شاهرخ صالحی کرهرودی – روزنامهنگار و کارشناس ارشد حقوق خصوصی
هر روزه در منابر، تبلیغات و رسانهها بر ضرورت و اهمیت موضوع حجاب تأکید میشود، در قرآن کریم نیز خداوند متعال در آیات مختلف بر ضرورت رعایت حجاب از سوی زنان و مردان تأکید کرده است، علاوه بر اینها بدحجابی در قوانین جزایی جرم دانسته شده و برای مجرمان نیز جزای نقدی در نظر گرفته شده است اما با وجود همه این توصیههای شرعی، قانونی و حتی تنبیهی، بررسی روند حجاب در جامعه نشان میدهد که وضعیت رعایت حجاب در سالهای گذشته بخصوص از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون همواره روندی نزولی داشته است. در چنین شرایطی، مهمترین سوالی که میتوان مطرح کرد با حجابی و بیحجابی چه اثرات مثبت و منفی در پی دارد که برخی بیمحابا بر طبل آزادی حجاب میکوبند و برخی هم خواستار برخورد روزافزون با عوامل بدحجابی هستند؟ آیا حجاب دارای اثراتی در جامعه است یا نیست؟
شاید یکی از مهمترین چالشهایی که در پاسخ به این سوالات وجود دارد، توجه به ضرورت دینی و لحاظ سابقه مذهبی در موضوع حجاب باشد. این موضوع بر همگان روشن است که در طول دهههای اخیر نه تنها در جوامع اسلامی، بلکه در سراسر عالم، دینستیزی یکی از چالشهای اساسی بوده و بسیاری از صاحبان قدرت و ثروت، به دنبال حذف دین از زندگی عمومی مردم هستند. مکاتب مختلف اجتماعی چون کمونیست، اومانیست و سکولاریسم و مکاتب دیگر همواره بر طبل جدایی دین از امورات اجتماعی و سیاسی زندگی شهروندان دنیا سخن گفته و دین را امری شخصی در روابط بین انسان و خدای خویش میدانند. در چنین نگاهی، سبقه مذهبی در امر حجاب هم یک امر شخصی و فردی در رابطه فرد و خدای خویش تلقی شده و این امر شخصی تا جایی اجازه بروز و ظهور پیدا میکند که مخالف آرمانهای اجتماعی تلقی نشود. با این توصیفات، در دنیای امروز صحبت از فلسفههای دینی حجاب نه تنها جذاب نیست که حتی میتواند دافعهای هم بر موضوع حجاب باشد. پس باید به دنبال گفتمان جدیدی در موضوع حجاب و عفاف بود. پس از این مقدمه، اگر بخواهیم به موضوع آثار حجاب در جامعه بپردازیم، بهتر است ابتدا به برخی مقابلههای اجتماعی با حجاب پرداخته و پس از آن از دل این مقابلهها، نکات مثبت و منفی موضوع را پیدا کنیم.
خداوند متعال نیز در قرآن کریم در خصوص فلسفه حجاب میفرماید:«ذلک أدنی آن یعرفن فلا یوذین» (سوره مبارکه احزاب، آیه ۵۹) یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند. علامه طباطبایی در مورد این آیه مینویسد: «پوشاندن همه بدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند، نزدیکتر است. در نتیجه وقتی به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمیشوند، یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنها نمیگردند.» اگر چه آیه شریفه و تفسیر آن از قرآن کریم، یک دستور مذهبی و دینی در ضرورت حجاب تلقی میشود اما آمارهای اجتماعی نیز نشان میدهد که نسبت مستقیمی بین پوشش و تعرض به زنان و مردان وجود دارد. نتایج تحقیقات نشان میدهد زنانی که از لباسهای تنگ، جلب کننده نظر و باز استفاده میکنند بیشتر از زنانی که لباس پوشیده استفاده و از آرایش کمتری استفاده میکنند، در معرض تعرضات کلامی و جسمی شامل تنه زدن، دست زدن، و نزدیک شدن به زنان در خصوص زنان بیحجاب بیشتر از زنان ببا حجاب است. پس حجب میتواند در پیشگیری از برخی تعرضات به زنان مؤثر باشد.
کشور فرانسه که به عنوان مهد آزادی و پایبندی به حقوق بشر شناخته میشود، در سالهای اخیر استفاده از حجاب اسلامی در مدارس، دانشگاهها و ادارات را ممنوع اعلام کرده است و با اخراج دهها کارمند، محصل و دانشجو، چالش جدی را در موضوع توجه به حقوق بشر و احترام به اصل آزادی مذهبی ایجاد کرده است. برخی تحلیلگران غربی وقتی در سال ۲۰۰۴ قانون ممنوعیت حجاب در مدارس به تصویب رسید، در توجیه این قانون ذکر کردند که دختران به اجبار والدین از حجاب استفاده میکنند و دولت برای تضمین آزادی دختران این تصمیم را اتخاذ کرده است. برخی دیگر، سوء استفاده تروریستها از پوششهای اسلامی را دلیل قید این محدودیتها عنوان کردند و این مسأله را در راستای طرح مباحثی چون اسلام هراسی معنا کردند. در شرایطی که در مهد آزادی و رعایت حقوق بشر، آزادی پوشش و آزادی ابراز عقاید دینی به واسطه توجیهات اجتماعی نظیر جلوگیری از اجبار کودکان یا مقابله با تروریسم میتواند دستخوش محدودیت و حتی سلب آزادی قرار گیرد، در جبهه مقابل آن نیز، ایجاد نظم اجتماعی و احترام به نظر اکثریت نیز میتواند توجیهی برای سلب آزادیهای مربوط به پوشش تلقی شده و از این منظر بر ضرورت اجباری بودن حجاب تأکید کرد.
این مقاله در فصلنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف – شماره اول – بهار ۱۳۹۵ به چاپ رسیده است و علاقمندان میتوانند ادامه این مقاله را در آنجا دنبال کنند.