ج) دستدادن مرد با زن اجنبی و لمس بدن زن بر مرد اجنبی، شرعاً حرام است و امتناع از این عمل به اظهار اینکه چنین برخوردی جزو دستورات دینی اسلام است هیچگونه تلقی توهین به طرف مقابل نخواهد شد و مسلمین موظفند عمل به وظایف شرعی را مقدّم بر همه امور خود بدارند و به هر بهانه اقدام به ترک واجب یا فعل حرام نکنند.
مشهور علمای امامیه دست دادن مرد با زن نامحرم را مجاز نمی شمارند.«مصافحه اجنبیه جایز نیست مگر اینکه جامه ای (مانند دستکش) حائل باشد» [۱] مستند فتوای مشهور در عدم جواز مصافحه اجنبیه روایات ذیل است:
۱٫ صحیحه یا مصححه ابوبصیر از امام صادق (ع) : «آیا مرد با زن نامحرم می تواند مصافحه کند؟ فرمود: نه، مگر اینکه جامه ای حائل باشد.» [۲]
۲٫ موثقه سماعه بن مهران از امام صادق (ع) : از ایشان درباره مصافحه مرد با زن پرسیدم فرمود: «مصافحه مرد با زن حلال نیست مگر زنی که ازدواج با وی حرام باشد همانند خواهر، دختر، عمه، خاله، و دختر خواهر، اما زنی که ازدواج با وی حلال است، با او مصافحه نکند مگر اینکه جامه ای حائل باشد و دست زن را (نیز) نفشارد.» [۳]
۳٫ صحیحه یا موثقه ابان از امام صادق (ع) : زمانی که پیامبر مکه را فتح کرد مردان با وی بیعت کردند سپس زنان اجتماع کردند تا آنان نیز بیعت کنند… ام حکیم عرض کرد: یا رسول الله، چگونه با شما ببعت کنیم؟ پیامبر(ص) فرمودند: «من با زنان مصافحه نمی کنم. سپس ظرفی از آب طلبید، دستش را درون ظرف کرد و در آورد، سپس فرمود: دستانتان را در این آب فرو کنید، همین بیعت است.» [۴]
روایات زیر نیز به عنوان مؤید قول مشهور قابل ذکر است:
اول: خبر سعدان بن مسلم از امام صادق (ع) : «دست طاهر پیامبر (ص) پاکیزه تر از آن بود که دست زن نامحرم را مس کند.» [۵]
نحوه بیعت پیامبر با زنان در روایت زیر نیز تشریح شده است: [۶]
دوم: خبر حسین بن زید در خبر مناهی از امام باقر (ع) از پیامبر : «کسی که با زن نامحرم مصافحه کند به سخط خدای عز و جل دچار شده است.» [۷]
سوم: خبر جابر بن یزید جعفی از امام باقر (ع) : «بر زن جایز نیست مصافحه با نامحرم مگر اینکه جامه ای حائل باشد. و بیعت نکند مگر از ورای جامه اش.» [۸]
چهارم: خبر عقاب الاعمال از پیامبر (ص) : « کسی که با زنی به حرام مصافحه کند، روز قیامت با دستان بسته آورده می شود سپس به جهنم انداخته می شود.» [۹]
با توجه به اینکه روایات حرمت مصافحه با اجنبیه مطلق است طبیعی است که فتوای مستند بر آن نیز مطلق باشد و هیچ مصافحه حلالی را با اجنبیه به رسمیت نشناخته باشد. علاوه بر فتوای سید یزدی، فتاوای علمای زیر به عنوان نمونه قابل ذکر است: شیخ محمد حسن نجفی [۱۰] ، آیت الله سید محسن حکیم [۱۱] ، آیت الله سید ابوالقاسم خویی [۱۲] و آیت الله سید روح الله خمینی [۱۳] .
نظر فقهای اهل سنت در مورد ارتباط با نامحرم و دست دادن با نامحرم چیست؟
شیعه و سنی در مسائل مربوط به نامحرم و لزوم حجاب و پوشش زن، اتفاق نظر دارند بدلیل اینکه این مسأله ریشه در قرآن کریم دارد که مرجع فقهی همه مسلمانان می باشد.
توضیح این که: اهل سنت با شیعه در مسائل فقهی اختلاف نظر اندکی دارند که مهم ترین آن مربوط به مسأله نکاح «متعه» (ازدواج موقت) می باشد که اهل سنت آن را مخصوص زمان حیات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و صدر اسلام می دانند و معتقد به نسخ آن بعد از پیامبر اند.[۱۴]
اما در خصوص رابطه زن و مرد اجنبی ـ که مورد سؤال است ـ فتاوای اهل سنت با فتاوای شیعه بسیار نزدیک است.
دست دادن زن و مرد نامحرم:
فقهای اهل سنت در مسأله حرمت لمس نیز مثل شیعه، نظر یکسان دارند. طبق فتوای آنان، لمس و تماس فیزیکی زن و مرد نامحرم بخاطر شدت خوف در فتنه، حرمتش شدیدتر از نگاه به نامحرم است، مگر در موارد ناچاری مثل نجات غریق و یا تشخیص بیماری و عمل جراحی و… که در این موارد به مقدار ضرورت استثناء شده است.[۱۵]
چه کسانی دست دادن با زنان اجنبی را جایز می دانند؟!
به این خبر به نقل از شیعه آنلاین، توجه فرمایید:شیخ “یوسف قرضاوی” در ادامه اظهارات خود گفت: من فتوایی دارم که بر اساس آن مرد مسلمان میتواند در ضرورت با زن اجنبی (نامحرم) دست بدهد اما از ترس اینکه با واکنش مسلمانان مواجه شوم و برای من جنجال آفرینی کند، هیچ گاه این فتوای خود را اعلام نکردم.
“قرضاوی” که در سمینار وزارت سازمان اوقاف قطر سخنرانی میکرد در ادامه افزود: نه تنها من، بلکه بسیاری از علمای اسلامی معاصر از اعلام برخی نظرات و فتواهای خود به شدت بیم دارند زیرا می ترسند که با واکنش شدیدی روبرو شوند.
پاورقی:
[۱] العروه الوثقی ، سید یزدی ، کتاب النکاح، مسئله ۴۰
[۲] کافی ۵/۵۲۵، وسایل، ابواب مقدمات النکاح، باب ۱۱۵، حدیث ۱
[۳] کافی ۵/۵۲۵، وسایل، ابواب مقدمات النکاح، باب ۱۱۵، ح ۲
[۴] ۵/ ۵۲۷/ح۵، وسایل ابواب مقدمات النکاح، ب ۱۱۷، ح ۴
[۵] کافی ۵/ ۵۲۶/ح۲، وسایل ابواب مقدمات النکاح، ب ۱۱۵ ، ح ۴
[۶] کافی ۵/۵۲۶/ح۱، وسایل، ابواب مقدمات النکاح، ب ۱۱۵، ح۳
[۷] فقیه ۴، ص ۱۱۴، وسایل، ابواب مقدمات النکاح، ب ۱۰۵، ح۱
[۸] خصال ۵۸۵/۱۲، وسایل، ابواب مقدمات النکاح، ب ۱۲۳، ح ۱
[۹] عقاب الاعمال ۲۳۴ ، وسایل، ابواب مقدمات النکاح، ب ۱۰۶، ح۴
[۱۰] جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۰۰
[۱۱] مستمسک العروه الوثقی، ج۱۴، ص ۴۹
[۱۲] مبانی العروه الوثقی ، کتاب النکاح، تألیف محمد تقی خویی، ج ۱، ص ۱۰۴
[۱۳] تحریر الوسیله ۲/۲۴۳، کتاب النکاح، مسأله ۲۰
[۱۴] . ابن تیمیّه، الفتاوی الکبری، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۰۸-۱۹۸۷، بیروت، ج ۳، ص ۹۵-۱۲۲٫
[۱۵] . مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، طبع اول، ۱۹۸۲، بیروت.