موضوع تعدد زوجات، رسمی بسیار دیرین است که در بسیاری جوامع بشری به چشم میخورد. تورات و انجیل چندهمسری را محکوم نکردهاند. بر عکس، مطالب عهد عتیق و نوشتههای عبری خاخامهای یهودی بارها مشروعیت چندهمسری را تصدیق کردهاند. گفته اند حضرت سلیمان (پادشاه یهود) هفتصد زن رسمی و سیصد کنیز داشته است و گفتهاند حضرت داوود (پادشاه یهود و پیامبر خدا) نیز همسران رسمی و صیغهای پرشماری داشته است.
عهد عتیق فرمانهایی درباره نحوهی توزیع ثروت و دارایی مرد در بین پسران از زنان مختلف داشته است و تنها محدودیت در مقوله چندهمسری، منع از گرفتن خواهر زن به منزله زن دوم (هوو) است.
در تلمود به داشتن حداکثر چهار همسر توصیه شده است. تا قرن شانزدهم میلادی، یهودیان اروپا رسم چندهمسری را ادامه دادند. یهودیان شرقی (آسیایی) همواره به رسم چندهمسری عمل میکردند تا اینکه وارد اسرائیل شدند و بنا بر قانون مدنی آنجا این رسم ممنوع شد، اگر چه بنا بر شرع مقدس که در چنین مواردی مهمتر از قانون مدنی است، این رسم جایز است. عهد جدید در این باره چه میگوید؟ بنا بر گفته “پدر یوجین هیلمن” در کتاب خردمندانهاش با عنوان بازنگری در موضوع چند همسری، در هیچ جای عهد جدید فرمان آشکاری مبنی بر اینکه ازدواج باید تک همسری باشد (یعنی شوهر فقط یک همسر برگزیند) یا چند همسری را ممنوع کرده باشد، وجود ندارد. افزون بر این حضرت عیسی (ع) نیز بر ضد قانون چندهمسری سخنی نگفته است. اما با این حال یهودیان جامعه آن زمان، بدان (تک همسری) عمل میکردند. پدر هیلمن بر این واقعیت تأکید میورزد که کلیسای روم به پیروی از فرهنگ یونانی – رومی چند همسری را ممنوع کرد (که در آن هنگام که زندگی با کنیزان و روسپیان را جایز می شمرد داشتن تنها یک همسر قانونی را توصیه میکرد).
وی از آگوستین قدیس نقل کرده است: “واقعیت این است که اکنون در زمان ما و بنا بر آداب و رسوم رومی، دیگر گرفتن زن دوم جایز نیست”.
کلیساهای آفریقا و مسحیان آفریقایی اغلب به برادران اروپاییشان یادآوری میکنند که منع کلیسا از رسم چندهمسری سنتی فرهنگی است نه یک حکم رسمی مسیحی معتبر.
قرآن نیز تععد زوجات را همراه با محدودیتهایی جایز میداند:
“و اگر در اجرای عدالت میان دختران یتیم بیمناکید، هر چه از زنان (دیگر) که شما را پسند افتاد، دو دو سه سه چهار چهار، به زنی گیرید. پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، به یک (زن آزاد) یا به آنچه (از کنیزان) مالک شدهاید (بسنده کنید)”.
قرآن، بر خلاف انجیل، گرفتن حداکثر چهر زن را به برخورد یکسان و عادلانه با همسران (زنان) مشروط کرده است. نباید این گونه برداشت شود که قرآن مؤمنان را به چند همسری تشویق میکند، یا تعدد زوجات به منزله یک آرمان و کمال مطلوب تلقی شود. به بیان دیگر، قرآن با چندهمسری “کنار آمده” یا آن را “جایز شمرده” است نه بیشتر. اما چرا چند همسری مجاز شمرده شده است؟ پاسخ ساده است: زمانها و مکانهایی بوده که برای (جواز) چندهمسری دلیلهای قانعکننده اخلاقی و اجتماعی وجود داشته است. همان گونه که آیه قرآن در بالا اشاره کرد، مسئله چندهمسری در دین اسلام را نمیتوان جدا از وظایف و تعهدات جامعه درباره یتیمان و زنان بیوه درک کرد. اسلام به منزله دینی جهانی و فراخور همه مکانها و زمانها نمیتواند این وظایف ضرور را نادیده بگیرد. در بیشتر جوامع انسانی، شمار زنان بیش از مردان است. در ایالت متحده آمریکا شمار زنان دست کم هشت ملیون نفر بیش از مردان است. در کشوری مانند گینه در برابر هر ۱۲۲ زن، صد مرد و در تانزانیا در برابر هر ۱/۹۵ مرد، صد زن وجود دارد.
جامعه در برابر چنین نسبت جنسیت نامتعادلی چه باید بکند؟ راه حلهای گوناگونی وجود دارد: برخی جامعهها تجرد را پیشنهاد میکنند، برخی دیگر کشتن کودکان مونث را ترجیح میدهند (که در برخی جوامع در دنیای امروز روی میدهد!) برخی دیگر گمان میکنند که تنها راه چاره این است که جامعه باید در برابر همه انواع بی بند و باریهای جنسی از جمله فاحشگی، روابط نامشروع جنسی و همجنسگرایی تسامح نشان دهد. از نظر جوامع دیگر، مانند اکثر جوامع آفریقایی معاصر، محترمانهترین راه، به منزله رسمی که به لحاظ فرهنگی مورد پذیرش و به لحاظ اجتماعی مورد احترام بوده جواز چندهمسری است.
مسئله نسبتهای جنسیتی نامتعادل در زمان جنگ حقیقتاً مشکل آفرین میشود. قبایل سرخپوست بومی آمریکا معمولاً پس از تلفات و صدمات دوران جنگ از این نسبتهای جنسیتی نامتعادل، بسیار رنج میبردند. زنان در این قبایل، که در واقع موقعیت نسبتاً بالایی داشتند، تعدد زوجات را به منزله بهترین راه محافظت در برابر ارضای نامشروع و وقیحانه جنسی پذیرفتند. اما مهاجران اروپایی مقیم آنجا، بدون ارائه هیچ نوع راهکار دیگری، این چندهمسری قبایل سرخپوست را به منزله “عملی وحشیانه و غیر انسانی” محکوم کردند.
ذکر این نکته جالب است که در یک کنفرانس بین المللی که به سال ۱۹۴۸ میلادی در مونیخ درباره جوانان برگزار شد، درباره مسئله نسبت جنسیتی بسیار نامتعادل در آلمان بحث و گفتوگو شد. وقتی روشن شد که بر هیچ راه حلی به توافق نخواهند رسید، برخی حاضران چندهمسری را پیشنهاد کردند. واکنش اولی جمعیت، آمیزهای از شوک روحی و نفرت بود. با این حال، پس از مطالعه و بررسی دقیق پیشنهاد، حاضران توافق کردند که تنها راه حل ممکن، مقوله چندهمسری است. در نتیجه، موضوع چندهمسری در میان پیشنهادهای نهایی این کنفرانس قرار گرفت.
باید افزود، چندهمسری در اسلام مسئلهای با توافق دو طرف است. هیچ کس نمیتواند زنی را مجبور به ازدواج با مرد متأهلی کند. افزون بر این، زن حق دارد شرط کند که شوهرش نباید با زنی دیگر به عنوان زن دوم ازدواج کند. از آن سو، کتاب مقدس گاه به چندهمسری اجباری متوسل میشود. بیوهزن بیفرزند، بدون توجه به رضایتش، باید با برادر شوهرش ازدواج کند حتی اگر او پیشتر ازدواج کرده باشد.
گفتنی است در بسیاری جوامع اسلامی معاصر، چندهمسری رایج نیست، زیرا اختلاف شمار زنان و مردان چندان زیاد نیست. میتوان با اطمینان گفت که نسبت ازدواج چندهمسره در جهان اسلام در قیاس با روابط نامشروع جنسی در غرب، بسیار کم است. به بیان دیگر، مردانی که امروز در دنیای اسلام زندگی میکنند در مقایسه با مردان دنیای غرب تأکید بسیار بیشتری بر تکهمسری دارند.
بیلی گراهام، مبلغ سرشناس مسیحی، این حقیقت را تأیید میکند: “مسیحیت نمیتواند با مسئله چندهمسری کنار بیاید. اگر مسیحیت در عصر حاضر نتواند این کار را انجام دهد، به ضرر خودش است”. اسلام چندهمسری را به منزله راه حلی برای آسیبهای اجتماعی جایز شمرده و تا حد معینی به فطرت انسانی آزادی عمل داده، اما در چارچوبی که دقیقا مشخص کرده است.
گفتنی است بسیاری از کشورهای مسلمان و غیرمسلمان در جهان امروز چندهمسری را ممنوع کردهاند. زن دوم اختیار کردن، حتی با رضایت زن اول، بنا بر قانون جرم شمرده میشود. از آن سوی، فریب دادن زن، بدون آگاهی یا رضامندی وی، تا آنجا که به قانون باز میگردد، کاملا مجاز است! عقل و خرد درباره این قوانین متناقض چه حکم میکند؟ آیا این قوانین تصویب شده که فریبکاری را پاداش دهد و راستگویی را تنبیه کند؟ این یکی از تناقضهای عمیق و درکناشدنی جهان متمدن و مدرن ماست.
برگرفته از کتاب «زن در اسلام، مسیحیت و یهودیت» با قلم شریف عبدالعظیم محمد و ترجمه مهدی گلجان که از سوی نشر هاجر با سفارش دفتر مطالعات زن و خانواده به چاپ رسیده است. برای اطلاع بیشتر درباره این کتاب به قسمت معرفی کتاب همین سایت مراجعه فرمایید.