روزنامهی آلمانی “فرنکفورتر و روند شاو” در مقالهای با عنوان “مغزهای باهوش زیر چادر” حجاب زنان ایرانی را ستوده و نوشته است: حجاب در ایران، نه تنها برای زنان ایرانی محدودیت ایجاد نکرده، بلکه به آنان امکان داده تا بتوانند به راحتی به پیشرفتهای خود ادامه دهند. این روزنامه با مقایسهی وضعیت علمی زنان ایرانی قبل و بعد از انقلاب، تصریح کرد: زنان ایرانی در زمان رژیم پهلوی از آزادیهای ظاهری بیشتری برخوردار بودند، اما در صد زیادی از آنها تحصیلات علمی نداشتند.
از جوانی اروپایی پرسیدند: “چرا ازدواج نمیکنی؟” گفت: “وقتی هر روز سیر تازه بتوانم تهیه کنم چرا گاو در خانه بیاورم؟” خدایی حرف بی ربطی هم نزده!
اگر در جامعهای بیحجابی رواج داشت، ارتباط بین زن و مرد حد و مرزی نداشت، بنیان خانواده نیز سست خواهد شد و هیچ جوانی حاضر به تشکیل خانواده و قبول مشکلات و مسئولیتهای مربوط به آن نخواهد بود.
حضرت استاد علامه طباطبایی (ره) میفرمایند: ” …. با باز شدن راه زنا روز به روز، میل و رغبت افراد به ازدواج کمتر میشود. چون با اینکه میتواند از راه زنا حاجت جنسی خود را برآورد. داعی ندارد اگر مرد است محنت و مشقت نفقه عیال و اگر زن است زحمت حمل جنین و تربیت او را تحمل کرده و با محافظت و قیام به واجبات زندگیش جانش به لب برسد، با اینکه غریزه جنسی محرک و باعث همه اینهاست از راه دیگر هم اقناع میشود بدون اینکه کمترین مشکل و سختی تحمل کند چنانکه میبینیم دختر و پسر جوان غربی همین کار را میکند. و حتی به بعضی از جوانهای غربی گفتهاند که چرا ازدواج نمیکنی؟ در پاسخ گفته است: چکار به ازدواج دارم، تمام زنهای این شهر از آن من است! دیگر ازدواج چه نتیجهای دارد؟ تنها خاصیت آن مشارکت و همکاری در کارهای جزئی خانه است که آن هم مانند سایر شرکتهاست که با اندک بهانهای منجر به جدایی شریکها از همدیگر میشود و این مسأله امروزه به خوبی در جوامع غربی مشهود است.
میبینیم که ازدواج را به یک شرکت تشبیه کردهاند که بین زن و شوهر منعقد میشود و آن را تنها غرض ازدواج میشمارند، بدون اینکه حسابی برای تولید نسل و یا برآوردن خواستههای غریزه باز کنند …”
خوب است بدانیم که در فرانسه رقم ازدواج نسبت به هجده سال قبل به یک سوم تقلیل پیدا کرده است.
در آمریکا عدد ازدواج نسبت به ده سال قبل به نصف تقلیل پیدا کرده است. واقعاً خوب که فکر میکنم میبینم استفاده آزاد از زن آزاد کجا اجازه ازدواج به جوان میدهد؟ وقتی ازدواج کم شد جوانهای لاابای و هرزه و دخختر تنها زیاد میشود و این عده چون خرجی زن و بچه ندارند کمتر کار میکنند و جنایت اضافه میشود و صدها مفاسد پدید میآید. این هم یک دلیل برای با حجاب شدنم که نمیخواهم باعث بیرغبت شدن جوانان به سمت ازدواج شوم.
حجاب و پوشیدگی، سبب زیاد شدن ازدواج میشود. به این نحو که وقتی چشم جستجوگر و حریص مرد به هر جا افتاد، میبیند پوشیده است، بنابراین تیر نگاهی که به سنگ خورد، قهرا به سمت همسری شرعی و قانونی بر خواهد گشت و مرد برای ارضا میل خود به ازدواج هدایت میشود. حجاب، مرد را مهیای تهیه منزل و زندگی و جلوگیری از هرزهگری مینماید.
شهید مطهری (ره) میگوید: ” حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر و اساسیتری ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد. اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.”
برگرفته از کتاب “چرا با حجاب شدم؟” نوشتههای مژده بهروزی به قلم روان محمد رحمتی شهرضا ناشر: انتشارات جوانان موفق.