خانه / مقالات حجاب / رابطه فکر و عمل و بحث حجاب

رابطه فکر و عمل و بحث حجاب

 

در مورد برخورد با موضوع بدحجابی، نکات فراوانی قابل تأمل است گروهی برخورد فیزیکی را نهی کرده و بر کار فرهنگی تأکید می کنند و گروهی دیگر تأکید بر هنجارشکنی و خط شکنی داشته و برخورد را ضروری می دانند و بر ترکیبی از برخورد فیزیکی و کار فرهنگی معتقد می باشند.
اجازه بدهید نگاهی ریشه ای به رابطه فعل و ذهن انسان ها داشته باشیم و بعد از آنجا بیاندیشیم که برخورد با انحرافات اجتماعی و ازجمله بی حجابی باید چگونه باشد. در ابتدا معترف بر این مطلب می باشیم که این نوشتار به صورت بسیار مختصر و تنها به جنبه ای از این موضوع وسیع پرداخته است. اینک با هم مطلب را از نظر می گذرانیم.

در مورد رابطه ذهن با عمل می توان به دو اندیشه اصلی اشاره کرد:

۱-گروهی که اصالت را به ذهن می دهند و معتقد می باشند که فعل انسان برآمده از ذهن اوست و او باتوجه به اندیشه ها، پیرامون هدف های خود تصمیم می گیرد. مثلاً کسی باتوجه به ایدئولوژی خود تصمیم می گیرد فلان کار را انجام دهد و یا از کاری دیگر خودداری کند. این نوع اندیشه درباره نحوه رفتار انسان تا حد زیادی در جامعه عمومیت دارد که فعل را برآمده از ذهن و اندیشه فرد می دانند.
۲-اما در مقابل اندیشه بالا اندیشه ای معتقد است که آن فعل و محیط مادی و اجتماعی افراد است که برای آنها ایدئولوژی سازی و معنا ایجاد می کند. مثلاً اگر فردی در نظامی تحت ظلم و ستم قرار گرفته با بافتن اندیشه های گوناگون در ذهن خود این موقعیت را برای خود قابل تحمل می سازد.
برای نمونه آن را به تقدیر و سرنوشت ربط می دهد. به عبارتی آن محیط مادی و خواست و فعل فرد است که باعث ایجاد ایدئولوژی خاصی در ذهن او می گردد. نمونه بارز این نوع تفکر را در این جمله که انسان ها آن طور که فکر می کنند زندگی نمی کنند، بلکه آن طور که زندگی می کنند فکر می کنند می توان دید. اما در مقابل این دو نوع تفکر نوعی تفکر میانه نیز وجود دارد که ذهن و فعل آدمی را در رابطه ای متقابل می بیند. به این معنا که هم فکر و ایدئولوژی بشر بر عمل او تأثیر دارد و هم نوع زندگی کردن او در فکر و اندیشه او. برای نمونه یک انسان متدین ممکن است در جاهایی دین و تعلقات مذهبی او را از انحرافات باز دارد اما در مواردی که به خاطر فشار اجتماع مجبور به ارتکاب گناه می شود برای این فعل خود توجیهاتی می آورد.
مثلاً اگر آن انسان در جامعه ای باشد که دروغ گفتن مرسوم است و او به نوعی تحت فشار مجبور به دروغگویی می شود، برای این فعل خود سعی در ایجاد معنا و دلیل می کند. شاید یکی از دلایلی که در اندیشه اسلامی به کرات هم به فکر و ایمان و هم به عمل صالح تأکید شده و هرکدام از آنها را بدون دیگری ناقص و ناکارآمد می داند همین موضوع باشد. (ان الانسان لفی خسر الاالذین امنوا و عملوا الصالحات)
یک نکته اساسی این جاست که اگر ارتکاب به کژروی و انحراف ادامه پیدا کند معنا و ایده برآمده از آن محکم تر می گردد و فرصت برای نفوذ بیشتری می یابد. مثلاً اگر رشوه در جامعه ای زیاد شود کم کم ایده برآمده از آن تسلط بیشتری می یابد و برخورد با آن مشکل تر می شود.
در کشور ما در مورد بسیاری از گناهان ازجمله دروغ، غیبت، چشم چرانی و… این موضوع وجود دارد و افراد جدا از اعتقاد قلبی و حتی عملی خود به دین و آیین اما در مواردی برای خود معانی سازی و ایدئولوژی پروری کرده اند که خارج از حقیقت دین است و یکی از این گناهان بی حجابی است.
یعنی استمرار بی حجابی در طول زمان باعث معنابخشی از ایدئولوژی سازی برای آن در میان مردم در شکل های گوناگون شده است و شما می توانید افراد بی حجابی را ببینید که به دین و خدا و پیغمبر اعتقاد داشته و بسیاری از واجبات خود را انجام می دهند اما در مورد حجاب برای خود معناسازی و دین سازی کرده اند.
از نکاتی که در بالا گفته شد می توان نتیجه گرفت که تنها فرهنگ سازی کافی نیست بلکه باید نسبت به فعل افراد نیز در جامعه حساس بود زیرا استمرار فعلی نامناسب می تواند خود فرهنگی نامناسب را نیز نهادینه کند. اما تأکید بر این نکته لازم است که در فضای عمل اجتماعی بسیاری از ابعاد و پارامترهای مؤثر وجود دارند، که تنها تحلیل آنها از یک بعد کافی نیست و ممکن است عمل بر مبنای تفکری یک بعدی باوجود منطقی بودن نسبت به آن بعد، در فضای اجتماعی کارا نباشد.
در مورد حجاب نیز اوضاع به این گونه است یعنی این موضوع باید از جنبه های گوناگون تحلیل شود و در برخورد نیز از روش ها و شیوه های گوناگون در لایه های مختلف استفاده شود تا این انحراف فردی و اجتماعی رفع گردد.

سید محمد کمیل حسینی رستمی
کیهان

همچنین ببینید

حد و مرز آزادی

آزادی کمله مقدسی است ولی هر چیزی دارای حد است. مثلا آیا انسان آزاد است ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *