مقدمه:
کتاب «حماسه عفاف و حجاب» به تحلیل روانشاسی-اجتماعی مسئله حجاب و بدحجابی میپردازد. این کتاب که در نه فصل تنظیم شده، مسئله حجاب را از سه منظر ذاتی، منزلی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده است. این کتاب که اثر آقای عبدالمجید دشتی به همراه ۲۰۰ سؤال بوسیله انتشارات کریمه اهل بیت (ع) نشر یافته است. به منظور معرفی و آشنایی با این کتاب روایتی که در انتهای کتاب آمده است در ادامه ذکر گردیده که توجه شما را به آن جلب میکنم.
در روایتی از حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از امام محمد تقی (ع) روایت کرده که حضرت امیرالمومنین (ع) فرمودند:
روزی من و فاطمه (ع) خدمت حضرت رسول (ص) رفتیم، دیدیم آن حضرت بسیار میگریست من گفتم پدرم و مادرم به فدای تو باد یا رسول الله، سبب گریه چیست؟
فرمودند: یا علی شب معراج که مرا به آسمان بردند زنانی از امت خود را در عذاب شدید دیدم.
- زنی را دیدم که به موی سرش آویخته بودند و مغز سرش از شدت عذاب جوش میخورد بعلت اینکه موی سرش را از مردان بیگانه نمیپوشاند.
- زنی را دیدم که به زبانش آویخته شده بود و آتش حمیم و داغ در حلق او میریختند، زیرا با زبانش شوهرش را عذاب میکرده.
- زنی را دیدم که از پستانهایش آویزان بود، چون از فراش زوجش ممانعت میکرده.
- زنی را دیدم که گوشت بدن خود را میجود در حالی که شعله آتش او را فرا گرفته، زیرا برای نامحرم زینت میکرده.
- زنی را دیدم که پاهایش را به دستهایش بسته بودند و مارها و عقربها را بر او مسلط کرده بودند (او را دم به دم نیش میزند)، چون در شستشوی خود و لباسش از آب ناپاک استفاده میکرده و از جنابت و حیض هم غسلی انجام نمیداد و اهل نظافت و پاکیزگی نبوده و نماز هم سبک میشمرده است.
- زنی که کور و کر و لال در تابوت آتش در حالیکه مغز سرش از بینی او در آمده بود و بدنش بر اثر جذام و پیسی قطعه قطعه شده بود. جبرئیل گفت: زنی بوده که خود را به مردان نشان میداده و از زنا فرزندی به هم رسانده و به گردن شوهرش میانداخته.
- زنی بود که پاهایش در تنوری از آتش آویخته شده بود، چون از خانه بدون اذن شوهر خارج میشده است.
- زنی را دیدم که گوشت بدن او را از همه طرف (جلو و عقب) با مقراض آتشین میبریدند به جهت آنکه خود را به مردان نشان میداده که به او رغبت پیدا کنند.
- زنی را دیدم که سرش، سر خوک و بدنش، بدن الاغ بود و در حالیکه بر او هزار هزار رنگ از عذاب بود و این زنی بود که سخنچین و دروغگو بوده است.
- زنی را دیدم که به صورت سگ در حالیکه آتش بر پشتش وارد و از دهانش خارج میشد و ملائکه هم با گرزهایی از آتش بر سر و بدن او میزدند، به علت آنکه این زن خود را برای غیر زیبا میکرده و با صدای بلند شیون و فریاد میزده و همچنین حسود بوده است.
- زنی را دیدم که صورت و دستهایش سوزانده میشد در حالیکه رودههایش را میخورد و این زنی بود که واسطهگری میکرده و زن و مرد نامحرمی را به حرام به هم میرسانده است.
سپس پیامبر در ادامه فرمودند: «ویل لامرأَه اغضبت زوجها و طوبی لامرأه رضی عنها زوجها» وای به حال زنی که شوهرش را خشمگین کند و خوشا به حال آن زنی که شوهرش از او راضی باشد.