبست وهمه جانش خدایی شد در محضر خدا حاضر میشود وخداراملاقات می کند مگر نه اینکه دنیا هم محضر خداست…شرمنده ام که می گویم اما ما دلهایمان را پرکرده ایم از عشق زر وزیور دنیا وفرزند وپول وماشین و…هزار چیز دیگر ودر سراب آرزوها ومرداب لجن گونه شهوات دنیایی غرق شده ایم وبی گمان در دلهایمان برای خدا واهل بیت پیامبر(ص)جایی نگذاشته ایم..می گویند دل خانه خداست اما این چه دلی است که ماداریم….کمی که به کارهای روز مره خودمان نگاه کنیم می بینیم چه بسیار کارها می کنیم که خدا خوش ندارد ولی در انتها باز هم از خدایاری می خواهیم مگر نه اینکه خداوند گفته است اوبرای مومنین بهترین یاور ونگهبان است…این چه ایمانیست که ماداریم در صورتی که الگوی ایمان ما امیرمومنان است نه کسی دیگر…نمازهایمان را زودوتند می خوانیم ومی گوییم کاردارم دیر شد…نگاههایمان را پرکرده ایم از هزاران چهره رنگ ولعاب زده نامحرمان..آنوقت چگونه انتظار داریم چهره دلربای مهدی(عج)راببینیم؟؟؟کمی هم خجالت بکشیم..بیشتر زمانی باید خجالت بکشیم که حتی برای گناهمان هم توبه نکنیم وشایدگناه را آنقدر سبک می شماریم که دیگرازیادمان می رود که این کار گناه است…وازهمه بیشتر زمانی بایدخجالت بکشیم که بعضی از فرامین خداراقبول وبعضی هاراقبول نداشته باشیم یا عمل نکنیم..
همیشه می گوییم یا مهدی تومارا دریاب اما می دانیم وبه حقیقت که هرگز توراآنگونه که باید درنیافته ایم…خدامیگوید:تقوای الهی پیشه کنید واز خدا (مخالفت خدا)پرهیز کنیدآنگونه که حق اوست…آیا نباید مهدی را هم بشناسیم ودرکش کنیم آنطور که حق اوست؟؟؟از خدا می خواهم این بصیرت وبینش را دروجودمان نهادینه کند تابهتر از پیش خداوبندگان صالحش را بشناسیم.
خدایا به حق مهدی (عج)،آن یگانه منجی عالم بشریت،دلهایمان را از شهوات دنیای تهی واز عشق خود واهل بیت پیامبر(ص)مالامال ولبریز کن…
خدایا به حق مهدی (عج)،روح وحقیقت نماز که همان نهی از منکر وفحشا است را در زندگیمان جاری ساز.
خدایا به حق مهدی (عج)،نورایمان را دردلهایمان بیشتر کن وبا آب ایمانت شعله کم سوی هوس را دردلهایمان خاموش کن.
خدایا به حق مهدی (عج)،درروز قیامت شفاعت اهل بیت را دربخشش گناهان ما بپذیر…
خدایا به حق مهدی (عج)،عذاب شب اول قبر رابرما آسان بگردان
خدایا به حق مهدی (عج)،ظهورش را هرچه زودتر برسان…
خدایا به حق مهدی (عج) وپهلوی شکسته مادرش زهرا،دیدارولقاء خود را درقیامت نصیب مابگردان…
اللهم عجل لولیک الفرج



ای سبز پوش کعبه دل‌ها ظهور کن
از شیب تند قله غیبت عبور کن

درد فراق روی تو ما را ز غصه کُشت
چشم انتظار عاشق خود را صبور کن

شاید گناه خوب ندیدن از آن ماست
فکری برای روشنی چشم کور کن

یک شب بیا برای رضای خدا خودت
غم نامه‌های سینه ما را مرور کن

یک شب بیا به خلوت دل‌های بی‌قرار
جان را ز شوق آمدنت پر سرور کن

ای گل ز یمن مقدم خود باغ سینه را
لبریز از طراوت و عطر حضور کن

آقا! به جان مادر پهلو شکسته‌ات
دل را ز تنگنای غم و غصه دور کن

ای آفتاب مشرقی‌ام، شام واپسین
تاریکی وجود مرا غرق نور کن

خلوت‌نشین باور تنهایی‌ام تویی
ای سبزپوش کعبه دل‌ها ظهور کن…

کاظم جیرودی


همچنین ببینید

زنان افتخار آفرین شهید در دفاع مقدس

زهرا حسینی راوی کتاب دا با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *