حکایتی تازه و خواندنی از حضور اجتماعی یک زن ایرانی

برای آنها هم جالب بود؛ به‌خصوص اگر با مادر یا مادربزرگ چادری خود بودند. باید بگویم آنها نیز دو جور رفتار می‌کردند. برخی دختران ابراز ناراحتی می‌کردند و طوری نشان می‌دادند که لازم به این کار نیست یعنی لازم به دادن تخفیف نیست. ولی در مقابل دخترانی هم بودند که با خوشرویی رفتار می‌کردند و از این‌که به مادر و مادربزرگشان این‌گونه توجه شده خوشحال می‌شدند.

حکایتی تازه و خواندنی از حضور اجتماعی یک زن ایرانی

 

 
زنی که چادر را مایه آبرو و افتخار خود می داند؛ خانم «شریفی» بانوی خوش‌ذوقی که ثروت و نام برایش از پایین درجه اهمیت برخوردار است. صاحب یک فست‌فود در خیابان سهروردی واقع در میدان شهید قندی تهران است. با توجه به اعتقادات عمیق دینی خود دست به اقدامی جالب در محل کار خود زده است. شیوه عمل ایشان را می‌توان نمونه بارز و موفق امر به معروف و نهی از منکرِ عملی در جامعه امروز دانست.

 
ایشان، در مصاحبه‌ای شیرین از ابتکار معنوی خود می‌گوید.

 بانو شریفی این‌طور شروع می‌کنند: «این مسئله ذهنم را مشغول کرده بود که چگونه می‌توانم کاری برای راحتی حال مشتریان به خصوص زنان محجبه انجام دهم؛ که از طرفی باعث آسودگی آنها شود، از سویی دیگر بتوانم  به نوبه خود کاری  برای گسترش فرهنگ حجاب انجام دهم. از شب میلاد امام حسین(ع) در ماه شعبان شروع به دادن ده درصد تخفیف به خانم‌های محجبه (چادری) کردیم. اقدامی که هدف آن رضایت خداوند بود نه شهرت و کسب موقعیت».

  

 

حتماً مشتریان با شنیدن این مطلب متعجب می‌شوند؛ لطفاً از عکس‌العمل آنها برایمان بگویید؟

«بله؛ عکس‌العمل آنها متفاوت بود که حتی برای خود من هم جالب است. به‌عنوان مثال وقتی همسران خانم‌های محجبه برای پرداخت هزینه غذا با جمله ” ده درصد تخفیف حجاب” مواجه می‌شوند یکه می‌خورند و طوری نگاه می‌کنند که انگار کسی همسر آنها را زیر نظر داشته است.

ولی عده‌ای هم هستند که خوشحال می‌شوند و استقبال می‌کنند. خانم‌ها هم ابراز رضایت‌مندی می‌کنند و می‌گویند خدا را شکر که کسی پیدا شده و این‌طور در راه گسترش فرهنگ اسلامی تلاش می‌کند.

البته باید بگویم این شیوه تخفیف تنها برای یک نفر نیست. قرار بر این است که اگر یک دختر چادری به همراه دوستان غیر چادری خود باشد هم، برای کل آن فیش ده درصد تخفیف، محاسبه شود. شاید این عمل باعث تشویق بقیه به سمت حجاب کامل شود».

مطمئناً مشتریان شما تنها زنان و دختران محجبه نیستند؛ غیر محجبه‌ها زمانی که از این قضیه با خبر می‌شوند، چه عکس‌العملی نشان می‌دهند؟

«بله؛ خب، برای آنها هم جالب بود؛ به‌خصوص اگر با مادر یا مادربزرگ چادری خود بودند. باید بگویم آنها نیز دو جور رفتار می‌کردند. برخی دختران ابراز ناراحتی می‌کردند و طوری نشان می‌دادند که لازم به این کار نیست یعنی لازم به دادن تخفیف نیست. ولی در مقابل دخترانی هم بودند که با خوشرویی رفتار می‌کردند و از این‌که به مادر و مادربزرگشان این‌گونه توجه شده خوشحال می‌شدند.

البته باید بگویم رفتار آدمها بستگی به تریبت خانوادگی آنها دارد. جوانانی که در خانواده‌های با اصالت بزرگ شده‌اند رفتار مناسب‌تری نسبت به دیگر جوان‌ها دارند. دهن‌کجی و تنفر برخی افراد نسبت به حجاب برای من اهمیتی ندارد؛ آنها هم برای من محترم هستند. هیچ‌گاه به آنها بی‌احترامی نمی‌کنم و تنها سکوت می‌کنم».

  

 

– برایم جالب بود که بدانم همسایه‌های فست‌فود شما با این اقدام چه برخوردی داشتند!

«باید بگویم درباره این کار با آنها صحبت نکردم؛ چون همان‌طور که گفتم هدفم جلب رضایت خداوند است؛ ولی تصور می‌کنم پرسنل، به آنها خبر داده باشند. چون آبمیوه‌فروشی نزدیک ما تصمیم گرفت از نیمه‌شعبان این کار را انجام دهد ولی آن را نیمه‌کاره رها کرد».

خانم شریفی تنها صاحب  یک فست فود نیست. ایشان با حساسیت و دقت و دلسوزیی مادرانه زندگی پرسنل خود را نیز رصد می‌کند. خودش می‌گوید: اکثر کسانی که در مغازه مشغول هستند افراد دور از خانواده‌اند که از شهرستان به تهران آمده‌اند. همیشه سعی کرده‌ام به نماز و کار خیر تشویقشان کنم. به طرز برخورد و حتی نوع پوشش آنها توجه می‌کنم. تلاش می‌کنم تا به ازدواج سوقشان دهم تا از گناه و آلودگی به دور باشند.

بانو شریفی که در حال حاضر دهه پنجم زندگی پربرکت خود را سپری می‌کند در زندگی خانوادگی خود نیز زنی موفق است. او صاحب دو فرزند پسر و دو فرزند دختر است. ایشان خیلی زود همسرشان را از دست دادند. در یکی از روزهای محرم سال ۱۳۷۱ زمانی که خانه توسط اعضا خانواده مهیای عزاداری امام حسین (ع) می‌شد همسر ایشان دچار برق‌گرفتگی شده؛ به دیار باقی شتافت.

از آن به بعد بانوی خانه مسئولیتی دوچندان به دوش می‌گیرد. فرزندان با حمایتهای بی‌دریغ مادر توانستند مدارج علمی را طی و مشغول کار شوند. یکی از دختران ایشان در رشته زبان و ادبیات فرانسه تحصیل کرده است.

او به واسطه تربیت مادرِ متعهد خود منشأ اثر بر روی دیگر دانشجویان و همکلاسیان خود بوده است. مادر با افتخار از نفوذ معنوی دختر کوچکش بر دیگران این طور می‌گوید که او بسیاری از هم دوره‌ای‌هایش را با نماز و واجبات دینی آشتی داده است. دختر دیگرایشان هم فارغ‌التحصیل رشته معماری است. با وجود دو فرزند فعالیتهای قرآنی و دینی نسبتا گسترده ای دارد. دختران جوان خانم شریفی به مانند مادر، خانواده و تربیت فرزندان را وظیفه اصلی و اولیه خود به حساب می‌آورند.  

بانو شریفی، یک برنامه مستمر در ایام عزاداری اهل‌بیت دارند. حسینیه ایشان هر ساله میزبان سوگواران خاندان پیامبر(ص) است. ایشان خود از دعای کمیل شبهای جمعه، این ایام با احساسی خاص صحبت می‌کنند. او خود می‌گوید خیلی از افرادی که در این برنامه‌ها شرکت کرده‌اند حاجت‌روا شده و مهمان هر ساله این مراسم هستند.

بینش بلند و درک عمیق زنانی مانند بانو شریفی که در همان محدوده مغازه کوچک، خود را نمایان کرده نشانی است از پیوند ناگسستنی روح و جان زنان و دختران این مرز و بوم با اسلام عزیز. 

بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق‌های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می‌فهمید