خانه / مناسبتنامه / حضرت امام علی النقی الهادی (ع)

حضرت امام علی النقی الهادی (ع)

 


۴٫ شکوه و عظمت در دل مردم:
 
طبرسى در اعلام الورى به سند خود از محمد بن حسن اشتر علوى نقل کرده است که گفت:

همراه با پدرم بر در سراى متوکل بودیم. من در آن هنگام کودکى بودم و در میان گروهى از مردم از طالبى و عباسى و جعفرى ایستاده بودیم، که ناگهان ابو الحسن (ع) وارد شد. مردم همگى از مرکبهاى خویش پایین آمدند تا آن حضرت به درون رفت. یکى از حاضران از دیگرى پرسید:
به خاطر چه کسى پایین آمدیم؟به خاطر این بچه؛ حال آن که او از نظر سال از ما بزرگ‏تر و شریف‏تر نبود. به خدا سوگند دیگر به احترام او از مرکب خویش پایین نخواهم آمد. پس ابو هاشم جعفرى گفت:
به خدا قسم کودکان چون او را می بینند به احترام او پیاده مى‏شوند.

هنوز دیرى نگذاشته بود که آن حضرت به طرف مردم آمد. حاضران چون او را دیدند باز به احترام وى پیاده شدند؛ ابو هاشم خطاب به حاضران گفت: مگر نمى‏گفتید دیگر به احترام او پیاده نمى‏ شوید؟
پاسخ دادند: به خدا قسم اختیار خود را از دست دادیم و از مرکبهاى خود پیاده شدیم.

 

علم و آگاهی امام

بدون شک بعد علمى و آگاهى گسترده ائمه علیهم السلام در همه زمینه ‏ها از پایه‏هاى اساسى امامت در طول حیات آن به شمار رفته و به عنوان یکى از معیارهاى مطمئن و روشن – که در دسترس همگان قرار داشت – براى تشخیص امام برگزیده از سوى خدا، از مدعى امامت، در جامعه اسلامى شناخته شده بود.
حاکمان ستمگر اموى و عباسى در رویارویى با پیشوایان حق به هر اقدامى – که به گونه‏اى در تثبیت موقعیت آنان و تضعیف موقعیت امامان شیعه مؤثر بود – دست زدند، و حتى موفق شدند
چهره‏هاى وابسته و مزدورى را در لباس عالمان دین و فقیهان شریعت‏ به مسلمانان تحمیل کنند، ولى هیچ گاه نتوانستند در میدان علم و دانش بر پیشوایان معصوم پیشى گیرند، و حتى نتوانستند در یک مورد و براى یک بار آنان را محکوم کنند، با آنکه برخى از آنان – مانند مامون – براى دستیابى به این هدف تلاشهاى فراوانى کرده و سرمایه ‏هاى زیادى صرف نمودند.
اساسى‏ترین ویژگى علوم ائمه علیهم السلام، خدادادى بودن آن است. آنان در هیچ مکتب و نزد هیچ فردى درس نخواندند، بلکه در پرتو شایستگى‏ها و لیاقت هایى که داشتند خداوند چشمه‏سارهاى زلال دانش و معرفت را در قلب پاکشان به جریان و جوشش انداخت و وجود مبارکشان را – به تعبیر امام هادى(ع) – گنجینه ‏هاى علم و جایگاه هاى معرفت‏ خویش (۱) قرار داد.


امام هادى علیه السلام در سخنى به این دانش گسترده اشاره نموده مى‏فرماید:
«اسم اعظم خدا ۷۳ حرف است و نزد آصف (بن برخیا) تنها یک حرف آن بود که چون خدا را بدان خواند، زمین – حد فاصل بین او و (پادشاه) سبا – براى او درهم پیچیده شد. آصف تخت ‏بلقیس را برداشت و آن را نزد سلیمان برد، سپس زمین کشیده (منبسط) شد (و به حال نخست ‏بازگشت). تمام اینها در کمتر از یک چشم بر هم زدن صورت گرفت.
ولى نزد ما از اسم اعظم الهى ۷۲ حرف است و یک حرف آن نزد خداست که آن را در (خزانه) علم غیب به خود اختصاص داده است‏». (۲)

بزرگترین خیانت زمامداران غاصب اموى و عباسى معاصر ائمه علیهم السلام به بشریت ، ‏به ویژه مسلمانان؛ این است که با مشکلات و محدودیتهایى که براى امامان علیهم السلام به وجود آوردند، مانع نشر و گسترش علوم آنان در جامعه شده و مردم را از آن فیض بزرگ محروم ساختند.
این محدودیت درباره همه پیشوایان اعمال مى‏شد، ولى نسبت‏ به عسکریین (پیشواى دهم و یازدهم) علیهما السلام با شدت بیشتر، به گونه‏اى که بخش اعظم دوران امامت امام هادى و تمامى دوران امامت امام عسکرى علیهما السلام در «سامرا» – که عنوان پادگان نظامى را داشت – تحت نظارت دقیق نیروهاى امنیتى دستگاه سپرى شد و براى مردم امکان دسترسى به آنان و استفاده از محضرشان وجود نداشت.
با این حال، امام هادى از هر فرصتى استفاده کرده و با افاضه شمه‏اى از علوم خدادادى خود به صورت کتبى یا شفاهى، در قالب سخن گفتن با افراد مختلف به زبان خود آنان، پیشگویى نسبت‏ به حوادث آینده، خبر دادن از نیت افراد و. . . انسانها را از فروغ دانش خود بهره‏مند کرده و بدین وسیله آنان را به شاهراه حق، رهنمون مى‏ساخت.
سلاح علم ویژه امامت و به کارگیرى آن در قالبها و پوششهاى یاد شده، کار سازترین، کوبنده‏ترین و در عین حال بى‏خطرترین سلاحى بود که در شرایط حاکمیت جو خفقان آن روز، در اختیار پیشواى دهم(ع) قرار داشت و حکومت، هیچ راه و بهانه‏اى براى مبارزه با آن نداشت.
پی نوشت‏ها:
(۱) السلام علیکم یا اهل بیت النبوه. . . و خزان العلم. . . السلام على محال معرفه الله. . . «زیارت جامعه‏».
(۲) ر. ک. مناقب، ج ۴، ص ۴۰۶، الکافى، ج ۱، ص ۲۳۰، حدیث ۳ و دلائل الامامه، طبرى، ص ۲۱۹٫



در محضر هادی الامم

مذهب اهل بیت (علیهم السلام ) در روزگار امام هادی به مرحله رشد و پختگی رسیده بود اما خطر تند روی که از طریق فرهنگهای وارداتی از سوی شرق در عمق جان برخی از مسلمانان نفوذ یافته بود، نیازمند نیرویی ایمانی برای پاسخ به این خطر بود تا مبادا به خاطر تبلیغ دشمنان و به ویژه خلفای عباسی که جایگاه ائمه را نمی شناختند و آنان و یا هواخواهانشان را متهم به غلو می کردند روح معنویت در مردم کاستی بگیرد.
نیاز دیگر مذهب اهل بیت این بود که محتاج متون جامعی بود تا به منزله درسهای توجیهی باشد که بدون افزونی و کاستی اصول عقاید را در برگیرد. از این روست که زیارت جامعه از ناحیه امام هادی(ع) مطرح می شود. در این زیارت، ائمه (ع) به دور از هر گونه غلو و در همان جایگاه حقیقی خود، معرفی و بازشناخته شده اند.
حال در برخی از کلمات نورانی این زیارت که می تواند بهترین وسیله برای تحکیم مهر و محبت ائمه در دل ما باشد، تدبر می کنیم. این محبت و مهر در واقع امتداد محبت مؤمن به پروردگارش محسوب می شود و به هیچ وجه جایگزین آن نیست.


امام شناسی در زیارت جامعه کبیره
” درود بر شما ای خاندان نبوت و جایگاه رسالت
و ( مرکز) آمد و شد فرشتگان و محل فرود وحی و مکان رحمت
و گنجوران دانش و غایت خویشتنداری و حلم
و بنیانهای کرم و رهبران امتها و صاحبان نعمتها
و ریشه های نیکان و ستونهای گزیدگان و تربیت کنندگان بندگان
و ارکان کشورها و دروازه های ایمان و امینان خدای رحمان
و تبار پیامبران و گزیده رسولان و عترتی منتخب پروردگار جهانیان،
و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
درود بر پیشوایان هدایت و چراغهای (روشن) در ظلمت
و پرچمهای پرهیزگاری و صاحبان عقل و خرد و پناه مردمان
و وارثان پیامبران و نمونه های برتر و دعوت نکو
و حجتهای خداوند بر مردم دنیا و آخرت
و اولی و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
درود بر جایگاههای معرفت خدا و خانه های برکت خدا
و معدنهای حکمت خدا و پاسداران سرّ خدا و حاملان کتاب خدا
و جانشینان پیامبران خدا و فرزندان رسول خدا(ص)
و رحمت و برکات خدا بر شما باد!
درود بر دعوت کنندگان به خدا و راهنمایان به خشنودیهای خدا
و پایداران در فرمان خدا و کاملان در محبت خدا
و مخلصان در توحید خدا و یاوران امر و نهی خدا
و بندگان گرامی که در گفتار بر خدا پیشی نگرفتند
و به فرمان او کار می رانند و رحمت و برکات خدا بر شما باد”!



اندرزهای درخشان

آن حضرت در اندرز به یکی از دوستان خود فرمود:
” ای فتح! آن که فرمان آفریدگار را گردن نهاد از خشم آفریده به خود باک راه نداد و آن که آفریدگار را به خشم آورد، یقین کن که آفریدگار خشم آفریده را بر وی مستولی بدارد، و آفریدگار وصف نشود جز بدانچه خویشتن را بدان وصف کرده است
و کجا توصیف شود آفریدگاری که حواس از یافتنش و گمانها از رسیدن به او و آنچه در دل می گذرد از توصیفش و دیدگان از احاطه به او، درمانند.
والاست از آنچه وصف کنندگان، توصیفش می کنند و برتر است از آنچه ستایندگان می ستایندش.
در نزدیکی اش دور، کیفیت( چگونگی) را او چگونگی بخشید پس گفته نشود خود او چگونه است؟
و مکان را او پدید فرمود پس گفته نشود خود او کجاست؟
چون او از چگونگی و کجایی( مکان) به دور است.”(۲)
و نیز فرمود:” هر که خدای را بپرهیزد در امان نگاه داشته شود
و هر که خدا را فرمان برد، مورد اطاعت قرار گیرد
و هر که آفریدگار را اطاعت کند از خشم مخلوق نترسد،
هر که از مکر خدا و دردناک گرفتنش ایمن شد گردن کشی کرد تا آنجا که قضای خدا و امر نافذش بر وی فرود آمد

و هر که دلیلی روشن از پروردگارش داشته باشد دشواریهای دنیا بر وی سبک آید و گرچه تکه تکه شود و پراکنده گردد.

سپاسگزار به خود سپاس ستعادتمندتر است از نعمتی که باعث سپاس شده زیرا نعمت کالای این جهانی است و سپاس نعمت دنیا و آخرت است.

خداوند دنیا را سرای آزمایش و آخرت را خانه فرجام قرار داد و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت گرداند و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داد.
ستمگر بردبار بسا که به وسیله حلم خود از ستمش گذشت شود و حق دار نابخرد بسا که به سبکسری خود نور حق خویش را خاموش سازد.

هر که از روی دوستی به تو نظری دهد همه جانبه اطاعت او کن.
هر که قدر خود نداند از شر او خود را آسوده مدان.
دنیا بازاری است که مردمی از آن سود برند و مردمی دیگر زیان بینند.”(۳)
” جدل ، دوستی قدیم را تباه سازد و گره استوار( در راه دوستی) پدید آرد، کمترین چیز در جدل برتری جستن است و همین برتری جستن از عوامل قطع رابطه است”.
” نکوهش، کلید دشمنی است، با این حال از حقد و کینه بهتر است”.

و نیز فرمود: شب زنده داری گواراتر از خواب است و گرسنگی در خوبی خوارک بیفزاید.( آن حضرت این سخن را در تشویق بر نماز شب و روزه گرفتن فرمود)
” یادآر مرگ خویش را در میان خانواده ات که نه پزشکی تو را در آن هنگام از مرگ باز می دارد و نه دوستی تو را سود می رساند.”

” خشم بر آن که مالک اویی، پستی است.”
” حکمت در سرشتهای فاسد، کامیاب نشود.”
” بهتر از خیرو نیکی، کننده آن است و زیباتر از زیبا گوینده آن و برتر از دانش، حامل آن است و بدتر از شر، جلب کننده آن و خوفناک تر از ترس، آن که بر آن سوار است.”
” تو را از حسد پرهیز می دهم که- آثار- آن در تو آشکار می گردد ولی در دشمنت کارگر نمی شود.”

” اگر زمانی برسد که عدل در آن بر ستم غلبه داشته باشد حرام است کسی به دیگری گمان بد ببرد مگر آن که کاملاً آگاهی پیدا کند و اگر زمانی برسد که ستم در آن بر عدل چیرگی داشته باشد کسی نمی تواند به دیگری گمان خوب ببرد تا زمانی که به خوبی آن کس علم پیدا نکرده است.” (۴)
پی نوشت ها:
۱- زیارت جامعه از کتاب ” الانوار اللامعه فی شرح زیاره الجامعه”، عبدالله شبر، ص۱۲۳٫
۲- بحارالانوار، ج۵۰، صص۱۷۷- ۱۷۸٫
۳- فی رحاب ائمه اهل البیت(علیهم السلام )، ج۴، ص۱۸۰٫ ۴- همان، ص ۱۸۱٫




دعای مستجاب امام هادی (ع)
یکی از یاران امام هادی(ع) می گوید:
حقوق به امام عرض کردم:« ای آقای من، متوکل مرا متهم به ارتباط با شما کرده و روزی مرا بریده است؛ اما اگر شما از او درخواست کنید حتماً قبول می کند.»
امام فرمود:« اگر خدا بخواهد مشکلاتت حل می شود.»
همان شب فرستادگان متوکل در خانه را زدند. در را که باز کردم، فتح، وزیر متوکل، به من گفت:« در منزلت چه می کنی؟! متوکل سراغت را می گیرد.»
من نزد متوکل رفتم. متوکل با دیدن من گفت:« ای ابو موسی ما حواس‌مان به تو نیست، تو هم خودت را فراموش کرده ای!؟»
آن‌گاه سهمم از بیت المال و هدایا و اموال زیادی را به من بخشید.
در راه بازگشت، به فتح گفتم:« امام هادی علیه السلام اینجا آمده بود؟»
گفت:« نه.»
گفتم:« نامه‌ای نوشته بود؟»
گفت:« نه.»
آن‌گاه فتح به من گفت:« شک ندارم که تو از امام هادی دعایی خواسته بودی. بگو برای من هم دعا کند.»
خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم و گفتم:« به برکت شما مشکلم حل شد. اما اطرافیان متوکل می گفتند شما نزد متوکل نرفته و درخواستی نکرده بودید.»
فرمود:« ما در امور مهم فقط به خدا پناه می‌بریم و در مشکلات بر او توکل می کنیم. او ما را این گونه عادت داده است که اگر از او چیزی بخواهیم اجابت می فرماید؛ و می ترسیم که از وظایف بندگی عدول کنیم و او هم نظر لطفش را بردارد.»
پیغام فتح را به امام رساندم. فرمود:« او در ظاهر دوست ما ولی در باطن دشمن ماست. خداوند دعای کسی را مستجاب می‌کند که خالصانه مطیع او باشد و به رسول الله و حق ما اهل بیت ایمان داشته باشد. در این صورت اگر از خدا چیزی بخواهد محروم نخواهد شد.»

عرض کردم:« به من یک دعای اختصاصی بیاموزید، آقای من.»
فرمود:« این دعایی است که من زیاد می‌خوانم و از خدا خواسته ام هر کس بعد از من در کنار قبرم آن را خواند، خواسته‌اش را اجابت کند:

«یا عدّتی عندالعُدد و یا رجائی و المعتمد و یا کهفی و السند و یا واحد و یا واحد یا قل هوالله احد و اسألک اللهم بحق من خلقته من خلقک و لم تجعل فی خلقک مثلهم احداً ان تصلی علیهم و تفعل بی کذا و کذا »
(ای توشه من، و ای امید و پناهگاه و تکیه‌گاه من، ای خدای یگانه! تو را به حق کسانی می‌خوانم که هیچ‌کس را همانند آنها قرار ندادی، و از تو می‌خواهم بر آنان درود بفرستی و …{در اینجا حاجت خود را بیان کن})
  • بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۲۷، ح ۵٫


زیارتنامه حضرت امام علی النقی الهادی (ع)

آیا داخل شوم ای پیامبر خدا؟
آیا داخل شوم ای امیرالمؤمنین؟
آیا وارد شوم ای فاطمه زهرا بانوی بانوان جهانیان؟
آیا داخل شوم ای سرورم حسن فرزند علی ؟
آیا داخل شوم ای سرورم حسین فرزند علی ؟
آیا داخل شوم ای سرورم علی فرزند حسین ؟
آیا داخل شوم ای سرورم محمد بن علی ؟
آیا وارد شوم ای مولای من جعفر بن محمد؟
آیا داخل شوم ای مولای من موسی بن جعفر؟
آیا داخل شوم ای سرورم علی بن موسی ؟
آیا وارد شوم ای مولای من محمد بن علی ؟
آیا داخل شوم ای سرورم ای اباالحسن علی بن محمد؟
آیا داخل شوم ای سرورم ای ابا محمد حسن بن علی ؟
آیا داخل شوم ای فرشتگان خدا
و ای نگهبانان این حریم شریف؟
خدا بزرگتر است.
درود بر تو ای اباالحسن علی بن محمد
آن پاکیزه راهبر و روشنی
درخشان و رحمت خدا و برکات او
درود بر تو ای رشته محکم خدا
درود بر تو ای که در زمره خاندان خدایی
درود بر تو ای بهترین منتخب خدا
درود بر تو ای برگزیده خدا
درود بر تو ای امین خدا
درود بر تو ای شایسته خدا
درود بر تو ای دوست خدا
درود بر تو ای روشنی روشنیها
درود بر تو ای زیور نیکان
درود بر تو ای نژاد و فرزند خوبان
درود بر تو ای عنصر پاکان
درود بر تو ای حجت خدای رحمن
درود بر تو ای اصل و اساس ایمان
درود بر تو ای سرور مؤمنان
درود بر تو ای سرپرست شایستگان
درود بر تو ای پرچم و نشانه هدایت
درود بر تو ملازم با پرهیزکاری
درود بر تو ای استوانه دین
درود بر تو ای فرزند خاتم پیامبران
درود بر تو ای فرزند آقای جانشینان
درود بر تو ای فرزند فاطمه زهرا بانوی بانوان جهان
درود بر تو ای امانت دار باوفا
درود بر تو ای پرچم دار پسندیده
درود بر تو از پارسای پرهیزکار
درود بر تو ای حجت و دلیل بر همه خلق
درود بر تو ای خواننده قرآن
درود بر تو ای بیان کننده حلال و حرام خدا
درود بر تو ای سرپرست خیرخواه
درود بر تو ای راه روشن خدا
درود بر تو ای ستاره درخشان
گواهی می دهم ای سرورم ای اباالحسن
که توئی حجت خدا بر خلقش
خلیفه و جانشین او در میان آفریدگانش
و امین او در شهرهایش
و گواه او بر بندگانش
گواهم به اینکه تویی کلمه پرهیزگاری
و درگاه هدایت و حلقه محکم و استوار
و حجت بر بندگانش هر که در روی زمین است
و هر که در زیر خاک است
و گواهم که تویی پاک و منزه از گناهان
و مبرائی از هر نقص و عیبها
و اختصاص یافته به کرم و بخشش خدا
و بخشش هستی به حجت خدا
و هبه شده به او کلمه الله
و اساس آنچنانیکه پناهنده شوند به سوی او بندگان
و زنده شود به وسیله او شهرها

و گواهم ای سرورم و مولایم به اینکه من نسبت به تو
و پدران تو و فرزندان تو یقین و اقرار دارم
و پیرو شمایم در باطن امر
و سرشت ذاتم و دستورات دینیم
و سرانجام کردارم و محل برگشتم و جایگاهم
و من دوستار آن کسم که شما را دوست بدارد
و دشمنم آنکسم که شما را دشمن بدارد
و مؤمنم به پنهان شما و عیان شما
و اول شما و آخر شما
پدرم و مادرم فدای شما باد
و درود بر تو و رحمت خدا و برکات او
خدایا درود فرست بر محمد و خاندان محمد
و درود فرست بر حجت باوفایت و ولی و نماینده پاکت
و امین پسندیده ات و برگزیده راهنمایت و راه راست تو
و جاده بزرگتر و راه میانه و طریقه معتدل تر
و نور و روشنائی دل مؤمنان و نماینده پرهیزکاران
و همدم مردمان با اخلاص
خدایا درود فرست بر آقای ما محمد و خاندان محمد
و درود فرست بر علی بن محمد
آن رهبر معصوم از لغزش و پاک از هر عیب و خلل
و بریده از خلق و دلداده به درگاه تو با آرزو
و مبتلا به همه فتنه ها و آزموده به رنج محنتها
و ابتلاهایی که با همه سختی او را نیکو بود
و بردباری در شکایت
و راهنمای به بندگانت و مایه برکت شهرهایت
و جایگاه رحمتت و خزانه دار و گنجینه حکمتت
و پیشرو به سوی بهشت تو
دانشمند در میان آفریده ات

و راهنمای در بین خلقت


آنکه پسندیدی او را و انتخابش نمودی
و اختیار کردی او را در مقام جانشینی رسولت

و در میان امت خودت
و ملزم نمودی او را به نگهداری شریعت او
و به تنهایی بار سنگین جانشینی را به دوش گرفت
و بلند کرد او را و از روی توانایی بدوش کشید آن را
و نلغزید در مشکلی و درنماند
در هیچ امر پیچیده ای بلکه گشود گره هر غمی را
و مسدود کرد هر رخنه ای را
و ادا کرد هر وظیفه حتمی را
خدایا چنانچه روشن کردی دیدگان پیامبرت را بدو
پس بالا ببر درجه او را
و زیاد کن در نزدت پاداش او را
و درود فرست بر او و برسان به او
از طرف ما تحیت و سلام
و عطا کن بما از نزد خودت
در دوستی او فضل و احسان
و آمرزش و خوشنودی خود را
زیرا تویی دارای بخشش بزرگ
ای خدای صاحب قدرت همه جانبه
و رحمت پهناور و صاحب عطاهایی پی در پی
و دارای نعمتهای پیاپی و دنبال هم
و نعمتهای بزرگ و بخششهای شایان و زیاد
درود فرست بر محمد و خاندان محمد راستگویان
و عطا کن بمن درخواستم را و گرد آور پراکندگیم را
و فراهم نما پریشانیم را و پاکیزه گردان کردارم را
و منحرف مساز دلم را پس از آنکه هدایتم کردی
و ملغزان گام مرا و وامگذار مرا به خودم
به اندازه یک چشم بهم زدن
و هرگز ناامید مساز طمع و آرزوی مرا







همچنین ببینید

زنان افتخار آفرین شهید در دفاع مقدس

زهرا حسینی راوی کتاب دا با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *