حجاب در قرآن

در کدام آیه قرآن به «حجاب» اشاره شده، برخى ها گفته اند اصلاً حجاب در قرآن به معناى چادر نیست آیا این حرف صحیح است؟

 

حجاب در قرآن 

در کدام آیه قرآن به «حجاب» اشاره شده، برخى ها گفته اند اصلاً حجاب در قرآن به معناى چادر نیست آیا این حرف صحیح است؟

«حجاب» به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و مانع، خواه مانع مادّى مانند پرده و دیوار[۱] و یا مانع معنوى است. این واژه هفت بار در قرآن کریم آمده و معناى آن در این هفت مورد چیزى است که[۲] از هر نظر، مانع دیده شدن چیزى دیگرى مى شود. چنان که درباره زنان پیامبرصلى الله علیه وآله در قرآن مجید مى خوانیم: «وَ إِذا سَألْتمُوهُنَّ مَتاعا فَسألوهُنَّ مِن وَراءِ حجابٍ…»[۳]؛ « [به مسلمانان مرد سفارش شده] اگر از زنان چیزى خواستید از پشت پرده درخواست کنید».

با توجه به ذیل آیه که[۴] مى فرماید: «ذَلِکَ اَطهُر لقلوبِکم و قُلوبِهُنَّ» مى توان فهمید که مسئله آداب معاشرت زن و مرد با یکدیگر را مطرح مى کند؛ چنان که صدر آیه در همین موضوع بود و در آیات ۳۲ و ۶۰ سوره احزاب که در خصوص حجاب اسلامى و نحوه برخورد و ارتباط زن و مرد نامحرم با هم رهنمود مى دهد، لذا به کارگیرى کلمه «حجاب» در قرآن کریم، به معناى حجاب اسلامى مصطلح نیست و همین معنا سبب گردیده بسیارى گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود یا مثل ویل دورانت[۵] بگویند: «این امر خود مبناى پرده پوشى در میان مسلمانان به شمار مى رود»[۶] و یا مدّعى شوند: حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است، در حالى که آیات مربوط به پوشش اسلامى زنان پیش از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است.

همان گونه که ویل دورانت مى گوید و کتب تفسیر شیعه و سنّى آن را تأیید مى کنند اعراب چنین پوششى نداشتند[۷] و عادتشان تبرّج و خودنمایى بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «وَ لا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلیَّهِ الاُولى»[۸] بنابراین، گرچه پوشش، فرهنگ عمومى و رایج بین همه ملل بود، اما پوشش اسلامى به نحوى که ضمن پرهیز از خودنمایى، حدود و مشخصات خاصى دارد، از فرهنگ اسلامى وارد فرهنگ ایرانیان شد.

در قرآن مجید درباره حجاب و پوشش از واژه «جلباب»[۹] و یا «خمار»[۱۰] استفاده شده و در روایات در بحث نماز (کتاب الصلوه) و ازدواج (کتاب النکاح) واژه «ستر» و «ساتر» به معناى پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان استفاده شده است.

ناگفته نماند؛ پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى کردن و قرار دادن آن پشت پرده و در نتیجه، عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیت هاى اجتماعى نیست؛ چه این که مشارکت سیاسى زنان در اسلام، زمانى به رسمیت شناخته شد و آنان در کنار مردان در بیعت با رسول اکرم صلى الله علیه وآله قرار گرفتند که عرف و جامعه آن روزگار، براى زن منزلتى قایل نبودند[۱۱] و در غرب، با چهارده قرن تأخیر آن هم از روى اضطرار و به منظور استفاده ابزارى از احساسات و آراء سیاسى زنان مطرح گردید، بلکه حجاب و پوشش زمانى مطرح است که زن در اجتماع حضور مى یابد اما به جهت اینکه استفاده ابزارى از او نشود و از مزاحمت ها در امان باشد لازم است که در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیت ها بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.[۱۲]

 

پی نوشت ها


[۱] راغب اصفهانى، المفردات فى غرائب القرآن، قم، نشرالکتاب، ج دوم، ص ۱۰۸ ؛ سید على اکبر قرشى، قاموس قرآن، ج ۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۱، ج سوم، ص ۱۰۳-۱۰۵؛ مریم (۱۹)، آیه ۳۳ ؛ احزاب (۳۳)، آیه ۱۷ ؛ اعراف (۷)، آیه ۵۳٫

[۲] شورى (۴۲)، آیه ۵۱ ؛ فصلت (۴۱)، آیه ۵ ؛ اسراء (۱۷)، آیه ۴۵٫

[۳] احزاب (۳۳)، آیه ۵۳٫

[۴] مرتضى مطهرى، مسئله حجاب، ص ۷۴٫

[۵] همان، ص ۷۳٫

[۶] ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه: احمد آرام و دیگران، ج ۱، ص ۴۳۳و۴۳۴٫

[۷] مرتضى مطهرى، پیشین، ص ۲۲؛ ر.ک: تفاسیر: فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان و زمخشرى، کشّاف، ذیل آیات ۳۳ احزاب و ۶۰ نور.

[۸] احزاب (۳۳)، آیه ۳۳٫

[۹] احزاب (۳۳)، آیه ۵۹٫

[۱۰] نور (۲۴)، آیه ۳۱٫

[۱۱] ممتحنه (۶۰)، آیه ۱۲٫

[۱۲] مرتضى مطهرى، پیشین، ص ۷۳ ؛ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۷، صص ۴۰۳-۴۰۱٫

به نقل از کتاب حقوق زن

منبع: http://porseman.org

 

حجاب و عفاف،حجاب وعفاف،عفاف و حجاب،عفاف وحجاب،utht, p[hf،utht, p[hf،p[hf, utht،p[hf, utht

همچنین ببینید

اگر رضاخان توانست با چماق چادر را بردارد ما هم می توانیم…

عده ای بر این عقیده اند که در کارهای فرهنگی نباید سخت گیری باشد و ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *