در منابع مختلف مطالب متنوعی در مورد این سنت قدیمی آمده و فلسفه هایی برای آن ذکر شده. برخی این سنت را تلفیقی از فرهنگ و سنت ایرانیان و اعراب دانسته اند، و عده ای هم به یقین عنوان می کنند که این سنت کاملاً ایرانی است و اسناد معتبری هم بر این ادعا ارائه کردهاند.
هدف از این نوشتار پرداختن به فلسفه چهارشنبه سوری نیست. نکته مهم برای ما نوع مراسمی است که در گذشته به این مناسبت برگزار می شده و اینکه امروزه جایگاه آن مراسم در فرهنگ ما کجاست و چقدر دچار تغییر شده است.
پختن حلوا، آجیل مشکل گشای چهارشنبه سوری، فالگوشی و گره گشایی، مراسم قاشق زنی و … از جمله رسوماتی است که در منابع برای ایران باستان در جشن چهارشنبه آخر سال ذکر شده است.
گفته شده که در این شب مرسوم بوده آتش بزرگی برپا کنند و ضمن پریدن از روی آن، جمله معروف “زردی من از تو، سرخی تو از من” را بخوانند و به اعتقاد خودشان با این کار قصد دور کردن بیماریها و به اصطلاح انرژیهای منفی را از خود نموده و انرژیهای مثبت را به سمت خود جذب می کردند. آنها در واقع با این جشنها علاوه بر تقویت روابط خانوادگی و دوستانه و به اصطلاح ما “صله ارحام”، به استقبال نوروز می رفتند.
اما امروزه چیزی که از این رسم کهن باقی مانده، تنها آتش بازیهایی است که آن هم در سالهای اخیر تبدیل شد به ترقه بازی و انفجار نارنجک، و نتیجه آن کشته، مجروح و ناقص شدن یک عده جوان و آسیبهای روحی و جسمی به رهگذران و عابران بیچاره است، و مهمتر از همه ایجاد حس ترس و عدم امنیت در خانواده هاست. اعمالی که واقعاً چهارشنبه سوری را در ذهن مردم به چهارشنبه سوزی تبدیل کرده است!
خوشبختانه یکی دو سالی هست که شاهدیم با اقدامات فرهنگی و امنیتی مسئولان امر، میزان این شیطنتهای خطرناک و حادثه ساز، بطور چشمگیری کاهش یافته. و چه خوب است که این روند کاهشی همچنان ادامه پیدا کند و چقدر خوبتر است که به جای این اعمال خطرناک و بیهوده، سنتهای قشنگ و بامفهومی مثل دورهمنشینی یا خواندن شاهنامه جایگزین شود.
اما نکته مهم و قابل تأمل، تغییر و دگرگونی آداب و رسوم است. چه شد که یک فرهنگ غنی و رسوماتی که پشتوانه آن اندیشه بود، جای خود را به رفتارهایی داد که هیچ فکر و انرژی مثبتی پشتیبان آنها نیست و تنها ثمره اش خسارتهای مالی و جانی جبران ناپذیر است؟
بیشتر مواظب اندیشه زدایی ها باشیم. کمی فکر کنیم…
lcszr.com