خانه / مناسبتنامه / ویژه نامه تاسوعای حسینی

ویژه نامه تاسوعای حسینی

ویژه نامه تاسوعای حسینی

نهم محرم مطابق با تاسوعای حسینی را به عموم

آزادگان جهان به ویژه دوستداران و عاشقان حضرت
اباعبدالله الحسین وماه بنی هاشم آقا اباالفضل العباس
علیهم السلام وعاشقان و منتظران صاحب
الزمان تسلیت عرض می کنیم



واعجبا…

پیکر ماه و اینهمه ستاره؟!!
قمری در خون نشسته است…
ملائک گرداگردش به طواف آمده اند….
کیستی ای ماه تر از ماه؟
کیستی ای سقای بی آب؟
کیستی…




دلی به وسعت پهنای عرش بالا داشت
لبی به وسعت مهریه های زهرا داشت

کنار علقمه در سجده گاه چشمانش
نداشت هیچ کسی را فقط خدا را داشت

اگر چه قطره آبی میان مشک نبود
ولی کرانه چشمش هزار دریا داشت

هدر نرفت ز پرتاب چله ها ، تیری
امیر علقمه ، از بس که قدّ و بالا داشت

درست وقت نزولش ؛ همه نگاه شدند!!!!
رشید بود ، زمین خوردنش تماشا داشت…..

کیست این سینه سپر همچو حیدر با وقار
می کند با غرشش دشمن از هر سو فرار

هر زمان با یک رجز با تمامِ قوّتش
در حرم آرامشی می نماید برقرار

با دو چشمانِ ترش لحظه لحظه می زند
بوسه ای بر مشکِ آبِ با فغان و با فکار

کیست این شیرِ غَدَر، پاسبان خیمه ها
بر شهنشاهِ غریب، اوست تنها غمگسار

کیست او زینب دلش هر کجا دنبال اوست
چشم زینب بهرِ او، می شود ابرِ بهار

او که باشد این چنین سوی میدان می رود
لرزه افتد بر دلِ دشمنانِ نابکار

رفته تا آب آورد بهرِ طفلانِ عطش
گر نیاید جان دهد این حرم از انتظار

شاهِ مردی و ادب، عشق و ایمان و وفا
نامش عباسِ علی، کربلا را تکسوار






مشک برداشت که سیراب کند دریا را
رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را

آب روشن شد وعکس قمر افتاد درآب
ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

تشنه می خواست ببیند لب اورا دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد علقمه،شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تا خجالت بکشد سرخ شود چهره ی آب
زخم می خورد که خوناب کند دریا را

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا درآغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهریه ی گل بود و الا خورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را

کاش روی دل خشکیده ی ما آن ساقی
عکسی از چشم خودش قاب کند دریا را

روی دست تو ندیده ست کسی دریا دل
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را


شاعر:حمیدرضا برقعی

مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع):
اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از دیدگاه امامان معصوم (ع) دریابیم، کافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه کنیم.
در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل کاروان امام حسین (ع) حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد کرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود:‌ برادر جان، جانم به فدایت، سوار مرکب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال کن که به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.
در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد یکی آنکه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نکته دوم آنکه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس (ع) را به اردوی دشمن می فرستد.
روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس (ع) از ا سب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:‌(الان انکسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.
امام زمان (ع)، در قسمتی از زیارتنامه ای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له،‌الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی.
امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افکند و اشکش جاری شد.

سپس فرمود:‌هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد .

سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگار می انداخت و ایشان را موعظه می فرمود و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند.

آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.

اشکهای مشک زخمی غربتی تا بیکران
شیهه های اسب خونین زوزه ی تیر و کمان
انتظار خیمه ها و دستهایی غرق خون
یک نفر افتاده تنها در هجوم دشمنان
نا جوانمردانه می زد تازیانه آفتاب
روی نعشی پاره پارهروی کوهی نیمه جان

جرعه جرعه وفا، محبت، عشق
مشک نه این سبوی ساقی بود
تو گمان می‌کنی که آب ولی
همه‌ی آبروی ساقی بود

پر گشودی دوباره سوی حرم
تیرها نیز پر درآوردند
تا که از راز تشنگیّ تو و
مشک لب تشنه سر درآوردند

ناگهان بغض مشک سر وا کرد
یک سه شعبه رسیده بود از راه
چشم‌های تو بوسه باران شد
در هجوم سه شعبه‌ها ناگاه

حاجت دست‌های پاک تو را
زودتر از خودت روا کردند
دست های گره گشای تو را
یک به یک از تنت جدا کردند

سنگ‌ها گرم استلام لبت
حج سرخت چه زود کامل شد
نیزه ها در طواف پیکر تو
بر سر تو عمود نازل شد

رمق از زانوان آقا رفت
بغض أدرک أخا که سر وا کرد
از روی اسب، پرپر و بی‌دست
سجده‌ات را که او تماشا کرد

تو به آغوش زخم‌ها رفتی
سایه‌ات از سر حرم کم شد
کمر کوه از غم تو شکست
قامت آسمان دگر خم شد

چشم‌ها در غروب تو می‌سوخت
دشت از داغ تو لبالب بود
تکیه گاه حرم! فراق تو
اول بی‌کسی زینب بود

بی‌پناهی خیمه‌ها، بی تو
هر دلی را پُر از محن می‌کرد
همه دیدند بعد تو ارباب
کهنه پیراهنی به تن می‌کرد

همچنین ببینید

زنان افتخار آفرین شهید در دفاع مقدس

زهرا حسینی راوی کتاب دا با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *