خانه / مشاوره و پرسش و پاسخ / منابع داستان برصیصای عابد

منابع داستان برصیصای عابد

پرسش:

یک منبع معتبر از  داستان برصیصای عابد به من معرفی کنید


اشاره:

اخیرا داستان برصیصای عابد را به نقل از کتاب داستانهای پراکنده شهید دستغیب ذکر کرده ایم.

یکی از کاربران سامانه بیان نموده اند که “اصلا چنین آدمی وجود نداشته است” و از ما درخواست نموده اند “یک منبع معتبر از این داستان ” به ایشان معرفی کنیم.لذا توجه این دوست عزیز و سایر کاربران گرامی را به توضیحات ذیل به نقل از پرسشکده جلب می نماییم:

برصیصا را برخی در لغت برگرفته از «صیصا» در زبان آرامی می‌دانند که به معنای سینه بند یا کاکلهای کلاه اسقف اعظم که یادآور برترین مقام کلیساست، می­باشد و در اصطلاح راهبی عابد و زاهد بود که در دام شیطان گرفتار گشت و بد فرجام شد.( مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶، ج ۳، ص ۱۲۰)

برصیصا از قوم بنی اسرائیل بوده که عمری به پرستش خداوند و بندگی او سپری کرد و در پرتو ریاضت و یکتاپرستی و عبادت به مقامی رسیده بود که خداوند دعای او را در حق بیماران و دیوانگان و درماندگان مستجاب می‌کرد و خواسته‌اش را برآورده می‌نمود، مردم نزد او می‌آمدند و او برایشان دعا می‌کرد و شفای آنان را از خدا می‌خواست و خدا نیز شفا می‌بخشید.( طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۰، چاپ اول، ج ۱۴، ص ۶۹۰-۶۸۸)


یاد کرد قرآن از برصیصا:

نام و سرگذشت برصیصا بطور مستقیم در قرآن نیامده است؛ ولی آیات اول تا هجدهم سورۀ شریفۀ حشر به این مطلب اشاره­ دارد، به این صورت که این آیات سرگذشت طایفه یهود بنی نضیر را بازگو می­‌کند که در اثر پیمان شکنی، (بدون جنگ و خونریزی) از مدینه رانده شدند(طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی با همکاری رجاء، ۱۳۶۳، ج ۱۹، ص ۴۱۲) و سخن از منافقانی است که به بنی نضیر قول مساعدت می‌دهند و آنها را علیه پیامبر اسلام (ص) تحریک می‌کنند، اما هرگز به این قولهای دروغین عمل نمی‌کنند،( مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، چاپ ۱۲، ج ۲۳، ص ۵۲۹- ۵۲۸)

در ادامه قرآن کریم دربارۀ منافقان تشبیهی به کار می‌برد و می‌فرماید: «کَمَثَلِ الشَّیطانِ اِذْ قالَ لِلاِنسانِ اکْفُرْ فَلمّا کَفَرَ قالَ اِنّی بَریءٌ مِنکَ اِنّی اَخافُ اللهَ رَبّ الْعالمینَ»( حشر، ۱۶، ؛ترجمه آیات از آیت الله مکارم شیرازی می‌باشد.) «کار آنها همچون شیطانی است که به انسان گفت: کافر شود تا مشکلات تو را حل کنم. اما هنگامی که کافر شد، گفت: من از تو بیزارم، من از خداوندی که پروردگار عالمیان است، بیم دارم» در اینکه منظور از انسان در این آیه کیست در میان مفسران اختلاف است، اکثر آنها، آن را جنس انسان می‌دانند که شیطان انسانی را به سوی کفر دعوت می‌کند، زیبایی‌های دنیا را در نظرش زینت می‌دهد و او را گرفتار کفر می سازد و سرانجام او را با همان رها می‌سازد.( تفسیر المیزان، پیشین، ص ۴۳۷، تفسیر نمونه، پیشین، ص ۵۳۸) برخی قائلند، آیه در مورد کفار جنگ بدر نازل شده است،( تفسیر مجمع البیان، پیشین، ص ۶۹۱) اما اغلب مفسران برصیصای عابد را مصداق بارز انسان در این آیه می‌دانند.

داستان حیرت انگیز برصیصای عابد:

راهب بنی اسرائیل در اثر عبادات طولانی به نقلی مستجاب الدعوه بود اما شیطان سالها در پی فریب او بود، روزی زنی که به جنون مبتلا شده بود را به نزد وی می‌آورند تا او را شفا دهد از برصیصا می‌خواهند زن را نزد خود نگاه دارد، ابتدا امتناع می‌کند ولی با اصرار برادران آن زن، می‌پذیرد تا نزد او بماند. شیطان راهب را وسوسه کرده و جمال زن را در نظرش زیبا جلوه می‌دهد و برصیصا به او تجاوز می‌کند، بار دیگر شیطان به او القا می‌کند برای فرار از رسوایی، زن را بکشد و او را مدفون سازد، راهب در پی آن خیانت، چنین جنایتی هم مرتکب می‌شود. راز این رسوایی آشکار می‌شود و برصیصا را به صلیب یا به دار می‌کشند در بالای چوبۀ دار شیطان بار دیگر دست به گمراهی او می‌زند و از نقش اصلی خود در رقم خوردن این سرنوشت خبر می‌دهد و از او می‌خواهد اگر در برابرش سجده کند، او را رهایی بخشد، گویند راهب در همان حال با اشاره بر او سجده می‌کند و کافر می‌شود شیطان نیز از وی بیزاری جسته و او را رها می‌کند و برصیصای راهب در حالت کفر از دنیا می‌رود.( مجمع البیان، پیشین، ص ۶۹۰-۶۸۸؛ نمونه، پیشین، ص ۵۴۵-۵۴۴؛ المیزان، پیشین، ص ۴۴۱-۴۴۰)

این داستان با شرحی مفصل ‌تر و با جزئیاتی متفاوت در روایات نقل شده است،

نام برصیصا در کنار نام ابلیس و بلعم باعورا یاد می‌شود که هر سه به رغم پیشینۀ درخشان در عبادت و بندگی، سرانجامشان تباه می‌شود.( اعلام قرآن، پیشینه، ص ۱۲۰) به‌ نظر مى‌رسد که‌ نام‌ شخصیت‌ اصلى‌ او‌ در اصل‌ نامعلوم‌ بوده‌، و از اواخر قرن‌ ۴‌ قمری(۱۰ میلادی)‌ به‌ بعد نام‌ «برصیصا» به‌ او داده‌ شده‌ است‌؛ و گویا اخبار مربوط به‌ آنتونى‌ قدیس‌، زاهد مسیحى‌ در مصر، در پیدایش‌ آن‌ بى‌تأثیر نبوده‌ است. ابن‌ بطوطه‌ در رحله خود به‌ قصر برصیصای‌ عابد اشاره‌ دارد که‌ بین‌ طرابلس‌ و اسکندریه‌ آن‌ را دیده‌ است‌ (ص‌ ۲۰)، با توجه‌ به‌ این‌ شواهد، برخى‌ این‌ داستان‌ را حکایتى‌ اساساً عبری‌ مى‌دانند که‌ بعدها به‌ ادبیات‌ عربى‌ و فارسى‌ وارد شده‌ است‌ (خانلری‌، ۱۵۷)


در روایتهای‌ اسلامى‌ پس‌ از طبری‌ نام‌ برصیصا را برای‌ قهرمان‌ این‌ داستان‌ به‌ کار برده‌اند و ظاهراً نخستین‌ مؤلفى‌ که‌ نام‌ برصیصا را ذکر کرده‌ است‌، ابولیث‌ سمرقندی‌ (د ۳۷۳ق‌/۹۸۳م‌) در تنبیه‌الغافلین‌ (ص‌ ۴۸۰) است‌. پس‌ از او این‌ حکایت‌ را کسانى‌ چون‌ بیهقى‌ (د ۴۵۸ق‌/۱۰۶۶م‌) در شعب‌ الایمان‌ (۴/۳۷۲-۳۷۳)، غزالى‌ (د ۵۰۵ق‌/۱۱۱۱م‌) در مکاشفه القلوب‌ (ص‌ ۶۹ -۷۰)، سهیلى‌ (د۵۸۱ق‌/۱۱۸۵م‌) در التعریف‌ و الاعلام‌ (ص‌ ۱۶۷)، ابن‌ جوزی‌ (د ۵۹۷ق‌/۱۲۰۱م‌) در تلبیس‌ ابلیس‌ (ص‌ ۲۶ تا ۲۹)، قزوینى‌ (د ۶۸۲ق‌/ ۱۲۸۳م‌) در عجایب‌ المخلوقات‌ (ص‌ ۳۸۰-۳۸۱)، ابشیهى‌ (د ۸۵۰ق‌/ ۱۴۴۶م‌) در المستطرف‌ (ص‌ ۲۳۳) و… نقل‌ کرده‌اند. در تفاسیری‌ چون‌ التبیان‌ شیخ‌ طوسى‌ (د ۴۶۰ق‌/۱۰۶۸م‌) (۹/۵۷۰ -۵۷۱)، مجمع‌ البیان‌ طبرسى‌ (د ۴۶۸ق‌/۱۰۷۶م‌) (۹/۳۹۷)، تفسیر بغوی‌ (د ۵۱۶ق‌/ ۱۱۲۲م‌) (۴/۳۲۲- ۳۲۵)، کشف‌ الاسرار میبدی‌ (د ۵۲۰ق‌/۱۱۲۶م‌) (۱۰/۵۲ – ۵۵)، تفسیر ابوالفتوح‌ رازی‌ (قرن‌ ۶ق‌/۱۲م)‌) ۱۱/۱۰۷ تا ۱۱۱) لباب‌ التأویل‌ خازن‌ (د ۷۱۰ق‌/۱۳۱۰م‌) (۴/۲۵۰-۲۵۲)، تفسیر ابن‌ کثیر (د۷۷۴ق‌/ ۱۳۷۲م‌) (۸/۱۰۱-۱۰۲) و… نیز این‌ حکایت‌ ذیل‌ آیات‌ یاد شده‌ از سوره حشر به‌ صورتهای‌ مختلف‌ آمده‌ است‌، هر چند که‌ برخى‌ مانند سهیلى‌ و ابن‌ کثیر نام‌ برصیصا را برای‌ این‌ راهب‌ با تردید ذکر کرده‌اند و برخى‌ چون‌ غزالى‌ و شیخ‌ طوسى‌ نامى‌ برای‌ راهب‌ عنوان‌ نکرده‌اند.


مطالب مرتبط:

داستان برصیصای عابد

شعر برصیصای عابد

همچنین ببینید

اگر رضاخان توانست با چماق چادر را بردارد ما هم می توانیم…

عده ای بر این عقیده اند که در کارهای فرهنگی نباید سخت گیری باشد و ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *