عرفه روز نیایش و بندگی ٬ روز توبه و استغفار٬روز بخشوده شدن ٬
روز پاک شدن از گناهان و تیرگی های دل و جان است
روز عرفه روزی است بسیار ارجمند و ویژه دعا و نیایش.
در روایات بسیار سفارش شده که انسان در روز عرفه در کربلا
و در کنار قبر امام حسین علیه السلام باشد.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
“در روز عرفه خداوند نخست بر زائران مزار حسین علیه السلام جلوه میکند،
نیازهایشان را برمیآورد، گناهانشان را میبخشاید
و … و سپس بر گردآمدگان عرفات جلوه مینماید.”
میگویند در حج واجب چون حتما” امام زمان در حج حضور دارند
خیلی از حجاج اگر چشم بصیرت داشته باشند حضرت را میبینند.
ولی آقا ما که لیاقت نداریم به سفر حج مشرف بشیم
تا شاید در صحرای عرفات خاک زیر پایتان باشیم
و از انفاس پر ثمرتان بهرهمند شویم .
مولا ما که لیاقت نداریم درحرم امامان حضرت حسین علیه السلام باشیم،
در کنار ضریح شش گوشه ارباب،
در کنار گودال قتلگاه باشیم و دعای عرفه بخوانیم.
ولی از همین راه دور تو را صدا میزنم،
میدانم که میشنوی، میدانم که مرا میبینی،
میدانم وقتی گناه میکنم از من رو برمیگردونی تا مرا نبینی … .
ولی من یک دلخوشی دارم، من شیعه هستم و شما اهل کرامت
اگر اسمی از مولا علی ببرم حتما” برمیگردید و منو نگاه میکنید … .
میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم
و از باران عرفه سیراب شوم.
دوباره کبوترهای دل با خاک عرفات تیمم میکنند.
نمیدانم هرچه هست من زائر کوی حسینم،
میخواهم با زمزمههای حسینی در صحرای عرفات،
مُحرم درگاه خدا شوم .
اسرار وقوف در عرفات
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام درباره راز وقوف در عرفات فرمود: عرفات خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آنقدر تضرّع کند تا لایق ورود حرم شود.(۱) از اینرو شب و روز عرفه دعاهای مخصوص دارد که جزو فضایل برجسته و وظایف مهم روز عرفه است. بنابراین، خداوند این گونه مهمانان خود را برای ورود در خانهای که انبیا علیهم السلام به طهارت آن قیام و اقدام کردهاند:
“و عهدنا إلی إبراهیم و إسمـعیل أن طهّرا بیتی”(۲)
تطهیر و پاک میکند؛ زیرا خداوند در خانه پاک، تنها مهمانان پاک را میپذیرد.
اسرار عرفات فراوان است، و برخی از آنها که در حدیث شبلی(۳) بدانها اشاره شده عبارت است از:
۱ـ وقوفِ در عرفات برای آن است که انسان به معارف و علوم دینی واقف شده و از اسرار الهی نظام آفرینش با خبر شود. بداند که خداوند به همه نیازهای او واقف و بر رفع همه آنها تواناست. خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت کند که طاعت او سرمایه و وسیله هر بینیازی است: “و طاعته غنی.”(۴)
از اینرو امام سجاد علیه السلام به سائلی که در روز عرفه گدایی میکرد، فرمود: وای بر تو! آیا در چنین روزی، دست نیاز به سوی غیر خدا دراز میکنی؛ در چنین روزی برای کودکان در رحمْ امید سعادت میرود:
“ویحک! أغیرالله تسأل فى هذا الیوم. إنه لیُرجی لما فى بطون الحبالی فى هذا الیوم أن یکون سعیداً!”(۵)
کسی که در این جا از خدا غیر خدا را طلب کند زیان کرده است. امام سجاد علیهالسلام کسانی را که در چنین زمان و مکانی دست نیاز به سوی دیگران دراز میکنند، بدترینِ انسانها معرفی فرمود: “هؤلاء شرار من خلق الله. الناس مقبلون علیالله و هم مقبلون علی الناس.”(۶)
۲ ـ حجگزار باید در آنجا بر این نکته عارف شود که خدای سبحان به نهان و آشکار و صحیفه قلب او و رازهای آن و حتی آنچه برای خود او روشن نیست و به طور ناخودآگاه در زوایای روح او میگذرد آگاه است؛ یعنی سرزمین عرفات محل ادراک و شهود مضمون آیه کریمه “و إن تجهر بالقول فإنّه یعلم السرّ و أخفی”(۷) است.
انسان اگر بداند که قلبش در مشهد و محضر حق است همان طور که خود را به گناهان جوارحی نمیآلاید، گناه جوانحی نیز نمیکند و قلبش را از خاطرات آلوده تنزیه میکند.
در حدیثی که متن آن در بحث از اعمال منا خواهد آمد، امام سجاد علیهالسلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم که حاجیان در منا حضور دارند، خدای سبحان بر ملائکه افتخار میکند و میفرماید:
اینان بندگان من هستند که از راههای دور و نزدیک با مشکلات بسیار به اینجا آمده و بسیاری از لذّتها را بر خود حرام کرده و بر شنهای بیابانهای عرفات و منا خوابیده و این چنین با چهرههای غبارآلود در پیشگاه من اظهار عجز و ذلّت میکنند. اینک به شما اجازه دادم تا آنان را ببینید. آنگاه ملائکه حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه میشوند. (۸)
خدای سبحان به زائران راستین خانه خود مباهات میکند، با این که عزت و فخر انسان در بندگی برای خدا و بودنِ تحت ربوبیت اوست؛ همانگونه که در مناجات امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است:
“إلهى کَفی بى عِزّاً أن أکون لک عبداً و کَفی بى فَخْراً أن تکون لى ربّاً أنت کما أُحبُّ، فاجعلْنى کما تُحبُّ.”(۹)
گرچه فرشتگان تا حدودی از غیبْ با خبر و نسبت به بسیاری از مسائل ماورای طبیعت آگاهند، امّا پردهپوشی و رحمت و لطف حق اجازه نمیدهد که حتی آنان نیز بسیاری از اسرار ما را بفهمند با این که آنها مأمور ثبت اعمال و خاطرات ما هستند. چنان که امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به خداوند عرض میکند: خدایا! بعضی از اعمال و افکارم را تنها تو شاهد بودی و اجازه ندادی حتی فرشتگان بر آنها آگاهی یابند:
“والشّاهد لما خفى عنهم و برحمتک أخفیتَه و بفضلک سترتَه.”(۱۰)
امّا برابر حدیث مزبور، در روز عرفه و عید قربان ملائکه به اذن خداوند به نهان دلهای زائران نظر کرده، میبینند که قلب عدّهای بسیار سیاه است و دودهای سیاه از آنها برمیخیزد که از
“نار الله الموقده * الّتی تطّلع علی الأفئده”(۱۱)
است. خداوند به ملائکه میفرماید: اینان کسانی هستند که پیامبر را راستگو نمیدانند(معاذالله)ودر� �� �موری مانند جانشینی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میگویند: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از نزد خود این کار را کرده است! آنها بین قرآن و عترت جدایی انداخته و بعضی از امور را نمیپذیرند.
فرشتگان گروه دیگری را میبینند که دلهایشان بسیار نورانی است. خداوند در معرفی این گروه میفرماید: اینان مطیع خداوند و پیامبر او هستند. پیامبر را امین وحی میدانند و معتقدند که او از نزد خود هیچ نگفته و در همه مسایل و احکام الهی و از آن جمله در امامت و رهبری، سخنان و اقدامهای او برابر وحی خداوند بوده است.
راز این نکته، این است که ولایت، سرّ همه اعمال است؛ مؤمنان راستین که هم به سرّ ولایت میرسند و هم به اسرار حج،به صورت انسان واقعی در سرزمین عرفات و منا ظهور میکنند و خدای سبحان در مقام فعل، به آنان فخر میکند. چنین انسانهایی فرشته مَنِش و حتی برخی از آنها از فرشتگان بالاترند.
البته آنچه در این حدیث شریف بیان شد، مسئلهای تاریخی و از قبیلِ “قضیهٌ فى واقعهٍ” و منحصر به مراسم حج و روزهای عرفه و عید قربان نیست، بلکه این صحنه همیشه وجود دارد، نهایت این که جلوهی تام آن در حج ظهور کرده است.
۳ـ شایسته است در روز عرفه حجگزار از “جبلالرّحمه”(۱۲) که در سرزمین عرفات واقع است بالا رفته(۱۳)، دعایی را که سالار شهیدان حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه در جانب چپ آن کوه رو به کعبه ایستاد و خواند(۱۴)، بخواند.
راز بالا ی کوه رحمت رفتن
امام سجاد علیه السلام فرمود: راز بالای کوه رحمت رفتن این است که انسان بداند خداوند نسبت به هر زن و مرد مسلمان رئوف و مهربان بوده و متولی هر زن و مرد مسلمان است. گرچه خدای سبحان نسبت به همگان ولایت تکوینی دارد و او ولیِّ همه است:
“هنالک الوَلایه لله الحقِّ”(۱۵)
و گرچه رحمت عام خدا فراگیر و شامل همه موجودات است:
“رحمتی وسعت کلّ شیء”(۱۶)
و “کتب ربّکم علی نفسه الرَّحمه”(۱۷)
لیکن رحمت خاص او ویژه پرهیزکاران است:
“رحمتی وسعت کلّ شیء فسأکتبها للّذین یتّقون.”(۱۸)
مستفاد از مجموع دو آیه اخیر این است که خداوند بر خودش لازم کرده است که رحمت خاص را به پرهیزکاران عطا کند.
صعود بر جبلالرحمه، باید انسان را عارف به این سرّ کند که خداوند نسبت به مرد و زن “مؤمن” رحمت خاص و ولایت مخصوص دارد. نیل حجگزاران به چنین معرفتی در نحوه نگرش و ارتباط آنان با سایر افراد و جوامع تأثیر خواهد گذارد.
۴ ـ بخشی از سرزمین عرفات منطقهای است به نام “نَمِره” که مسجدی به این نام در آن واقع است. امام سجاد علیه السلام در بیان راز این محدوده فرمود: معنای حضور در “نمره” این است که: “خدایا! من به چیزی امر نمیکنم، مگر این که قبلاً خود مؤتمِر باشم و از چیزی برحذر نمیدارم مگر این که خود قبلاً پرهیز کرده باشم.”
توضیح این که، هر مسلمانی مکلف به امر به معروف و نهی از منکر است. ظاهر این حکم و بُعد فقهیاش آن است که کسی که عالم به حکم شرعی است باید شخصی را که عالماً عامداً آن حکم را رعایت نمیکند، از باب امر به معروف و نهی از منکر راهنمایی کند. البته امر به معروف و نهی از منکر غیر از تعلیم و موعظه و ارشاد است، اگرچه ممکن است در بعضی موارد از مصادیق آنها باشد؛ زیرا امر به معرف و نهی از منکر، حتی اگر به نرمی بیان شود، جنبه ولایت و آمریَّت دارد.
در وجوب امر به معروف و نهی از منکر، عدالت و طهارت نفس آمر و ناهی از شرایط آن به شمار نیامده است، بلکه علم و آگاهی او از آن معروف یا منکر، و احتمال تأثیر امر و نهی او و مانند آن جزو شرایط است. اما باطن آن بر اساس رازی که درباره “نمره” بیان شد، به عدالت برمیگردد؛ یعنی آمر به معروف باید خود مُؤتَمِر بدان بوده، ناهی و زاجر از منکر باید خود منتهی و منزجر از آن باشد؛ یعنی آنچه دیگران را بدان امر میکند، قبلاً خود عمل کرده باشد و آنچه دیگران را از آن منزجر و نهی میکند، خود قبلاً منزجر شده باشد. بنابراین، عدالت به عنوان سرّ امر به معروف و نهی از منکر در آمر و ناهی شرط شده است.
۵ـ وادی “نَمِره” که در حدیث شبلی از آن به عنوان “نَمِرات” نیز یاد شده نام منطقهای وسیع در سرزمین عرفات است که تقریباً در سَمْتِ مماسِ عرفات با حرم است.
امام سجاد علیه السلام فرمود: هنگام ورود به این منطقه باید آگاه باشید که این سرزمین، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است. یعنی همان گونه که خدا و ملائکه شاهدند، این سرزمین وسیع نیز شاهد اعمال زائران خانه خداست و کاملاً آگاه است که حاجی با چه نیّتی آمده و با چه انگیزهای برمیگردد و به آن شهادت میدهد.
پینوشتها:
۱ ـ کافی، ج ۴، ص ۲۲۴٫
۲ ـ سوره بقره/ ۱۲۵٫
۳ ـ ر.ک: (حدیث شبلی).
۴ ـ مفاتیح الجنان، دعای کمیل.
۵ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۸٫
۶ ـ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۶۱٫
۷ ـ سوره طه، آیه ۷٫
۸ ـ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۵۹٫ متن کامل این حدیث در صفحات ۴۴۱ ـ ۴۴۳ خواهد آمد.
۹ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۴۰۲٫
۱۰ ـ مفاتیح الجنان، دعای کمیل.
۱۱ ـ سوره همزه، آیات ۶ ـ ۷٫
۱۲ ـ “جبل الرحمه”، جدای از کوههای اطراف خود، در سرزمین عرفات واقع است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر تخته سنگی از این کوه ایستاد و خطبه معروف عرفات را ایراد فرمود. همچنین سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام دعای بلند روز عرفه را در دامنه این کوه خواندند. بر قلّه جبلالرحمه، قبهای به نام حضرت آدم(علیهالسلام) قرار دارد که نمازگزاردن در آنجا مکروه است.
۱۳ـ باید توجه داشت آنچه در متن درباره صعود بر “جبلالرحمه” بیان شده ناظر به حدیث شبلی است وگرنه بنابر مشهور بین فقها، در روز عرفه بالا رفتن از این کوه مکروه است. در حدیث است که از امام کاظم علیهالسلام سؤال شد: آیا وقوف بر جبلالرحمه در نظر شما محبوبتر است یا وقوف در دامنه و زمینهای پایین کوه؟ آن حضرت فرمودند: وقوف در دامنه. (وسائلالشیعه، ج۱۰، ص۱۱) امام صادق علیهالسلام فرمود: همه سرزمین عرفات، محل وقوف است، لیکن بهترین مکان برای وقوف، پایین کوه است: “عرفات کلّها موقف و أفضل الموقف سفح الجبل.”(کافی، ج۴، ص۴۶۳) همچنین در روایت دیگری فرمود: هر چه به جبلالرحمه نزدیکتر باشد بهتر است: “عرفات کلها موقف وما قرب من الجبل فهو أفضل.” (وسائلالشیعه، ج۱۰، ص۱۹)
۱۴ ـ مفاتیحالجنان، اعمال روز عرفه.
۱۵ ـ سوره کهف، آیه ۴۴٫
۱۶ ـ سوره اعراف، آیه ۱۵۶٫
۱۷ ـ سوره انعام، آیه ۵۴٫
۱۸ ـ سوره اعراف، آیه ۱۵۶٫
منبع:
کتاب صهبای حج، آیه الله جوادی آملی، ص ۴۱۵ .
اعمال روز عرفه
روزعرفه از اعیاد عظیمه است اگر چه به اسم عید نامیده نشده است. آن روز، روزی است که خداوند بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر از دیگر اوقات خواهد بود.
روایت شده که در روزعرفه ای امام سجاد علیه السلام صدای سائلی را شنید که از مردم کمک می خواست. امام به او فرمود: وای بر تو آیا در چنین روزی از غیر خدا سوال می کنی؟ حال آن که در این روز فضل خدا حتی شامل بچه های به دنیا نیامده نیز می شود. برای این روز اعمالی ذکر کرده اند:
۱- غسل.
۲- زیارت امام حسین علیه السلام که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد می باشد. اگر کسی توفیق یابد که در این روز به حرم امام تشرف پیدا نماید ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست.
۳- بعد از نماز عصر پیش از خواندن دعای روز عرفه، در زیر آسمان دو رکعت نماز به جای آورده و نزد خداوند به گناهان خود اعتراف نماید. دررکعت اول بعد از حمد، توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند.
۴- روزه این روز برای کسی که ضعف پیدا نکند و روزه اش مانع از انجام اعمال نشود مستحب است.
۵- تسبیحاتی که در اعمال شب عرفه ذکر شد، خوانده شود. و پس از آن ذکر
” سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر” صد مرتبه،
سوره توحید صد مرتبه،
آیه الکرسی صد مرتبه
و صلوات صد مرتبه گفته شود
و پس از آن اذکار
“لا اله الا الله وحده لا شریک له
له الملک وله الحمد
یحیی و یمیت و یمیت و یحیی
و هو حی لا یموت بیده الخیر
و هو علی کل شی قدیر،
استغفرالله الذی لا اله الا هوالحی القیوم
و اتوب الیه ،
یا الله، یا رحمن، یا رحیم،
یا بدیع السموات و الارض
یا ذالجلال و الاکرام ،
یا حی یا قیوم،
یا حنان یا منان،
یا لا اله الا انت، امین” ،
هر کدام ده مرتبه گفته شود و بعد از آن دعای
اللهم انی اسئلک یا من هو اقرب الی من حبل الورید
یا من یحول بین المرء و قلبه
یا من هو باالمنظر الأعلی و بالافق المبین
یا من هوالرحمن علی العرش استوی
یا من لیس کمثله شی و هو السمیع البصیر ا
سئلک ان تصلی علی محمد و ال محمد
را بخوان و حاجت خود را از خداوند طلب نما.
۶- صلواتی از امام صادق علیه السلام روایت شده که باعث سرور اهل بیت علیهم السلام می شود. “اللهم یا اجود من اعطی…
۷- خواندن دعا “ام داود” که در اعمال نیمه رجب ذکر گردیده است.
۸- تسبیح زیر گفته شود که ثواب آن قابل شمارش نیست.
سبحان الله قبل کل احد و سبحان الله بعد کل احد…
۹- خواندن دعایی که امام حسین علیه السلام در روز عرفه در عرفات خواندند.
“الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع…
۱۰- خواندن زیارت جامعه کبیره نیز در این روز سفارش شده است.
دعای عرفه ؛ سیر اندیشه در افاق جهان
بشر و بشیر پسران غالب اسدی روایت کردهاند که عصر روز عرفه در عرفات در خدمت امام حسین علیه السلام بودیم که آن حضرت با گروهی از خاندان و فرزندان و شیعیان خود از خیمه بیرون آمدند و با کمال تضرع و خشوع به دامنه کوه رحمت روی آوردند و در سمت چپ کوه ایستادند و به جانب کعبه روی گردانیدند و دستها را مقابل صورت مبارک برداشتند و این دعا را خواندند.
دعای عرفه از مشهورترین دعاهاست که شامل مضامین عارفانهای چون شناخت پروردگار و تضرع به درگاه لایزال اوست.
راویان گویند: در پایان دعا و ذکر یا رب، یا رب آن حضرت چنان حاضران را تحت تاثیر قرار داده بود که از دعا کردن برای خودشان به آمین گفتن به دعای امام حسین علیه السلام بسنده کردند و صدای گریه مردم صحرای عرفات را پر کرده بود تا این که آفتاب غروب کرد و به سوی مشعر الحرام رفتند.
در روایت کفعمی دعای عرفه با جمله: و انت علی کل شیء قدیر. یا رب، یارب یا رب پایان یافته است. اما به نقل از سید بن طاووس در اقبال، دعای عرفه پس از آن با جمله: الهی انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری، ادامه مییابد. خاتمه دعا چنین است: و انت الرقیب الحاضر انک علی کل شیء قدیر و الحمدلله وحده.
دعای عرفه شامل مطالب بسیاری است که گزیده فهرست آنها چنین است: شناخت خداوند و بیان صفات الهی و تجدید عهد و پیمان با پروردگار و شناخت پیامبران و تحکیم ارتباط با آنها و توجه به آخرت و اظهار عقیده قلبی. سیر اندیشه در آفاق جهان و یادآوری نعمتها بیکران الهی بر انسان و حمد و سپاس خداوند بر آن نعمتها و عنایتها که از آغاز وجود و تکوین آدمی تا آخر عمر پیوسته به او افاضه میشود.
تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه و انابه و درخواست عفو و روی آوردن به صفات پسندیده و اعمال خیر. درخواست حوایج که با درود و صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله شروع میشود.
سپس تقاضای عفو، نور هدایت، رحمت، عافیت، برکت، وسعت روزی و پاداش اخروی برخی از دانشوران به شرح و یا ترجمه این دعای شریف پرداختهاند. از جمله: مظهر الغرائب سید خلف الدین حیدر مشعشعی موسوی حویزی، معاصر شیخ بهایی ( م ، ۱۰۳ ق )،
این شرح را مولف آن پس از خاموشی دیده سر و روشنتر شدن چشم دل تدوین کرده است و شرح دعای عرفه اثر شیخ محمد علی بن شیخ ابوطالب زاهدی جبلانی اصفهانی ( م ۱۱۸۱ ق)، نیایش حسین علیه السلام تالیف استاد محمد تقی جعفری.
شایان ذکر است که غیر از دعای امام حسین علیه السلام برای روز عرفه دعاهای دیگری نیز از سایر ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده است که در کتب دعا به تفصیل آمده است.
شیخ صدوق کتابی تحت عنوان ادعیه الموقف و یا دعا الموقف تالیف کرده است، مشهورترین دعاهای روز عرفه پس از دعای امام حسین علیه السلام دعای فرزند گرامیش حضرت امام زین العابدین علیه السلام است که در صحیفه سجادیه آمده است. مراجع عظام تقلید در مناسک حج هر دو دعا را نقل کردهاند.
منبع:
دایره المعارف تشیع، جلد هفتم، صص ۵۲۹ و ۵۳۰٫
منتخبی ار دعاهای امام سحاد علیه السلام در روز عرفه
از دعاهای حضرت امام سجاد علیه السلام در روز عرفه است که:
خدایا! مرا شاکر و صابر گردان و مرا در چشم خویش خوار
و در نظر مردم بزرگوار گردان .
خدایا! در همه کارها عاقبت ما را به خیر کن
و ما را از خواری دنیا و عذاب آخرت نگهدار .
خدایا! مرا به علم توانگر ساز و به حلم زینت بخش
و به تقوا عزیز کن و به عافیت زیبایی ده .
خدایا! از زوال(۱) نعمت و تغییر عافیت و غضب ناگهانی
و همه چیزهایی که مایه ناخشنودی توست به تو پناه میبرم .
خدایا! از اخلاق بد و اعمال بد و هوسهای بد
و مرضهای بد به تو پناه میبرم .
خدایا! سحرخیزی را بر امت من مبارک ساز .
خدایا! تو را به غیب دانی
و قدرتی که بر آفرینش داری سوگند میدهم
تا موقعی که زندگی را برای من بهتر میدانی
مرا زنده نگهدار
و موقعی که مرگ را برای من بهتر میدانی
مرا بمیران .
خدایا! از تو میخواهم که ترس خود را در آشکار و نهان
نصیب من کنی و در حال خشنودی و خشم کلمه اخلاص را
به زبان من جاری نمایی و در حال فقر
و توانگری میانهروی را شعار من سازی .
خدایا! چنان که خلقت مرا نیک کردی سیرتم را نیز نیک کن .
خدایا! هر کس عهدهدار کار امت من شد
و بر آنها سخت گرفت، بر او سخت گیر
و هر کس عهدهدار کار امت من شد
و با آنها مدارا کرد با او مدارا کن .
خداوندا! یک لحظه مرا به خودم واگذار مکن
و چیزهای خوبی که به من بخشیدهای، از من باز مگیر.
خدایا بر محمد و خاندان پاکش درود فرست .
درودهای پربرکت و پاکیزه و فزایندهای
که صبحگاهان و شامگاهان در رسند،
و درود فرست بر ایشان و بر ارواحشان،
و کارشان را بر اساس تقوا فراهم آور،
و احوالشان را به سامان آر،
و ما را به رحمت خود در جایگاه امن و امان
در کنار ایشان قرار ده،
ای مهربانترین مهربانان.(۲)
۱- زوال: از بین رفتن، نابود شدن .
۲- منتخبی از دعای امام سجاد علیهالسلام در روز عرفه،
مترجم: حسین انصاریان .
منبع:
ماهنامه موعود، ش ۷۱ .
برگزیدهای از دعای امام حسین علیه السلام در عرفه
۱ـ ستایش حق تعالی:
ستایش سزاوار خداوندی است که کس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست که وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری به پای صنعت او نرسد. بخشنده بیدریغ است. اوست که بدایع خلقت را به سرشت و صنایع گوناگون وجود را با حکمت خویش استوار ساخت… .
۲ـ تجدید عهد و میثاق با خدا:
پروردگارا به سوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف کنم که تو تربیت کننده و پرورنده منی. و بازگشتم به سوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از این که چیز قابل ذکری باشم… .
۳ـ خود شناسی:
و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیکرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریکیهای سهگانه جنینی سکونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیک از امورم را به خودم وانگذاشتی… .
۴ـ راز آفرینش انسان:
ولی مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به کمال) موجودی کامل و سالم به دنیا آوردی. و در آن هنگام که کودکی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ کردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دلهای پرستاران را به جانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی… .
۵ـ تربیت انسان در دانشگاه الهی:
تا این که با گوهر سخن، مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمتهای بیکرانت را بر من تمام کردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی. تا این که فطرت و سرنوشتم، به کمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من تمام کردی که معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی… .
۶ـ نعمتهای خداوند:
آری این لطف تو بود که از خاک پاک عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم که نعمتی را از من دریغ داری. بلکه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیکرانت بر من . و با احسان عمیم خود نسبت به من، تا این که همه نعماتت را درباره من تکمیل فرمودی… .
۷ـ شهادت به بیکرانی نعمتهای الهی:
الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم
و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوستهای جریان نور دیدهام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانیام، و روزنههای تنفسیام، و نرمههای تیغه بینیام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است… .
۸ـ ناتوانی بشر از بجا آوردن شکر الهی:
گواهی میدهم ای پروردگار که اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، که آن خود مزید نعمت و مستوجب شکر دیگر، و ستایش جدید و ریشهدار باشد… .
۹ـ ستایش خدای یگانه:
بنابر این من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا که وسعم میرسد با ایمان و یقین قلبی گواهی میدهم. و اظهار میدارم:
حمد و ستایش خدایی را که فرزندی ندارد تا میراثبرش باشد. و در فرمانروایی نه شریکی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی کمک دهد… .
۱۰ـ خواستههای یک انسان متعالی:
خداوندا، چنان کن که از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویی تو را میبینم و مرا با تقوایت رستگار کن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و برکت به من عطا فرما!
۱۱ـ سپاس به تربیتهای الهی:
خداوندا! ستایش از آن توست که مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار توست که مرا بیافریدی و خلقتم را نیکو بیاراستی. به خاطر لطفی که به من داشتی والا… .
۱۲ـ نیازهای تربیتی از خدا:
و مرا بر مشکلات روزگار، و کشمکش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن جهان نجات بده و از شر بدیهایی که ستمکاران در زمین میکنند نگاه بدار… .
۱۳ـ شکایت به پیشگاه خداوند:
خدایا! مرا به که وا میگذاری؟ آیا به خویشاوندی که پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه که بر من بر آشفتد؟ یا به کسانی که مرا به استضعاف و استثمار کشانند؟ در صورتی که تو پروردگار من و مالک سرنوشت منی؟
۱۴ـ ای مربی پیامبران و فرستنده کتب آسمانی:
ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب، و ای پروردگار جبرائیل، میکائیل و اسرافیل. و ای تربیت کننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیدهاش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و فرقان … .
۱۵ـ تو پناهگاه منی:
تو پناهگاه منی، به هنگامی که راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز میداری. و اگر پردهپوشی تو نبود از رسوایان بودم.
منبع:
دعای عرفه عبدالکریم بی آزار شیرازی
دعای عرفه ؛ سیر اندیشه در افاق جهان
بشر و بشیر پسران غالب اسدی روایت کردهاند که عصر روز عرفه در عرفات در خدمت امام حسین علیه السلام بودیم که آن حضرت با گروهی از خاندان و فرزندان و شیعیان خود از خیمه بیرون آمدند و با کمال تضرع و خشوع به دامنه کوه رحمت روی آوردند و در سمت چپ کوه ایستادند و به جانب کعبه روی گردانیدند و دستها را مقابل صورت مبارک برداشتند و این دعا را خواندند.
دعای عرفه از مشهورترین دعاهاست که شامل مضامین عارفانهای چون شناخت پروردگار و تضرع به درگاه لایزال اوست.
راویان گویند: در پایان دعا و ذکر یا رب، یا رب آن حضرت چنان حاضران را تحت تاثیر قرار داده بود که از دعا کردن برای خودشان به آمین گفتن به دعای امام حسین علیه السلام بسنده کردند و صدای گریه مردم صحرای عرفات را پر کرده بود تا این که آفتاب غروب کرد و به سوی مشعر الحرام رفتند.
در روایت کفعمی دعای عرفه با جمله: و انت علی کل شیء قدیر. یا رب، یارب یا رب پایان یافته است. اما به نقل از سید بن طاووس در اقبال، دعای عرفه پس از آن با جمله: الهی انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری، ادامه مییابد. خاتمه دعا چنین است: و انت الرقیب الحاضر انک علی کل شیء قدیر و الحمدلله وحده.
دعای عرفه شامل مطالب بسیاری است که گزیده فهرست آنها چنین است: شناخت خداوند و بیان صفات الهی و تجدید عهد و پیمان با پروردگار و شناخت پیامبران و تحکیم ارتباط با آنها و توجه به آخرت و اظهار عقیده قلبی. سیر اندیشه در آفاق جهان و یادآوری نعمتها بیکران الهی بر انسان و حمد و سپاس خداوند بر آن نعمتها و عنایتها که از آغاز وجود و تکوین آدمی تا آخر عمر پیوسته به او افاضه میشود.
تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه و انابه و درخواست عفو و روی آوردن به صفات پسندیده و اعمال خیر. درخواست حوایج که با درود و صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله شروع میشود.
سپس تقاضای عفو، نور هدایت، رحمت، عافیت، برکت، وسعت روزی و پاداش اخروی برخی از دانشوران به شرح و یا ترجمه این دعای شریف پرداختهاند. از جمله: مظهر الغرائب سید خلف الدین حیدر مشعشعی موسوی حویزی، معاصر شیخ بهایی ( م ، ۱۰۳ ق )،
این شرح را مولف آن پس از خاموشی دیده سر و روشنتر شدن چشم دل تدوین کرده است و شرح دعای عرفه اثر شیخ محمد علی بن شیخ ابوطالب زاهدی جبلانی اصفهانی ( م ۱۱۸۱ ق)، نیایش حسین علیه السلام تالیف استاد محمد تقی جعفری.
شایان ذکر است که غیر از دعای امام حسین علیه السلام برای روز عرفه دعاهای دیگری نیز از سایر ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده است که در کتب دعا به تفصیل آمده است.
شیخ صدوق کتابی تحت عنوان ادعیه الموقف و یا دعا الموقف تالیف کرده است، مشهورترین دعاهای روز عرفه پس از دعای امام حسین علیه السلام دعای فرزند گرامیش حضرت امام زین العابدین علیه السلام است که در صحیفه سجادیه آمده است. مراجع عظام تقلید در مناسک حج هر دو دعا را نقل کردهاند.
منبع:
دایره المعارف تشیع، جلد هفتم، صص ۵۲۹ و ۵۳۰٫
منتخبی ار دعاهای امام سحاد علیه السلام در روز عرفه
از دعاهای حضرت امام سجاد علیه السلام در روز عرفه است که:
خدایا! مرا شاکر و صابر گردان و مرا در چشم خویش خوار
و در نظر مردم بزرگوار گردان .
خدایا! در همه کارها عاقبت ما را به خیر کن
و ما را از خواری دنیا و عذاب آخرت نگهدار .
خدایا! مرا به علم توانگر ساز و به حلم زینت بخش
و به تقوا عزیز کن و به عافیت زیبایی ده .
خدایا! از زوال(۱) نعمت و تغییر عافیت و غضب ناگهانی
و همه چیزهایی که مایه ناخشنودی توست به تو پناه میبرم .
خدایا! از اخلاق بد و اعمال بد و هوسهای بد
و مرضهای بد به تو پناه میبرم .
خدایا! سحرخیزی را بر امت من مبارک ساز .
خدایا! تو را به غیب دانی
و قدرتی که بر آفرینش داری سوگند میدهم
تا موقعی که زندگی را برای من بهتر میدانی
مرا زنده نگهدار
و موقعی که مرگ را برای من بهتر میدانی
مرا بمیران .
خدایا! از تو میخواهم که ترس خود را در آشکار و نهان
نصیب من کنی و در حال خشنودی و خشم کلمه اخلاص را
به زبان من جاری نمایی و در حال فقر
و توانگری میانهروی را شعار من سازی .
خدایا! چنان که خلقت مرا نیک کردی سیرتم را نیز نیک کن .
خدایا! هر کس عهدهدار کار امت من شد
و بر آنها سخت گرفت، بر او سخت گیر
و هر کس عهدهدار کار امت من شد
و با آنها مدارا کرد با او مدارا کن .
خداوندا! یک لحظه مرا به خودم واگذار مکن
و چیزهای خوبی که به من بخشیدهای، از من باز مگیر.
خدایا بر محمد و خاندان پاکش درود فرست .
درودهای پربرکت و پاکیزه و فزایندهای
که صبحگاهان و شامگاهان در رسند،
و درود فرست بر ایشان و بر ارواحشان،
و کارشان را بر اساس تقوا فراهم آور،
و احوالشان را به سامان آر،
و ما را به رحمت خود در جایگاه امن و امان
در کنار ایشان قرار ده،
ای مهربانترین مهربانان.(۲)
۱- زوال: از بین رفتن، نابود شدن .
۲- منتخبی از دعای امام سجاد علیهالسلام در روز عرفه،
مترجم: حسین انصاریان .
منبع:
ماهنامه موعود، ش ۷۱ .
نوای نی در نیستان وجود
نیایش تلخ کامی سخن گفتن از دردها و نالیدن از سر بی پناهی و شادکامی ایمانی است که می داند کسی هست تا بشنود ، ببیند و چاره سازد، انسان آنگاه که احساس می کند اثری که بر جهان دارد حتی از” ذره ایی” از” کمتر از هیچی” کمتر است، نیایش او را برمی کشد و با جان هستی پیوند می دهد، این ذره را به عرش اعلاء، به بیکران و جاودان ره می برد. نیایش رویارویی دو وجود، یکی همه نیاز و دیگری همه ناز ، یکی همه هیچ مطلق ودیگری همه انبوهی هستی است. نیایش افغان نی است در فراغ نیستان؛
” کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند”
نوای محزون آن ، از خالی بودن است و چه کسی جز نی می داند که این درد تا کجا هستی سوز است.
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچونی من گفتنی ها گفتمی
هر که او از هم زبانی شد جدا
بی زبان شد گرچه دارد صد نوا
نیایش شاید کهن ترین، اصیل ترین و خودجوش ترین شکل پرستش در تاریخ است؛ آنگاه که انسان اولیه محصور در ناشناخته ها دلش با هر پدیده با هر رویداد طبیعی می لرزید، به پیشگاه خدای جامد خودساخته ایی پناه می جست و به نیایش می پرداخت .
خدایانی برای هر یک از پدیده های طبیعی می آفرید و می کوشید با اهداء قربانی نظر آنان را با خود همراه سازد. چه رقت انگیز بوده است انسان نخستین ، و چه میزان دل بر او و بر نادانی و ناتوانی اش به رحم می آید. ذهن او بسته ولی دلش بیدار بود و همین دل او را برکشید، او را طرف خطاب خداوند جهان قرارداد تا در سایه ادیان الهی راه زندگی و راه پرستش را بیاموزد و با تکیه بر قدرت الهی بر طبیعت چیره گردد. و اگر لطف خدا نبود چه بسا هنوز بشر در همان ظلمات بی هوشی غرقه بود.
نیایش دامنه وسیعی به وسعت ابعاد مختلف زندگی انسان را در بر می گیرد، از خواستن های روزمره و “خدایا این بکن” و ” ای خدا آن نکن” تا عرصه نیایش برای نیایش. اینگونه نیایش ها پاسخی بر هستی، بودن، چرایی و تنهایی آدمی است. پاسخ به جان تنهای انسانی سرآسیمه و سرگردان است که در جستجوی وجودی برتر و زیباست تا همه هستی خود را بر پای او تسلیم سازد. نمونه زیبا و کامل اینگونه نیایش ها را در کلام امیرالمومنین و امام سجاد(علیهما السلام) می توان جست.
اساس دعا برفقر و عشق استوار است ولی اسلام بر این دو، بیان دردها و خواسته هایی را می افزاید که از آن نیایش کننده نیست، هرچند جانش را می فشارد و به ستوه می آورد. دردها و خواسته های اجتماعی و گروهی در نیایش های اسلامی به همان میزان فقر و عشق نمود دارد. نیایش در اسلام تنها مدخلی برای گرفتن حوایج نیست . پلکانی است که می توان از آن بالا رفت و رخ در رخ خوبی و بخشش مطلق نگریست. ولی نباید از نیایش به آسانی یک شربت مسکن، یک داروی ضد ترس- ترس از درد، بیماری و مرگ – ساخت. نیایشِ مرهمی است که به انسان ارزانی شده تا آلام جان خویش و اجتماع خویش را با آن درمان سازد .
باید آگاه بود که نیایشِ روح مسئول، جان دردمند و جسم پرتوان است که ثمربخش است که او را در رسیدن به مقصود یاری می دهد نه روح کسل و تنبلی که می اندیشد دعا جانشین مسئولیت ها و وظایف او خواهد شد.”کُمیت اندیشه و بیان، آنجا که پای نیایش فرا می رسد، درمی ماند زیرا نیایش بلندترین قله تعبیر را در پرواز عشق از میان شب ظلمانی عقل پیدا می کند.”
تصویری زیبا از نیایش
زبان از بیان ارزشمندی دعا قاصر است به جاست که تصویری از نیایش را در سخن خداوندگار سخن مولانا جلال الدین محمد بلخی بجوئیم و بیابیم.
دید موسى یک شبانى را براه
کو همی گفت اى گزیننده اله
تو کجایى تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
جامه ات شویم شپشهایت کُشم
شیر پیشت آورم اى محتشم
دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت
اى فداى تو همه بزهاى من
اى بیادت هی هى و هی هاى من
این نمط(۱) بیهوده می گفت آن شبان
گفت موسى با کى است این اى فلان
چوپان در پاسخ موسی گفت این تسبیحی است که من در ستایش خدای جهان به جای می آورم.موسی برآشفت وی را از این تسبیح گویی باز داشت و
گفت گندکفرتو جهانراگندهکردکفر تودیباىدینراژنده کرد
گرنبندى زین سخنت وحلق را
آتشى آیدبسوزدخلق را
موسی به مذمت چوپان بخت برگشته زبان باز کرد و او را از عذاب الهی بیم داد وگفت :
با که می گویى تواین با عم و خال
جسم و حاجت در صفات ذوالجلال
شیر او نوشد که در نشو و نماست
چارق او پوشد که او محتاج پاست
بى ادب گفتن سخن با خاص حق
دل بمیراند سیه دارد ورق
گر تو مردى را بخوانى فاطمه
گرچه یک جنس اند مرد و زن همه
قصد خون تو کند تا ممکنست
گرچه خوش خو و حلیم و ساکنست
فاطمه مدحست در حق زنان
مرد را گویى بود زخم سنان
موسی بر چوپان بیچاره بسیار بیم داد که جسم داشتن برای بندگان ستایش است نه بر خالق آنان که خداوند شایسته ” لم یلد ولم یولد ” است چوپان از اندرزهای موسی ملول شد و گفت
اى موسى دهان مدوختى
وزپشیمانى توجانم سوختى
جامه را بدریدو آهى کرد تفت
سرنهاداندربیابانى و رفت
حضرت حق بر موسی عتاب آورد وبا او درشتی کرد که چرا خاطر چوپان را خستی؟
وحى آمد سوى موسى از خدا
بنده ى ما را ز ما کردى جدا
تو براى وصل کردن آمدى
یا براى فصل کردن آمدى ؟
خداوند بر موسی وحی آورد که” منفورترین چیزها در نزد من جدایی است” واز شگفتی های آفرینش انسان آن است که برای هر فرد راهی وزبان گفتگویی خاص او بنهاده ام ، آنچه چوپان به زبان آورده است :
در حق او مدح و در حق تو ذم
در حق او شهد و در حق تو سم
ما برى از پاک و ناپاکى همه
از گرانجانى و چالاکى همه
من نکردم امر تا سودى کنم
بلک تا بر بندگان جودى کنم
من ستایش هر امتی را به زبان خاص خودشان پذیرا هستم چرا که :
من نگردم پاک از تسبیحشان
پاک هم ایشان شوند و درفشان
ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
ناظر قلبیم اگر خاشع بود
گرچه گفت لفظ ناخاضع رود
من در جستجوی سوز وگداز نهفته در نیایشم ونه در طلب جملات نغز وشیوه بیان زیبا . آنچه در نزد من ستودنی است عشق وشیدایی بنده واخلاص وی است چرا که دل جوهر و اصل است وزبان وبیان فرع وعرض .
آتشى از عشق در جان بر فروز
سر بسر فکر و عبارت را بسوز