دکتر حسن عباسی در گفت و گو با فصلنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف در پاسخ به سوال فوق میگوید:
زنای ذهنی، همجنسگرایی، حیازدگی، ازدواج سفید، ارتباطات جنسی ضربدری، زنازادگی و تک والدی، تجرد، سوپر استارهای جنسی و انگارههای فمنیستی از شاخصههای انقلاب جنسی است و باید به طور ویژه به آن پرداخته شود.
بنابراین ظاهر قضیه در حوزه عفاف و پوشش چیزی است که با باطن آن بسیار متفاوت است و میبینید مثلا فردی به خاطر حفظ آبرو و معذوریات اجتماعی پوشش ویژهای دارد در حالی که از درون فرو ریخته است و ممکن ایت در جایی این فروپاشی به لایه ظاهری فرد هم برسد. شما نمیتوانید قضاوت کنید که اگر کسی محجبه است، حتما عفیف هم است. شاخصه حجاب ظاهری میتواند در برخی از قضاوتها و ارزیابیها گمراهکننده باشد.
بنابراین اگر موضوع انقلاب جنسی در شاخصگذاری شما، دیده نمیشود، رونمای جامعه مطالعه میشود ولی زیربنای آن نه. این دست کارها نیاز به عمق بخشی دارد و میبایست از نگاه سنتی به مسئله عفاف و حجاب فاصله گرفت چون اتفاقاتی در طی این چند دهه اخیر افتاده است که بسیار با انتظارات سنتی ما متفاوت بوده است.
ما اولین باری که در صدا و سیما مسئله زنای ذهنی را مطرح کردیم، خدا میدانید چقدر نامه و تماس از مسیر صدا و سیما دریافت کردیم. جالب اینکه ۹۹ درصد این افراد متدین نبودند، چون متدینها خجالت میکشیدند این مباحث را مطرح کنند و این افرادی که شاید اسمشان شل حجاب یا بدحجاب باشند دنبال ما میگشتند تا بگویند ما این مشکل را داریم و شما چه راه حلی دارید.
و نکته آخر اینکه علاوه بر شاخصههای انقلاب جنسی، شاخصهای کیفی قرآنی نیز برای این مسائل وجود دارد که باد برجسته شوند و به زبان ساده و قابل فهم برای محصولات و آثار و به تبع آن مخاطبان شاخص گذاری شوند. در این فضا میتوان به سه گزینه حفظ بصر، ستر زینت و عدم تبرج اشاره کرد.
به عنوان مثال یک فرد با حجاب میتواند هر سه گزینه حفظ بصرریال ستر زینت و عدم تبرج را نداشته باشد ولی یک فرد کمحجاب میتواند یا چند مورد از این شاخصهای قآنی را داشته باشد. بنابراین شاید لحاظ کردن شاخصهای کیفی یاد شده علاوه بر شاخصهای موجود شما بتواند در گونهشناسی محصولات و مخاطبان تأثیر ویژهای داشته باشد.
فصلنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف – شماره اول – ۱۳۹۵