علامه مجلسی (ره) درباره «حیا» می فرماید: «ملکه ای است که موجب خودداری از کارهای قبیح می گردد.»(۴۳)
یکی از زمینه های عفاف و در عین حال از ثمرات آن، که از اصلی ترین موانع انحراف جنسی محسوب می شود، احساس حیاء و شرم و آزرم از کارهای زشت است. این حقیقت که شرم و آزرم، مانع افسار گسستگی های جنسی می شود و بازدارنده از
بسیاری گناهان اجتماعی دیگر و سرآمد خوبیهاست، در کلام درربار امام صادق(ع) نمودار است. حضرت فرمود: «ای مفضل! بنگر به آن ویژگی که انسان را از حیوانات ممتاز نموده، و آن نعمت شرم و آزرم است. اگر این نعمت، در وجود انسان نبود، هیچ مهمانی نوازش نمی شد و به وعده ها وفا نمی شد و نیازهای مردم انجام نمی گرفت و زیباییها رواج نمی یافت. از زشتیها جلوگیری نمی شد، حتی بسیاری از واجبات، که به خاطر شرم و آزرم، انجام می گیرد، ترک می شد، چه اینکه گروهی از مردم، اگر شرم و آزرم نبود، حق پدر و مادر را پاس نمی داشتند و به خویشاونداری و پس دادن امانت، اهمّیتی نمی دادند و از هیچ کار زشتی روی گردان نبودند.»(۴۴)
هر قدر این احساس شرم و آزرم در انسان بیشتر باشد، عفت او نیز بیشتر خواهد بود، چنان که امام علی(ع) فرمود: «اعفکم احیاکم» با عفت ترین شما، با حیاترین شماست.(۴۵)
کسانی که در درون خود فریاد «حیا» را خفه کرده اند، کمتر عاملی می تواند آنها را از ارتکاب انواع اعمال ناشایست باز دارد، چنان که در روایات به آن اشاره شده است:
رسول اکرم(ص) فرمود: «از سخنانی که در میان مردم است، تنها یک جمله از انبیای گذشته باقی مانده است که می گویند: اگر حیا نداری، هرچه می خواهی انجام بده».(۴۶) بدلیل این که دین، بلکه تمام قوانین موضوعه بشری برای کنترل جامعه است و ضامن ا جرایی آن حیا است، شخص بی حیا در منابع روایی شریعت اسلام، «بی ایمان» معرفی شده است، امام صادق(ع) در این باره فرمود: «لا ایمان لمن لاحیاء له»(۴۷) کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد.
از احادیث ذکر شده درمی یابیم که در جامعه، افرادی هستند که پای بند به اخلاق و ایمان نمی باشند، ولی به سبب حیا از دیگران، به پاره ای ازگناهان دست نمی زنند، زیرا، شکنجه افکار عمومی و ملامتهای مردم، از کیفر و مجازات زندان و شلاق به مراتب سخت تر است. مرد و زن بی عفت، از رسوایی عمومی بیشتر رنج می برند تا از سایر شکنجه ها.
دکتر فلاسن، استاد دانشگاه روچستبر، می گوید: خجالت کشیدن و حیاء علامت سلامت است و در میان تمام افراد بشر، حتی آنهایی که برهنه زندگی می کنند، نیز رایج است.(۴۸) اگر در جامعه، روح حیا ـ که به فرموده امام علی(ع) ثمره عفت است ـ حاکم باشد، بسیاری از نزاعها و اختلافهای خانوادگی و بسیاری از جرایم اجتماعی و بزهکاریها از بین می رود.
گر حیا نبود، بیفتد رسم عصمت از میان
|
ور حجابی در میان است، از تقاضای حیاست
|
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
۱٫ راغب اصفهانی، معجم مفردات، ص ۳۵۰٫
۲٫ طریحی، مجمع البحرین، ج ۵، ص ۱۰۱٫
۳٫ ابن منظور لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۳٫
۴٫ شرتونی لبنانی، اقرب الموارد، ج ۲، ص ۸۰۳٫
۵٫ قرشی علی اکبر، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه، ج ۵،ص ۱۹٫
۶٫ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج ۱۰، ص ۱۴۰۸۱٫
۷٫ دکتر معین، فرهنگ فارسی معین، ج ۲، ص ۲۰۷٫
۸٫ ملااحمد نراقی(ره)، معراج السعاده، ص ۲۴۳٫
۹٫ سوره مؤمنون، آیه ۵٫
۱۰٫ از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: که این آیه درباره اصحاب «صفّه» نازل شده است (اصحاب صفه: حدود چهارصد نفر از مسلمانان مکه و اطراف مدینه بودند که چون خانه و کاشانه ای نداشتند در مسجد پیامبر(ص) زندگی می کردند، این افراد به فرموده قرآن با وجود نیازمندی شدید، عفت نفس به خرج می دادند، به طوری که هر کس که اطلاعی از وضعیت آنان نداشت، گمان می کرد که ایشان و بی نیازند) تفسیر نمونه، ج ۳، ذیل آیه ۲۷۳، سوره بقره، ص ۲۶۴٫
۱۱٫ ترجمه بهاء الدین خرمشاهی از قرآن مجید.
۱۲٫ شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۰۷٫
۱۳٫ میزان الحکمه، ج ۶، ص ۳۵۹، ح ۱۲۸۲۴٫
۱۴٫ همان، ص ۳۶۳، ح۱۲۸۶۱٫
۱۵٫ عن علی(ع):الفضائل اربعه اجناس…الثانی: العفه و قوامعها فی الشهوه…
۱۶٫ قال الصادق(ع)…والعفه و ضدها التهتّک.
۱۷٫ راغب اصفهانی معجم مفردات الراغب، ص ۲۷۶٫
۱۸٫ طریحی مجمع البحرین، ج ۱، ص ۲۵۲٫
۱۹٫ لغت نامه دهخدا، ج ۹، ۱۳۸۹۴٫
۲۰٫ فرید وجدی، دائره المعارف القرن العشرین، ج ۶، ص ۵۱۵٫
۲۱٫ سوره آل عمران، آیه ۱۴٫
۲۲٫ شهید مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات الزهراء، ص ۱۰۶٫
۲۳٫ میزان الحکمه، ج ۶، ص ۳۵۹٫
۲۴٫ همان منبع، ص ۳۶۲٫
۲۵٫ رسولی محلاتی، غررالحکم موضوعی، ج ۲، ص ۱۳۰، میزان الحکمه، ج ۶،ص ۳۶۲٫
۲۶٫ مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ج ۱، ص ۱۱۷، ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه احمد جنتی عطائی، انتشارات علمیه اسلامی، ص ۱۹٫
۲۷٫ محمد ری شهری، میزان الحکمه، ج ۶، ص ۴۲۸٫
۲۸٫ نفسی که زشتیها را زیبا نشان می دهد.
۲۹٫ نفسی که پیوسته انسان را به زشتی امر می کند.
۳۰٫ نفسی که انسان را ملامت می کند(وجدان صالح بشری).
۳۱٫ نفسی که سکونت و استقرار و اطمینان را در سایه بندگی یافته است.
۳۲٫ سوره شمس، آیه ۱۱ ـ ۸٫
۳۳٫ رسولی محلاتی، غررالحکم موضوعی، ج ۲، ص ۱۲۷٫
۳۴٫ همان منبع، ص ۱۲۹٫
۳۵٫ همان منبع.
۳۶٫ همان منبع.
۳۷٫ سوره انعام، آیه ۷۵٫
۳۸٫ رسولی محلاتی، غررالحکم موضوعی، ج ۱، ص ۳۱۱٫
۳۹٫ میزان الحکمه، ج ۲،ص ۵۶۴٫
۴۰٫ غررالحکم، ح ۵۵۲۷٫
۴۱٫ همان، ح ۴۶۱۲٫
۴۲٫ بحارالانوار، ج ۷۱،ص ۳۳۶٫
۴۳٫ علامه مجلسی، مرآت العقول، ج ۸، ص ۱۸۷٫
۴۴٫ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۵٫
۴۵٫ همان، ح ۲۸۳۷٫
۴۶٫ سفینه البحار، ج ۱، ص ۳۶۱، ح ۳۴۰٫
۴۷٫ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۱؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۵٫
۴۸٫ فلسفی، محمد تقی (ره)، کودک، ج ۲، ص ۳۷۱٫
|