معرفی کتاب «حکایت کشف حجاب»

این کتاب در ۲ بخش و ۸ فصل بشرح ذیل نگاشته شده است.

بخش اول: انگیزه و سیر تاریخی کشف حجاب توسط رضا خان میر پنج و رویکرد آن

فصل اول:

۱-در ۱۱ آبان ۱۳۰۴ ، رضا خان پهلوی با عوامفریبی و تظاهر به دین مبین اسلام ( پیش از آغاز رسمیت یافتن سلطنت اش ) ، طی ابلاغیه ای به عموم مردم ایران مقاسد خود را طبق دو اصل ، یکی اجرای احکام اسلام و دیگری رفاه حال مردم اعلام می کند.

۲-بعد از ابلاغیه مذکور، مسافرتهای زیادی به قم می کند تا شاید علما و شخصیت های دینی را همراه خود کند که موفق نمی شود.

۳- از دولت انگلیس که سیاست نوین استعمار را دنبال می کرد کمک می گیرد و آنها با فرستادن میسیونهای مذهبی و تاسیس مدارس خارجی برای تحصیل فرزندان خانواده های اشراف در ایران، اقدام به اشاعه‌ فرهنگ غربی را دنبال می کنند.

۴- شخصی بنام محمد علی فروغی یهودی اصل ،جاسوس انگلیس و سفیر ایران در ترکیه، برنامه و امکان مسافرت رضا شاه را به ترکیه برای مصمم کردن او به پذیرش فرهنگ غربی و تشویق در اقدام کشف حجاب ، فراهم می کند و او در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ به ترکیه می رود.

۵- پس از بازگشت از ترکیه، در اول فروردین ۱۳۱۴ امر می کند که مردها کلاه شاپو به سر بگذارند و زنها بدون چادر از خانه خارج شوند.

۶- در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ خانواده سلطنتی خود را بی حجاب پیش قدم می کند و به دانشسرای عالی می برد و در آنجا طی نطقی مفصل بطور رسمی اعلام بی حجابی می کند و می گوید چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم ایران است !! من وقتی به ترکیه رفتم و دیدم زنهای آنها حجاب را دور انداخته بودند و دوش به دوش مردها کار می کنند، دیگر از هر چه زن چادری بود بدم آمده است!!

۷- بعد از این ابلاغ زنها به خیابانها ریختند و شروع به رقصیدن با مردها ی بوالهوس کردند و معضلی در شهرها، خصوصا در تهران ایجاد کردند و از طرف دیگر مامورین شهربانی و پلیس در تهران ودر شهرستانها، عناصر فرمانداریها و بخش داریها، مزاحم زنان عفیف و چادری شدند و به زور چادر از سر آنها و نقاب از صورتشان می کشیدند.

۸- روزنامه های دولتی از جمله ایران امروز ،۱۷ دی را گرامی داشته و سرمقاله های متعددی برای آزادی زنان نوشتند و رژیم منحوس رضاخان را در کشف حجاب یاری دادند.

۹- پس از عزل و تبعید رضا خان در سال ۱۳۲۰ توسط انگلیسی ها ، طبق نظر فروغی به انگلیسی ها ، پسر ناخلفش محمد رضا به سلطنت رسید و برای کشف حجاب و فساد ، اقدامات شدید تری را بحد افراط انجام داد . او هم به سرنوشت پدر ملعونش دچار شد . انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی ( ره ) او را متواری کرد و عاقبت به درک واصل شد.

۱۰- همزمان با کشف حجاب در ایران و ترکیه، در الجزایر نیز اقداماتی بموازات آن انجام شد. مسلک بابی و بهایی که هر دو دنبال فساد و فحشا جنسی بودند، توسط انگلیسی ها در ایران و کشورهای اسلامی تبلیغ گردید.

بخش۱- فصل دوم و سوم: اسناد خشونت رضا خان ، قیام مردمی و رهبران دینی

در این فصل و نیز در فصل دوم از بخش دوم اسنادی ارائه شده است که از یکسو خشونت رضاخانی و از دیگر سو مقاومت مردمی و قیام آنان را به رهبری روحانیت نشان می دهد.

اسناد خشونت رضا خانی : در این فصل اسناد قابل ملاحظه ای مبنی بر جدیت رژیم منحوس رضا خانی در جهت مراقبت از کشف حجاب که بدستور اربابان خارجی اش دیکته شده بوده نشان می دهد . نامه ها، بخش نامه ها ، سفارشها و توصیه های سران حکومتی از وزیر تا استاندار و شهردار ، اداره شهربانی ها و حتی اداره ثبت احوال ، و همه وهمه حاکی از اجرای این ماموریت پلید به اشکال ذیل دارد :

ورود زنهای چادری به مرقد مطهر امام رضا (ع) ممنوع و بشدت و خشونت از آن جلوگیری می کنند.

برای روضه خوانی اجازه نمی دهند و ممنوعیت و مزاحمت شدید ایجاد می کنند.

چادر و چارقد و…. ممنوع می شود.

به مستخدمین دولت مساعده می دهند که چادر از سر زنان بردارند.

برای عمامه روحانیون ممانعت ایجاد می کنند و کسانی که تازه می خواهند عمامه بگذارند باید مجوز بگیرند.

از ورود زنهای با چادر در اماکن و معابر عمومی جلوگیری میکنند و……

برای مطالعه بیشتر به اسناد موجود در بخش اول و دوم مراجعه کنید.

قیام مردمی و رهبران دینی:

در اثر فشار ظالمانه عاملان اجرایی این طرح ننگین حکومت جور ، اولین اعتراض از طرف آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی بود که طی نامه ای به وزیر کشور وقت بشدت از طرح کشف حجاب و مامورین دولتی آن انتقاد کرد و از وزیر خواست جلوی این ظلم و ستم و تعدی را بگیرد. متاسفانه وزیر با بی ادبی جواب می دهد.

اعتراض بعدی از طرف مردم و اصناف و بازاریان تهران به علما و نخست وزیر بود که پس از مردم تهران و شهرستانها خصوصا متدینین در خمین ، اعتراضات خود را بگوش آیات عظام و علما دین از جمله آیات : خوانساری ، صدر ، قمی، بهبهانی و…. و رونوشت آن را به سردمداران حکومت جور و ظلم رساندند . این اعتراضات به تدریج تبدیل به مقاومت مردمی شد و وقایع بسیاری را بدنبال خود آورد.

۱/۲ – قیام مردم قم در صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها و نقش روحانیت

در سال ۱۳۰۶ خانواده منحوس پهلوی بدون حجاب کامل در تحویل سال نو به حرم مطهر در جایگاه مخصوص خود وارد می شوند که مورد اعتراض شخص روحانی به نام سید کاظم واعظ میگیرند و سید کاظم مردم را به امر معروف و نهی از منکر فرا می خواند . در قسمت دیگر صحن روحانی دیگری بنام سید محمد تقی بافقی یزدی که از روحانیون معظم قم و در حال سخنرانی بود پس از مشاهده خانواده سلطنتی با آن حال ، به آنان اخطار می دهد که صحن را ترک کنند . این امر باعث قیام مردم، می شود و خاندان پهلوی صحن را ترک و تلفنی به رضا خان اطلاع می دهند . فردای آن روز رضاخان با قوای نظامی وارد قم می شود و پس از ترساندن مردم با همراهانش با کفش وارد حرم مطهر می شوند و با چوب ،شمشیر به ضرب و شتم اهل علم می پردازند و محمد تقی بافقی دستگیر و به تهران تبعید و زندانی می شود . مرحوم بافقی پس از تحمل ۵ ماه زندانی به شهرری تبعید می شود و پس از شنیدن حادثه کشتار مسجد گوهر شاد سکته کرده و در سن ۷۲ سالگی به رحمت ایزدی می پیوندد و در کنار مقبره آیت الله حائری در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها دفن می شود .( شخصیت و زندگی نامه مرحوم یا شهید بافقی را در کتاب مطالعه بفرمایید.)

۲/۲ – قیام مردم مشهد مقدس در مسجد گوهر شاد در صحن مطهر امام رضا ( ع )

رضا خان میر پنج تصمیم گرفت در شهر مذهبی مشهد مقدس مردم را به زور سر نیزه مجبور به استفاده از کلاه شاپو کند. نتیجه این زور باعث شد در شب نوزدهم تیر ماه ۱۳۱۴ مردم در مسجد گوهرشاد صحن امام رضا ( ع ) گرد آمدند و بهلول واعظ ( روحانی مشهدی ) در آن جلسه سخن گفت و مردم را به مقاومت در برابر دولت غاصب تشویق کرد . پلیس تصمیم گرفت ابتدا مردم را متفرق کند امّا موفق نشد . بعد از پلیس، هنگ پیاده لشگر خراسان وارد عمل و مامور سرکوب مردم شد. پس از محاصره صحن مبارک امام رضا ( ع ) و مسجد گوهر شاد شروع به تیر اندازی نموده و تعداد زیادی از مردم را شهید کردند.

روحانی قیام کننده دیگر مسجد گوهر شاد ، پسر مرحوم حاج آقا آخوند خراسانی معروف به آقا زاده نجفی است . مجاهدت ایشان ابتدا بر میگردد به دو سال پس از مشروطه که دولت وقت برای رفع کسری بوجه در صدد قرض از خارج ( اجنبی ) بود. ایشان تلگراف شدید الحن به مجلس وهیئت وزیران مخابره می کند و از آنها می خواهد که با استقراض مخالفت کنندو در راستای این اقدام، دولت وقت در صدد ترور ایشان بر می آید که خوشبختانه موفق نمی شود . در قیام مسجد گوهر شاد نیز ایشان محکوم به اعدام می شود و اگر عمویشان حاج مهدی خراسانی که نامه نگاری به رضاخان کرد ، نبود اعدام شده بود. ایشان به شهرهای مختلف ایران تبعید شد و در سال ۱۳۵۶ قمری، ۱۳۱۵ شمسی تحت نظر مامورین در شهر ری تهران دارفانی را وداع گفت ( سرگذشت ایشان را در کتاب مطالعه فرمایید).

آیت الله آقازاده نجفی از دیدگاه امام خمینی ( ره )

یک نهضت ، نهضت علما خراسان بود . مرحوم آقازاده را دیدم که یکجایی نشسته بود بدون عمامه ، توی خیابان . به دادگستری مبردندش برای محاکمه کردن آنوقت هیچ خبری از این احزاب نبود ، مرده بودند .

مرحوم آقازاده را که در راس علما آنوقت خراسان بود به محاکمه می بردند با سر برهنه.

قیام خراسان را کی کرد ؟ علمای خراسان مرحوم میرزا یونس و مرحوم آقازاده.

همین روحانی را که از علمای درجه یک مشهد بوده مرحوم آقازاده بزرگ با پاسبان در خیابان می بردندش برای محاکمه ، آخر هم او را کشتند.

بخش ۱- فصل چهارم: حکایت ها و خاطرات از علما و شخصیت ها

در این فصل و همچنین فصل اول از بخش دوم کتاب خاطرات و حکایتهایی از علما و شخصیتها نقلشده است که شاهد جنایات رضاخان تحت عنوان کشف حجاب بوده اند .

تعداد بسیاری حکایت و خاطره در این کتاب از علما و شخصیت و شاهدان عینی ضبط شده از جمله شهید سید حسن مدرس که دوران سیاه کشف حجاب را پیش بینی کرده بود و خاطرات دیگری که مؤسسه به مصاحبه و ثبت آنها اقدام کرده است. ( این فصول را هم که بسیار خواندنی است در کتاب مطالعه بفرمایید ).

بخش ۱- فصل پنجم: زن و حجاب از دیدگاه اسلام و غرب

در این فصل و همچنین فصل سوم از بخش دوم کتاب به موضوع زن و حجاب از دیدگاه اسلام و غرب پرداخته شده است.

در این دو فصل دیدگاههای اما و رهبری پیرامون حجاب در اسلام و غرب آمده است که مطالعه آن واقعیت تهاجم فرهنگی غرب در حوزه حجاب و عفاف زنان در ایران کاملآ معلوم می‌شود.

نویسنده این کتاب:گروه جوانان و عموم گروه تحقیق و نویسندگان مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت است که انتشارات همین مؤسسه در سال ۱۳۹۲ چاپ ششم این کتاب را راهی بازار کرده است.