هیچ مکتبی همچون اسلام به زن شخصیت نداده است. در اسلام زن شخصیتی بینظیر دارد که در سنگر خانواده و در صحنه اجتماع، نقشی مهم و اساسی را بر دوش میکشد.
اول فکر میکردم حضور زن در اجتماع از سوی اسلام ممنوع اعلام شده است. ولی بعدها دیدم حکم حجاب و طرح آن در موارد متعددی در قرآن کریم نوعی امضای حضور اجتماعی زن است. چرا که اگر بنا باشد زنان در خانه بنشینند و با نامحرم رو به رو نشوند، نیازی به حکم حجاب نخواهد بود. اسلام برای حضور زن حد و حدود و شرایطی قائل شده که این حضور منوط به رعایت آن حدود است. فقها هم بیرون رفتن زن و یا شرکت در مجالسی که حتی مرد هم در آنجا حضور دارد را حرام اعلام نکردهاند. تحصیل زن، فن و هنر آموختن زن و بلاخره تکمیل استعدادهایی که خداوند در وجود او نهاده است حرام نیست. آنچه باید زعایت شود دو نکته است، یکی اینکه باید زن پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمایی و تحریک آمیز نباشد و دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب میکند که خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد.
برگرفته از کتاب “چرا با حجاب شدم؟” نوشتههای مژده بهروزی به قلم روان محمد رحمتی شهرضا ناشر: انتشارات جوانان موفق.