حدّ لباس زن در اسلام
شرح کتاب مصباح الشریعه ومفتاح الحقیقه
لباس زنان
جایگاه زن قبل از اسلام
انسان با وجدان وقتى تاریخ رقّت بار جنس مؤنث را مىخواند و هنگامى که تاریخ جنایاتى که بر این موجود پاک سرشت رفته مطالعه مىکند ، از شدت ترس و خجالت بر خود مىلرزد !
ملتهاى جدا از مکتب الهى در هیچ زمینهاى با جنس مؤنث رفتار درست و صحیح نداشتند و قضاوت آنان نسبت به این موجود شریف و اعمال و رفتارى که در برابر او داشتند از حدود آدمیت و کرامت و شرف خارج بود !!
در این زمینه کتابهاى زیادى در شرق و غرب و به خصوص به وسیله متفکران مسلمان نوشته شده و توضیح وضع زن از حدود این رساله خارج است ، ولى به تناسب نظر اسلام درباره جنس زن و لباس و زینت او و اینکه به چه کسانى محرم است و به چه افرادى نامحرم است و بر او حرام است خود را در معرض تماشاى آنان قرار دهد ، لازم مىدانم دورنمایى از زندگى او را در میان اقوام از حق بىخبر در این جزوه و نوشتار بیاورم ، تا بر خوانندگان عزیز معلوم شود که تنها مکتبى که شخصیت والاى زن را در تمام شؤون و جهات حیات حفظ کرده و علاقه شدید به تکامل این جنس در راه الهى دارد ، مکتب حیاتبخش و سعادت آفرین اسلام است .
در کتب زیادى که در این زمینه نوشته شده[۴۶] مىخوانیم :
ملل بىخبر از مکتب وحى درباره زن مىگفتند : زن وسیلهاى است براى اداره زندگى مرد که هم چون یکى از وسایل در اختیارش گذاشته شده و وظیفه او تهیه کردن اسباب خوشى و هوس رانى مرد و زاییدن فرزند و خدمت در خانواده است !!
براى این جنس ، خواندن و نوشتن ، تعلیم و تعلم و فهمیدن خطرناک است ، از خانه بیرون رفتن او مطلقا موجب فساد است ، براى او جایى بهتر از چهار دیوار خانه نیست ، نباید هیچ گونه اختیارى داشته باشد ، در برابر مرد ـ که فعال ما یشاء است ـ باید موجودى بىاراده باشد ! در ممالک مسیحى کار تفریط در نظریه نسبت به جنس زن به جایى رسیده بود که مىگفتند :
زن را باید مانند دهان سگ دهنه بند زد و مىگفتند : روح زن از روح ملکوتى جداست و بحث داشتند که آیا روح او بشرى هست یا نه ؟!
در آفریقا زن ، حکم کالا و ثروت را داشت و براى مرد به منزله گاو و گوسفند بود . هرکس زن بیشترى داشت در حقیقت ثروتمندتر بود ، خرید و فروش زن و بکار گرفتن او براى شخم زدن زمین امرى عادى بود !
در کلده و بابل ، زنان را مانند سایر کالاها مىفروختند و هر سال بازارى براى این کار داشتند که دختران به سن ازدواج رسیده را بفروشند .
در ایران تنها معادل بیست من جو براى زن ، حقّ ملکیت بود و از حقّ دیگرى جز بهره کشى مرد برخوردار نبود !
در هندوستان ، دختر را از سن پنج سالگى شوهر مىدادند و براى آنها حقّى قائل نبودند ، حیات زن و هستى او از طفیل حیاتِ مرد بود و گاهى او را با جسد شوهرش یک جا مىسوزاندند !!
در چین و تبت ، زن را به جز کارهاى سنگین در خانه حقّى نبود و براى کم کردن قدرت راه رفتن او از ابتدا پایش را در قالب آهنى مىگذاشتند که از رشد و نمو باز بماند !!
در یونان ، جنس زن وضع بسیار بدى داشت ، در صورت سه بار پشتسر هم دختر زاییدن محکوم به اعدام گشته و به چوبه دار سپرده مىشد !!
در عربستان که بعدا نور اسلام از آن تابید و بزرگترین کانونهاى دینى شد ، زن پستترین مخلوق بود و اصولاً دختر ننگى بود که دامنگیر پدر مىشد و باید با کشتن یا زنده به گور کردن او این ننگ شسته مىشد :
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌ * یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِى التُّرَابِ [۴۷]
و چون یکى از آنان را به [ ولادت ] دختر مژده دهند [ از شدت خشم ] چهرهاش سیاه گردد و درونش از غصه و اندوه لبریز و آکنده شود ! ! به سبب مژده بدى که به او دادهاند ، از قوم و قبیلهاش [ در جایى که او را نبینند ]پنهان مىشود [ و نسبت به این پیشآمد در اندیشهاى سخت فرو مىرود که ]آیا آن دختر را با خوارى نگه دارد یا به زور ، زنده به گورش کند ؟ !
تعدد زوجات بسته به تمکّن و اندازه شهوت رانى مرد بود ، زن از ارث و تمام حقوق محروم بود و چون شوهرش مىمرد خود او جزء ماترک میت به پسر بزرگ مىرسید و او اختیار داشت که زن پدر را براى خود بگیرد ، یا به هرکس میل دارد ببخشد . مردم عرب براى این موجود بزرگ ارزشى بیش از اسب و شتر قائل نبودند ، زن در این قوم یکى از آلات آسایش و وسایل خوش گذرانى و عیش و عشرت مرد بود !!
جایگاه زن در غرب «عصر جدید »
این مسائل ، گوشهاى از وضع زن در دنیاى قبل از اسلام بود و اما بلایى که امم و ملل بىدین و به قول معروف متمدن از قرن هیجدهم بر سر زن آوردند و این بلا دامنگیر تمام ممالک شرقى و غربى شد ، بسیار بدتر از بلاهایى بود که جوامع قبل از اسلام بر سر زن آوردند .
زن در قرون اخیر فقط و فقط به منظور کالاى شهوت و بهره گرفتن از او براى جاسوسى و پر کردن جیب بىغیرتان ملل و ستمگران و زورمندان مورد توجه قرار گرفت ، آزادى بدون قید و شرط به او داده شد ، از خانه براى ارضاى اهداف شیطانى به کوچه و بازار ، به مدرسه و اداره و به مراکز خوشگذرانى و عیش و نوش کشیده شد !! براى انواع بهره کشىها به رادیو ، تلویزیون ، تأتر ، پرده سینما کشیده شد ، به عالى ترین برنامه الهى او که حجاب و پوشیده بودن از نامحرمان بود و در سایه این حقیقت شرف و غیرت و عفت و حیا و پاکى و ادب و وقار او حفظ مىشد ، حمله شدید شد و بى فضیلتان و بىغیرتان هم چون خوک و گرگ گرسنه به پرده الهى حجاب او حمله کردند و از این رهگذر ضربات غیر قابل جبران به تمام شؤون آدمیت زدند ؛ فساد را از طریق بىحجابى و بى عفتى به تمام شؤون حیات کشاندند و نظام عالى حیات را از این رهگذر دستخوش انواع خطرات قرار دادند ، هجومى که تمدن جاهلى از طریق بىحجابى به انبیا و فرهنگ الهى برد در تمام ادوار تاریخ بىسابقه بود ، بسیارى از شکستهاى مادى و معنوى بشر معلول بىبند و بارى جنس زن شد و اى کاش در تمام جهان این جنس والاى به پستى کشیده بفهمد که چه بلاى بزرگى به سر او آمده ؟!
محمد قطب ـ که از دانشمندان معروف کشور مصر است و در بسیارى از مسائل اسلامى تألیفات ارزندهاى دارد و مردى دنیا دیده و بینا بود ـ در این زمینه در کتاب پر ارزش «جاهلیت قرن بیستم» که یکى از بهترین نوشتههاى اوست مىنویسد :
در این زمانهاى اخیر فساد اخلاقى در زمینه مسائل جنسى تا اعماق پى و درون استخوان اجتماع فرانسوى نفوذ کرده و جنگ جهانى دوّم به هنگامى شروع شد که کشور فرانسه به صورت مرکز فحشاى بزرگى در مرداب فساد جنسى غوطه ور شده بود و در نتیجه بروز چنین وضع اسف بار بود که فرانسه در ظرف چند روز از پا در آمد و این سقوط و زبونى نه از آن جهت بود که فرانسه اسلحه و ساز و برگ جنگ نداشت ؛ زیرا در آن تاریخ تازهترین و مؤثرترین سلاحهاى جنگى در اختیار آن کشور بود و استحکامات خط «ماژینو» استوارترین سدى بود که تا آن زمان پدید آمده بود ، آرى ، این سقوط ارتباطى به ساز و برگ جنگ و استحکامات جنگى نداشت ، بلکه مربوط به فقدان روحیه رزم جویى و ضعف احساس شرف و غیرت و عزت بود ، مربوط به ترس و وحشت از ویران شدن رقاص خانهها و کابارههاى پاریس زیر بمبهاى نیروى هوایى آلمان بود و به همین جهت در ظرف مدتى کوتاه که از دو هفته تجاوز نمىکرد ، به زانوى خضوع و تسلیم درآمد .
اما آمریکا :
کندى رئیس جمهور ایالات متحده در تصریح خطیر خود ( در سال ۱۹۶۲ م ) خاطر نشان ساخت که آمریکا در خطر است ؛ زیرا نسل جوان این سرزمین سست و تنبل و فاسد و مستغرق در غرقابه شهوات است و قدرت تحمل بار مسؤولیتى را که بر دوش آن نهادهاند ندارند و در میان هر هفت جوانى که براى سربازى عرضه مىشود ، شش تن از آن هفت تن فاقد صلاحیتند ؛ زیرا شهوت رانى لیاقت مزاجى و روحى ایشان را تباه کرده است .
اما انگلستان :
شاید براى نشان دادن شاخص فساد در این امپراتورى اشاره به لایحه قانونى شناختن هم جنس بازى و به خطر افکندن اسرار نظامى دولت در برابر کام گرفتن وزیر جنگ بریتانیا از زنى روسپى کافى باشد !!
اما روسیه :
رئیس جمهور روسیه ( در سال ۱۹۶۲ م ) خاطر نشان ساخت که آینده روسیه در خطر است و آینده جوانان روس اطمینانبخش نیست ؛ زیرا نسل جوان در این مملکت دستخوش سستى و فساد شده و در منجلاب شهوات غوطهور گشته است .
اما مترقىترین کشورهاى جهان یعنى دولتهاى شمال اروپا :
در این کشورها با جوانانى عاصى و بى بند و بار مواجه مىشویم که با استعمال حشیش و افیون قدرتهاى خلاقه خود را تباه مىسازند و با تشکیل باندهاى خطرناک به منظور دزدى و قتل و هتک ناموس امنیت دولت و خاطر علماى اجتماع را پریشان مىکنند .
این مفاسد که نمونههایى از آن را مورد اشاره قرار دادیم تنها در یک جنبه از جوانب حیات ، یعنى جنبه جنسى بود ، ولى از این رهگذر خطرناک این مفاسد از این حد و جنبه گذشته و به سائر شؤون حیات هم سرایت کرده است .
در آمریکا باندهایى از بزرگان و دانشمندان از طبقه وکلاى دادگسترى و پزشکان و نویسندگان و رجال قانون وجود دارند که کار و برنامه ایشان فراهم ساختن وسایل زنا براى مقاصد و اغراض قانونى است .
چنان که مىدانیم در استیتهاى کاتولیکى آمریکا اقدام به طلاق جز در مورد ارتکاب زنا از طرف زن یا شوهر روا نیست و تنها در این صورت است که زن یا شوهر به استناد آنکه همسرش مرتکب آن عمل ناروا شده مىتواند مطالبه طلاق کند .
روى همین اصل ، هریک از زوجین که مایل به ادامه زندگى زناشویى نباشد متوسل به آن باندها مىشود تا همسرش را به ارتکاب زنا وادارند و در همان حال او را تسلیم پلیس کنند و مدارک قانونى طلاق گرفتن را در اختیار او قرار دهند و دستمزد خود را در برابر انجام آن خدمت دریافت نمایند .
هم چنین در آمریکا باندهایى وجود دارند که کارشان فروختن دختران است ، فروختن دختران به توانگران و ثروتمندان از اهالى اروپا که طالب این متاعند و ثمن مطلوب و مرغوبى در برابر آن مىپردازند .
و این همه از برکات هجوم به شخصیت والاى زن و دریدن پرده عفت و عصمت و حیا و شرم و حجاب او نصیب بشریت در این دورهها گشته ، انقلاب صنعتى و آثار و تبعات آن ، از قبیل پاشیده شدن خانواده و نظامات خانوادگى ، هجرت جوانان مجرّد از ده به شهر و از میان رفتن حدود و قیود سابق و عدم قدرت جوانان بر تشکیل خانواده به علت کمى درآمد و سقوط جوانان در ورطه زنا به علت سهولت این عمل قبیح و دشوارى ازدواج از عوامل مهمى است که فساد را توسعه داد و در این زمینه از جنس زن کمک مهمى گرفته شد !!
ورود و شرکت زن در کارها و کارخانهها و ابتذال اخلاقى و آلودگى زن در راه تحصیل معیشت ضرورى و مبارزهاش در راه تأمین مساوات کامل با مرد حتى مساوات در فسق و فجور این وضع خطرناک را براى بشریت به ارمغان آورد، صهیونیزم بین المللى با فراهم آوردن انواع و به خصوص با کمکگیرى از جنس زن چه درعالم نظریات و چه در زندگى واقع بر ابعاد فساد و جنایت افزود !!
مارکس و فروید و درکایم که از این باند مخوف بودند ، به عنوان ارائه نظریات علمى به فرو کاستن و خوار شمردن اخلاق همت گماشتند و هریک به نوبه خود و از طریق مخصوص به خود زن را به بیرون شدن از حریم حیا و فعالیت جنسى فرا خواندند تا او را به آسانى در دسترس مرد قرار دهند و در منجلاب شهوات حیوانى غوطهور سازند .
سپس سینما که خود اساسا صنعتى یهودى است با همکارى تلویزیون و رادیو در افزایش انواع بىبند و بارى جنسى و سقوط در غرقابه شهوات حیوانى نقش مؤثر را ایفا نمود و سالنهاى مد و آرایش و آداب اجتماعى قائم بر اساس اختلاط و آمیزش پسران و دختران ، لاابالى گرى و عنان گسیختگى را به منتهاى شدت و حدت خود رهبرى کرد !!
آمار خودکشىها بر اثر شکست در روابط عشق ، آمار فحشا و منکرات ، آمار زنا ، فرار دختران و پسران از خانه و خانواده ، به هم پاشیدن نظامات خانوادگى ، روابط نامشروع زنان شوهردار با مردان بىغیرت ، سقط جنین ، اعتیادهاى خطرناک و بسیارى از مفاسد و بلاهاى خانمان سوز ، نود و نه درصدش معلول وضع غیر الهى و غیر انسانى زن در ممالک عالم است و این وضع خطرناکى که براى زن پیش آمده معلول فرهنگ قرون اخیر و بى بند و بارى این جنس لطیف و شریف در جوامع است .
جایگاه زن در اسلام
اسلام ، وضع زن را در دنیاى قبل از خودش و اوضاع زن را پس از تمدن قرون اخیر به هیچ صورت قبول ندارد ، اسلام برخورد مردان را نسبت به جنس زن به این صورت خیانت بزرگ مىداند و مردان را در این زمینه گناهکار دانسته و زن را هم به خاطر اینکه خود را وسیله هوسرانى قرار داده مجرمى بزرگ و خائنى بىنظیر مىشناسد !!
اسلام ، زن را نیمى از پیکر انسانیت دانسته و بقاى حیات را از برکت وجود او مىداند .
اسلام ، شخصیت فطرى و وجدانى و انسانى زن را همانند مردان به حساب آورده و ازدواج او را با مرد واجد شرایط به عنوان پیوند الهى یاد کرده است .
اسلام مىگوید :
مردى که دختر دارد و در تربیت الهى او بکوشد ، تا آن دختر زنده است ، معادل عمر هر روزش ثواب یک سال عبادت در نامه پدر ضبط مىشود .
اسلام مىگوید :
مادرى که به دهان فرزند خود پستان مىگذارد ، در برابر هر مکیدنى که از طرف طفل صورت مىگیرد ، او معادل ثواب آزاد کردن یک بنده از اولاد اسماعیل در راه خدا دارد !!
اسلام مىگوید :
دختر به منزله در رحمت الهى است که به روى یک خانه باز شده . اسلام براى زن حقوقى مقرر فرموده که مطالعه آن حقوق آدمى را به اعجاب سخت وامىدارد .
اسلام براى ایمان و عمل زن در فرداى قیامت مزد و اجر ثوابى معادل با ثواب ایمان و عمل مرد قرار داده است .
شخصیت زن در پیشگاه الهى بستگى به ایمان و اسلام و عمل صالح او دارد و در این زمینه بین زن و مرد فرقى نیست .
زن در اسلام استعداد یافتن مقام با عظمت عصمت را دارد و اسلام در این زمینه نمونههاى با عظمتى هم چون مریم کبرى ، فاطمه زهرا و زینب بزرگوار نشان مىدهد .
قسمتى از آیات قرآن و روایات اسلامى نشان دهنده شخصیت زن و تربیت یافتگانى از جنس زن است که آدمى در دقت کردن در آن آیات و روایات به شخصیت والاى زن و عظمت این موجود عالى بیش از پیش پى مىبرد .
اسلام ، توجه به زن را از هنگام ولادت او تا همسر بودنش در خانه و به هنگام رعایت حق از اخلاق عالى انبیا مىداند .
اسلام ، تجاوز به حقوق زن و شخصیت او را از اعظم گناهان شمرده و بدرفتارى با زن را ظلم فاحش مىداند .
اسلام ، بهشت را زیر پاى مادران مىداند[۴۸] و عاق مادر و پدر را از رحمت حق محروم معرفى کرده است[۴۹] .
اسلام براى پاک ماندن محیط پرقیمت خانه و پاک ماندن محیط اجتماع از هر نوع گناه و آلودگى از زن مىخواهد که ادب ، عفت ، وقار ، کرامت ، اصالت ، شرافت و آداب الهى و انسانى خود را حفظ کند و براى اینکه بستر فساد و گناه و شهوت گسترده نگردد ، از خودنمایى و عشوه گرى و جلب توجه نامحرمان ، خوددارى کرده و تقواى الهى را مراعات نماید .
در اسلام ، ارزش و شخصیت زن به پاکى و تقوا و عفت اوست و حضرت زهرا علیهاالسلام قیمت و اعتبار زن را در این مىدانند که با نامحرمان در رابطه نباشد !!
زنان باید بدانند که قوانینى که در مسئله عفت و عصمت و لباس و زینت از طرف مولاى عالم حضرت حق براى آنان وضع شده در درجه اوّل به مصلحت خود آنان و در مرحله بعد به مصلحت خانه و اجتماع بوده و باید توجه کنند که گریز از آن قوانین این همه بلا و مصیبت و ضربههاى غیر قابل جبران براى امت اسلامى به بار آورد .
بر یک زن مسلمان واجب است که هم چون خدیجه و زهرا و زینب کبرى و آسیه ومریم زندگى کرده و در همه شؤون حیات ، حافظ شرف و غیرت و حمیت و عفت و تقوا باشد .
شخصیت زن بستگى به علم و تقوا و سلامت و پاکى او در همه شؤون حیات دارد .
زن ، زن است ، یعنى انسان و آدم است ، یعنى خلیفه خدا در روى زمین است ، یعنى مادر است ، یعنى منبع تربیت بنىآدم است ، یعنى مادر انبیا و امامان علیهمالسلام و رحم پاک او جایگاه رشد حکیمان و عارفان و فیلسوفان و اندیشمندان و مؤدبان به آداب الهى است و چه فرق عظیم و بزرگى است بین اینگونه زنان و آنان که عروسک شهوات بىغیرتان و بىشرفهاى روزگارند !!
قرآن مجید اجازه نمىدهد که زنان ، لباس و زینت خود را در معرض دید نامحرمان بگذارند و آنگونه با مرد نامحرم حرف بزنند که دل نامحرم را از حالت طبیعى خارج کنند و آنگونه راه بروند که غریبهها از داشتن زینت آنان آگاه شوند و عطر زده از منزل ، خارج گشته تا جلب توجه مردان غریبه کنند !!
زن در اسلام موجودى الهى است و در خانه و اجتماع باید رنگ خدایى او حفظ شود و از دستبرد نامحرمان و صاحبان شهوت و رذایل مصون بماند ، در این زمینه به آیات قرآن کریم و روایات پرارزش اسلامى مراجعه کنید .
زن در اسلام موجودى اصیل و حقیقى است نه وجودى طفیلى و تبعى ، از این جهت داراى حقوق عالى است و مردان ملزم هستند که حقوق مالى ، فطرى ، طبیعى ، زناشویى ، ارثى ، اخلاقى و اسلامى زن را به احسن وجه رعایت کنند ؛ نفقه ، لباس ، مسکن ، اداى حق زناشویى واقعیتهایى هستند که بر مرد واجب است نسبت به زن رعایت نمایند .
حدّ لباس زن در اسلام
زن ، حقّ پوشیدن لباس زربفت ، حریر ، ابریشم و … و زینت نمودن به انواع اشیاى گرانبها را دارد ، ولى باید این امور به طور حتم از راه مشروع بهدست آمده باشد و روزى مزین به این زینتها شود که در جامعه عدهاى در مضیقه و سختى نباشند و به هیچ عنوان حق ندارد لباس و زینت و زیبایى خود را در معرض دید آنان که خدا اجازه نمىدهد بگذارد ؛ زن براى اداى احترام به احکام الهى و عمل کردن به دستورهاى حضرت حق چارهاى جز حجاب ندارد ، در حقیقت حصار تقواى ابدى اوست و منافع حجاب براى خودش و اهل خانه و به خصوص جامعه قابل شمردن واحصا نیست .
رعایت حجاب ، یعنى رعایت وحى ، رعایت زحمات صد و بیست و چهار هزار پیامبر ، رعایت کوششهاى امامان و فقیهان و عارفان و حکیمان !!
رعایت حجاب ، یعنى رعایت عفت ، عصمت ، اخلاق ، شرف ، عظمت ، شخصیت !!
رعایت حجاب ، یعنى پیشگیرى از به هم خوردن نظام خانوادهها ، پیشگیرى از زنا ، پیشگیرى از فحشا و منکرات ، پیشگیرى از روابط نامشروع یعنى جلوگیرى از ازدیاد طلاق ، پیشگیرى از تمام امور شیطانى .
حجاب ، حکم صریح قرآن در آیات متعددى در سوره نور ، حجرات و انعام است و منکر آن به خاطر انکار ضرورى اسلام بدون شک کافر و نجس و خارج از حدود اسلام و ایمان است .
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِى الإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلاَ یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [۵۰] .
و به زنان باایمان بگو : چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند ، و شرمگاه خود را حفظ کنند ، و زینت خود را [ مانند لباسهاى زیبا ، گوشواره و گردن بند ] مگر مقدارى که [ طبیعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه ، بر دست و صورت ] پیداست [ در برابر کسى ] آشکار نکنند ، و ]براى پوشاندن گردن و سینه ] مقنعههاى خود را به روى گریبانهایشان بیندازند ، و زینت خود را آشکار نکنند مگر براى شوهرانشان ، یا پدرانشان ، یا پدران شوهرانشان ، یا پسرانشان ، یا پسران شوهرانشان ، یا برادرانشان ، یا پسران برادرانشان ، یا پسران خواهرانشان ، یا زنان [ هم کیش خود ] شان ، یا بردگان زر خریدشان ، یا خدمتکارانشان از مردانى که ساده لوح و کم عقلاند و نیاز شهوانى حس نمىکنند ، یا کودکانى که [ به سنّ تمیز دادن خوب و بد نسبت به امیال جنسى ] نرسیدهاند . و زنان نباید پاهایشان را [ هنگام راه رفتن آن گونه ] به زمین بزنند تا آنچه از زینتهایشان پنهان مىدارند [ به وسیله نامحرمان ] شناخته شود .
و [ شما ] اى مؤمنان ! همگى به سوى خدا بازگردید تا رستگار شوید .
از آنجا که خاندان رسالت و همسران پیامبر صلىاللهعلیهوآله براى تمام امت معیار هستند ، دستورهایى که در قرآن به همسران رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله داده شد در حقیقت به تمام زنان داده شد ، در قرآن مجید به زنان پیامبر صلىاللهعلیهوآله بزرگ دستور صریح و اکید نسبت به حجاب مىدهد و رعایت وجوب مسئله پوشش در آن حدى که ناظر و بیننده به طمع نیفتد و نحوه سخن گفتن در کیفیتى که قلوب مریض حالى به حالى نشوند نسبت به زنان پیامبر صلىاللهعلیهوآله و تمام زنان امت عمومیت دارد و بر زنان مسلمان واجب حتمى است که از دستورهاى حق نسبت به زنان پیامبر صلىاللهعلیهوآله در مسئله حجاب و عفت و گفتار و دستورهاى حق نسبت به خودشان پیروى کنند .
یَا أَیُّهَا الْنَّبِىُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً [۵۱]
اى پیامبر ! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانى که مؤمن هستند بگو :
چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [ تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد . ] این [ پوشش ] به اینکه [ به عفت و پاکدامنى ] شناخته شوند نزدیکتر است ، و در نتیجه [ از سوى اهل فسق و فجور ] مورد آزار قرار نخواهند گرفت و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است .
اینکه در ترجمه آیه بدینگونه آورده شد : پوششهاى خود را بر تمام قامت بپوشید . بر اساس ترجمه لغت جلباب در کتاب لغوى «المنجد» است ، آنجا که مىگوید :
الجلباب : القمیص او الثوب الواسع ؛ جلباب : پیراهن یا پوشش گشاد است و عدهاى فرمودهاند : به طور دقیق جلباب پوششى است از روسرى بزرگتر و از عبا کمى کوچک تر .
در هر صورت زن آنچه از لباس و زینت برایش حلال است مىتواند ، به اندازه شأنش بپوشد ، ولى عشوه گرى و طنازى و خودآرایى نکند و بداند خود نشان دادن به دیگران و آن کسانى که اسلام آنان را محرم نمىداند به طور قطع براى او حرام است و در صورت توجه نکردن به دستورهاى سعادت آفرین اسلام مبغوض حق و در قیامت اهل عذاب خواهد بود .
زن به هنگام خروج از خانه و به وقت روبرو شدن با نامحرمان باید از جلباب استفاده کرده و در پوشیدن لباس زیباو زینت و بدن و آنچه مرد را به تحریک سوق مىدهد حتى در حرف زدن از دستورهاى الهى پیروى کرده و از محرمات خوددارى نماید و بداند که تمام احکام الهى و انبیا و امامان و حکیمان و ناصحان و عارفان و اولیا خدا به نفع اوست و آنان جز خیر دنیا و آخرت او نظرى ندارند و توجه داشته باشند که طى راه انسانیت و رسیدن به مدارج کمال و فراهم آوردن زمینه براى شکوفایى استعدادهاى خدادادى جز با طى طریق الهى به کمک انبیا و امامان راهى ندارد .
بدانند در تمام اعصار و قرون ، خداوند بزرگ در میان تمام اقوام و ملتها براى همگان در هر شأنى که هستند حجت و گواه و دلیل و راهنما قرار داده و فرداى قیامت در مقابل آنچه جرم داشتهاند به خصوص در مسئله بىبند و بارى و بى حجابى که ریشه نود درصد از مفاسد خانوادگى و اجتماعى است ، عذر قابل قبولى نخواهد داشت .
پی نوشتها :
[۴۶] ـ نظام حقوق زن در اسلام ، مجلات آیین اسلام چاپ ۱۳۲۳ ، حقوق زن در اسلام ، زن و آزادى و …
[۴۷] ـ نحل ۱۶ : ۵۸ ـ ۵۹ .
[۴۸] ـ مستدرک الوسائل ۵/۱۸۰ ، باب ۷۰ ، حدیث ۱۷۹۳۳ .
[۴۹] ـ الخصال ۱/۲۰۳ ، حدیث ۱۸ .
[۵۰] ـ نور ۲۴ : ۳۱ .
[۵۱] ـ احزاب ۳۳ : ۵۹ .
منبع:http://erfan.ir
نویسنده: استاد حسین انصاریان