موضوعهایی مانند احکام دینی اجباری، جامعه سنتی یا عدم آزادی زنان در ایران با مصداقهایی مانند حجاب اجباری، توسط رسانههای غربی به ویژه رسانههای فارسی زبان خارج نشین بهعنوان علتهای افزایش جرائم جنسی در ایران معرفی میشود. در زمان کنونی که کمیت و سرعت انتشار اخبار، افراد در سرتاسر جهان را از وقایع مطلع میکند، این سوال برای مخاطبان بهویژه مخاطب ایرانی پیش میآید که اگر آزار و اذیت جنسی در ایران به دلیل بسته بودن محیط و عدم اجازه برای پوشش و روابط آزاد در میان زنان و مردان است، پس چطور در کشورهای غربی به ویژه اروپایی که فاقد شرایطی شبیه ایران هستند و به میزان آزادیشان افتخار و خود را از فرهنگ بالایی برخوردار میدانند، اما میزان آزار و اذیت جنسی دختران و زنان در این کشورها به میزان نگران کنندهای وجود دارد؟
دنیای پنهای آزار و اذیت جنسی زنان در اروپا
یورونیوز چندی پیش گزارشی از آزار و اذیت جنسی زنان در اروپا منتشر کرد که شاید برای بسیاری از جامعهشناسان و ناظران شگفتآور و مایه تاسف بود.
در این گزارش که بر اساس مطالعات «آژانس اروپایی حقوق بنیادین» صورت گرفته، آمده است: «در اتحادیه اروپا بیش از نیمی از زنان از دوران نوجوانی مورد آزار و اذیت و جنسی قرار گرفتهاند؛ در بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا، آزار جنسی زنان در محیط کار جرم به حساب میآید، اگر چه این موارد بندرت گزارش میشود و آزارگر هم همیشه مجازات نمیشود. در کشورهای اسکاندیناوی و در فرانسه، زنان بیشتری قربانی این قبیل خشونتها میشوند». این گزارش میافزاید: «بیش از نیمی از زنان در اروپا از ۱۵ سالگی، آزار جنسی را تجربه کردهاند که شامل لمس و تماس ناخواسته، دریافت ایمیل یا پیامک با محتوای جنسی و یا پیشنهادهای سکسی میشود. هر چه یک زن تحصیلکردهتر یا از نظر حرفهای موفقتر باشد، احتمال اینکه مورد این قبیل آزار و اذیتها قرار بگیرد، بیشتر است».
طبق مطالعات «آژانس اروپایی حقوق بنیادین» که از ۴۲ هزار زن از کشورهای مختلف اتحادیه اروپا مصاحبه شد و در سال ۲۰۱۴ منتشر گردید، بیش از نیمی از زنان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، از سن ۱۵ سالگی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند و نزدیک به یک سوم آنها گفتهاند که در محیط کار از سوی همکار، مافوق و یا مشتری مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند. جالب آنکه برخلاف تصوری که از کشورهای اسکاندیناوی وجود دارد که این کشورها از نظر برابری جنسیتی از وضعیت خوبی برخوردارند، اما سوئد و دانمارک در این مورد در راس هستند: به ترتیب ۸۰ و ۸۱ درصد زنان در این دو کشور آزار و اذیتها را گزارش کردهاند.
معرفی دین و حجاب به عنوان عامل آزار جنسی توسط رسانههای غربی
بررسی رسانههای غربی به ویژه رسانههای فارسیزبان خارجنشین نشان میدهد که بازنمای موضوع حجاب و عدم آزادی زنان بواسطه احکام دینی در این رسانهها، به دو دسته یعنی نماد سیاسی منفی و ضدحقوق زن ختم میشود که ریشه خشونت و آزار جنسی علیه زنان ایرانی را در مذهب و جامعه دینی و سنتی ایران میدانند.
در واقع این رسانهها از دین و حجاب شخصیتی میسازند که آن را عامل تبعیض و نماد خشونت علیه زنان معرفی میکنند؛ حتی رسانهای مانند بیبیسی فارسی پا را فراتر از این میگذارد و مسئله کودکآزاری در ایران را نیز با مسائل مذهبی و دینی در جامعه ایران مرتبط میکند؛ این رسانه وابسته به دولت انگلیس به بهانه حادثه قتل ستایش دختر ۶ ساله افغان در ورامین، پروندهای با موضوع کودکآزاری منتشر میکند و با ارائه برنامههای تکمیلی مانند برنامه «نوبت شما»، جامعه مذهبی، دینی و سنتی ایران را در موضوع مبارزه با کودکآزاری مقصر معرفی میکند. البته هیچگاه این رسانهها دست به مقایسه موضوع خشونت و آزار جنسی زنان در ایران با دیگر کشورهای غربی نمیزنند تا مشخص شود که چرا در این کشورهای غربی به اصطلاح آزاد که دین و حجاب در آنها نهادینه نیست، اما وضع خشونت و آزار جنسی علیه زنان بیداد میکند؟ اگر این قیاس انجام شود، برای مخاطبان آشکار میشود که اگر با فرض محال، حداقل دین و حجاب نتواند از خشونت و آزار علیه زنان جلوگیری کند، اما به هیچ وجه در شکلگیری این خشونتها نیز نقشی ندارد و در واقع دینستیزی این رسانهها، دلایل سیاسی دارد؛ این رویه ثابت میکند که “زنان ایرانی” و نه هیچ یک از معضلات اجتماعی آنان، دغدغه این رسانهها نیست و همه این موضوعات بهانهای هستند تا بودجه این رسانهها صرف مبارزه با اسلام و ایران، جهت جلوگیری از رشد سیاسی انقلاب اسلامی گردد.
منبع:
مقاله «بازنمایی حجاب زن مسلمان در رسانه های غربی»، نویسنده دکتر سوسن صفاوردی.