حضرت فاطمه زهرا (ع)، از عالیترین الگوهای اسلامی است که به حق، مسلمانان از آن کمتر بهره بردهاند. الگو بودن حضرت زهرا (س) تنها به نوع وسایل، پوشش یا امور مادی، زوالپذیر مربوط نیست، بلکه آنچه فاطمه را فاطمه کرده است اموری است زوالناپذیر که کمتر بدان توجه میشود. در زمینه حجاب باید هر چه بیشتر و بهتر حضرت فاطمه (ع) معرفی شوند. به عنوان نمونه به قضایای تاریخی ذیل توجه کنید:
نمونه۱: فاطمه زهرا (ع) با گروهی از زنان مسلمان که بنا به نقل واقدی چهرده نفر بودند، از مدینه حرکت کردند و روانه احد شدند تا از نزدیک جریان کار و حادثه هولناک را ببینند و پیامبر خدا (ص) را ملاقات نمایند.
حضرت فاطمه زهرا (ع) با آن گروه از زنان که دلشان میتپید و از آسیب رسیدن به پیامبر (ص) نگران بودند پس از مدت کوتاهی توانستند خود را به احد یا بهتر بگوییم به میدان رزم برسانند.
وقتی آمدند که پیامبر خدا (ص) چند روز پیش از هنگام رزم سراسر بدنش مجروح شده بود، ناراحتی حضرت زهرا (ع) به اندازهای بود که نمیتوانست آب بیاشامد، در این صحنه زنهای مسلمانی که با حضرت زهرا (ع) بودند، نگفتند: چون ما زن هستیم باید در خانه بنشینیم، بلکه چون آن ها حقایق درخشان اسلام را به خوبی از رسول خدا میآموختند و به وظیفه خود آشن بودند، حجاب اسلامی آنها موجب نمیشد که دست از وظیفه خود بردارند، از این رو هر کدام مشکی پر از آب کرده و به دوش میگرفتند و به رزمندگان آب میدادند، زخم خوردگان را مداوا مینمودند.
تا آنجا احساس وظیفه میکردند که خود حضرت زهرای اطهر (ع) نیز غذا و آب دوش میکشید و از پادر آمدگان میدان رزم پرستاری میکرد و به کمک امیرالمؤمنین علی (ع) زخمهای پیامبر (ص) را شستشو و مداوا مینمودند.
از این داستان معلوم میشود که زنان هم میتواننند با حجاب کامل در اجتماع خدمت کنند.
نمونه۲: مطابق پارهای از روایات، حضرت وقتی که از خانه بیرون میآمد شمله میپوشیدند. شمله روپوش فراگیری بود که کاملا سر تا پای حضرت زهرا (ع) را میپوشاند.
نمونه۳: یکی از اموری که بعضی برای وسعت دادن به اختلاط زن و مرد، به آن تمسک میکنند موضوع خطبه خواندن حضرت زهرا (ع) در مسجد النبی در برابر مردان است. در صورتی که با تشریح چگونگی ورود حضرت زهرا (ع) و خطبه خواندن او به روشنی به دست میآید که این ماجرا هیچ گونه دلالتی بر اختلاط یا بیتناسبی آن با حریم حجاب و عفاف ندارد، بلکه بیانگر آن است که باید حتی در موارد ضرورت مثل تبیین امامت حق، هم باید حریم عفاف را کاملاً حفظ نمود، اینک در اینجا نظر شما را به ذکر متنی که بیانگر ورود حضرت (ع) به مسجد و خطبه خواندن اوست و سپس به شرح کوتاه آن جلب میکنیم:
عبدالله بن حسن نواده امام حسن مجتبی (ع) از پدران خود نقل میکند، هنگامی که ابوبکر و عمر به اتفاق هم، فدک را غصب کردند و این خبر به حضرت زهرا (ع) رسید در این هنگام حضرت زهرا (ع) روسری خود را بر سرش پیچید و عبای خود را که (روپوشی مانند چادر بود) بر سر نمود و همراه گروهی از همفکران و یاران و زنان خویشاوند به سوی مسجد حرکت کرد، آن حضرت در حال راه رفتن بر اثر شتاب یا بلندی لباس به قسمت پایین لباسش، پا میگذاشت (یعنی قسمت پایین پیراهن بلند یا چادرشان، زیر پایش قرار میگرفت) راه رفتن او در (متانت و وقار) از راه رفتن رسول خدا (ص) هیچ کم نداشت و همانند او بود، تا اینکه آن حضرت بر ابوبکر وارد شد، در حالی که ابوبکر در میان گروه بسیاری از مهجر و انصار و سایر مسلمانان قرار گرفته بود، در این هنگام میان آن حضرت و مردم پردهای نصب شد.
حضرت زهرا (ع) نشست، سپس ناله جانسوزی نمود که بر اثر آن صدای همه حاضران به گریه بلند شد، به گونهای که گویی از صدای گریه، مسجد به لرزه در آمد، سپس حضرت زهرا (ع) اندکی سکوت کرد، تا مردم آرام شدند و جوش و خروششان بر اثر گریه، فرو نشست، آنگاه خطبه را شروع کرد.
در گزارشی دیگر از این واقعه چنین میخوانیم: ” ابو هاشم گوید: هنگامی که علی (ع) را (از خانه) بیرون بردند حضرت فاطمه (ع) نیز بدنلال آن حضرت بیرون آمد در حالی که پیراهن رسول خدا (ص) را روی سرش گذارده بود و دست حسن و حشین (ع) را به دست گرفته بود و میفرمود: مرا با تو چه کار ای ابابکر؟ میخواهی بچههایم را یتیم کنی و مرا بیشوهر کنی؟ به خدا سوگند اگر کار بدی نبود مویم را پریشان میکردم و به درگاه پروردگار خود فریاد میزدم، مردی از ان جمعیت گفت: (ای فاطمه) چه منظوری از این کار داری؟ (مجلسی (ره) میگوید: یعنی میخواهی عذاب بر این امت نازل کنی؟) سپس حضرت زهرا دست علی را گرفت و از مسجد او را برد.”
خلاصه اینکه زهرای مرضیه (ع) که بانوی سرشار از بینش و بصیرت بود و در زمان جاهلیت تیره و تار ” کوثر زنان و مردان آفرینش” نام گرفت، با سیره و سخن خود مسئله حجاب و پوشش زن را به خوبی مورد توجه قرار داد. ایشان الگوییی ماندگار از شخصیت عظیم خویش به یادگار گذاشت و جلوههای ارزشی زنان را برای همیشه ایام ترسیم کردند.
برگرفته از کتاب “چرا با حجاب شدم؟” نوشتههای مژده بهروزی به قلم روان محمد رحمتی شهرضا، انتشارات جوانان موفق.