خانه / مقالات حجاب / بی حجابی: تصمیمی آگاهانه یا انتخابی ناآگاهانه؟

بی حجابی: تصمیمی آگاهانه یا انتخابی ناآگاهانه؟

فرضیات:

۱- بدحجابی با بی حجابی معادل است. حد وسطی بین حجاب و بی حجابی وجود ندارد. کسی که حجابش کامل نیست، بی حجاب است.

۲-  انسان یک موجود دو بعدی است. بعد دانی و پست و بعد عالی. بعد دانی و پست انسان همان شهوات و حیوانیت او هستند و بعد عالی او همان عقلانیت او.

اراده و انتخاب و به تبع آن تصمیم گیری فصل ممیز بین انسان و حیوان است. هر چقدر تصمیم گیری در انسان کمتر شود در طیف انسان- حیوان، انسان بیشتر به سمت حیوان نزدیک میشود و به تعبیری دیگر حیوانیت انسان بروز بیشتری پیدا میکند. نکته دیگر در تصمیم گیری آنست که انسان باید تصمیمش را آگاهانه و نه تحت تاثیر عوامل بیرونی بگیرد. اگر تصمیمی ناآگاهانه گرفته شود طبیعتا بدون خرد و اندیشه – که باز هم فصل ممیز انسا ن و حیوان است- بوده است و حیوانیت انسان باز هم بر انسانیت او غلبه کرده است.

در  بررسی پدیده بی حجابی دو گروه را میتوان از هم متمایز نمود:

۱- گروهی که آگاهانه تصمیم میگیرند و بی حجابی را انتخاب میکنند.

۲- گروهی که آگاهانه تصمیم نمیگیرند و بی حجابی برایشان انتخاب میشود.

در مورد گروه اول بایست دلایل آنها برای تصمیمی این چنین بررسی و این دلایل با معیارهای عقلی و شرعی مورد بررسی قرار گیرد که نوشتار حاضر در صدد آن نیست. اما باید به این عده آفرین گفت که خودشان تصمیم گرفته اند و این راه را انتخاب کرده اند.

هدف این نوشتار تحلیل و بررسی گروه دوم است. اینها گروهی هستند که اگر از آنها پرسیده شود چرا بی حجابی را انتخاب کردید شاید پاسخی داشته اند اما نکته مهم اینجاست که نمیتوانند بگویند خودم آگاهانه بی حجابی را انتخاب کرده ام. برای این گروه که آگاهانه تصمیم نگرفته اند دو حالت متصور است:

۱- عوامل بیرونی باعث شده است که انسان ناخودآگاه تصمیم به بی حجابی بگیرد. بعضی از این عوامل که میتوان آنها را عوامل تصمیم ساز نامید به این قرارند: رسانه های گروهی، حرفهای دیگران، جو جامعه، فضای خانواده، محیط دوستان، باورهای خانوادگی، کتابها.

نکته مهم اینجاست که این عوامل تصمیم ساز، باعث ایجاد تصمیم گیری آگاهانه در فرد نشده اند و شخص تحت تاثیر این عوامل تصمیم به بدحجابی گرفته است. این گروه از افراد باید توجه کنند که حرکت آنها به معنی تعطیلی اندیشه و خرد آنهاست و این بزرگترین اهانت به خود آنهاست. تقویت خردورزی و بیدار کردن اندیشه برای این افراد میتواند نجات دهنده باشد.

بدیهی است هرگاه عوامل تصمیم ساز منجر به تصمیم گیری آگاهانه در فرد شوند، طبیعتا در این دسته قرار نمیگرند.

۲- عوامل درونی و دانی و شهوات، انسان را وادار به رفتار بی حجابی میکنند. این حالت که در ادبیات دینی از آن به ظلم به نفس یاد شده است بسیار قابل تامل است. در این حالت شخص راه درست را میداند، تصمیم درست را فهمیده است اما حیوانیت و شهوات او بر عقلانیت و اندیشه او غلبه میکند و بد حجابی برایش انتخاب میشود. چرا که در این فرآیند انسان افسار خود را از عقل هدایتگر به دست شهوت گمراه کننده داده است.

جمع بندی:

۱- انسان باید همیشه و در همه رفتارهایش بخصوص در حجاب تصمیم گیری آگاهانه داشته باشد.

۲- انسان باید با قدرت اندیشه به عوامل تصمیم ساز بیرونی اجازه ندهد برای او تصمیم سازی کنند و عملا تصمیمهای او را ناآگاهانه کنند.

۳- انسان باید مراقب باشد که عنان و اختیار خود را در رفتارهایش به دست شهوت و حیوانیت خود ندهد که قطعا او را به گمراهی هدایت خواهد کرد. بلکه افسار خود را همواره به دست عقل خود داده و با تصمیمهای آگاهانه عقلانی مسیر سعادت و رستگاری دنیا و آخرت را بپیماید.

همچنین ببینید

حد و مرز آزادی

آزادی کمله مقدسی است ولی هر چیزی دارای حد است. مثلا آیا انسان آزاد است ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *