خانه / پرونده ها / نظر شخصیت ها / سخنان استاد قرائتی در مورد اختلاط دانشگاه ها

سخنان استاد قرائتی در مورد اختلاط دانشگاه ها

ما گیرمان دو چیز است.

۱- کت و شلواری‌های ما شهید رجایی نیستند.

۲- آخوندهای ما نواب صفوی نیستند.

 اگر کت و شلواری‌ها شهید رجایی بودند و آخوندهای ما نواب صفوی، دیگر در مملکت هیچ گیری نبود.

الآن مسؤولین دانشگاه بینی و بین الله نمی‌توانند دختر و پسر را جدا کنند! نمی‌خواهند جدا کنند. نمی‌خواهند آقا، نمی‌خواهند. وگرنه دانشگاه الزهرا داریم همه دختر هستند. دانشگاهی داریم همه پسر هستند. بابا صبح پسرها درس بخوانند و عصر دخترها. ما دختر و پسر را قاطی هم کردیم دل همدیگر را می‌برند، این نگاهش در کتاب است و اما دلش آنجاست. (خنده حضار) [کاش گریه می کردند] نمی‌تواند درس بخواند.
بعد آنوقت سران مملکت ما یعنی سران دانشگاه‌ها در یک اتاقی که متأسفانه من هم یک ساعت در آن رفتم. گفتند: آقا     نظرشما راجع به اسلامی کردن دانشگاه چیه؟ گفتم :بلند شوید بروید، موز نخورید. بلند شوید بروید از هم جدا کنید. بله، یک جاهایی است که استادش نیست، چاره‌ای نیست. هرجا مضطر هستید، مضطر هستید. وگرنه دختر من بخواهد دانشجو شود بلند می‌شود از مراغه می‌رود جهرم، از جهرم می‌رود اردبیل، از اردبیل می‌رود نیشابور، می‌شود درست کرد. نخواستیم درست کنیم.
کشوری که شاه را بیرون کرد، کشوری که هشت سال جنگ کرد، حرم امام رضا مگر زن و مردش تفکیک نشد. شرکت واحد تهران مگر زن و مرد تفکیک نشد. مگر در مترو سالن زن و مرد از هم جدا نشد؟ شد، آنجایی که خواستند شد.

ما گیرمان دو چیز است. ۱- کت و شلواری‌های ما شهید رجایی نیستند. ۲- آخوندهای ما نواب صفوی نیستند. اگر کت و شلواری‌ها شهید رجایی بودند و آخوندهای ما نواب صفوی، دیگر در مملکت هیچ گیری نبود.

 آنوقت ستاد امر به معروف درست می‌کنیم که حالا آنجا را هم من مؤسس‌اش بودم. ستاد امر به معروف درست کردیم، می‌گوییم: چه کنیم. می گوییم: برویم امر به معروف کنیم یک خانم اینجا می‌نویسد ستاد امر به معروف.

می‌رود دم بهشت زهرا می‌گوید: خانم حجابت را حفظ کن بابا این خانم فکلی آمده سر قبر برادرش یک فاتحه بخواند. شما حالا اینکه آمده فاتحه بخواند به او می‌گویی: رویت را بگیر البته او هم باید رویش را بگیرد. نمی‌خواهم بگویم: آنجا لغو است می خواهم بگویم ما یکجا دو هزار تا ماهی را ول می‌کنیم، بعد می‌گوییم: آنجا در اقیانوس اطلس یک ماهی است. بابا اینجا کلی ماهی بود. آنجا چند میلیون دختر و پسر را قاطی کرده‌ای، نخواستیم درست کنیم. باید تصمیم جدی کنیم.

 قرآن می‌گوید: حضرت آدم گیرش یک کلمه بود. تصمیم نداشت. «لَمْ نَجِدْ» نیافتیم، «لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً» (طه/۱۱۵) به آدم گفتیم: گندم نخور. نتوانست نخورد. آن عزم نداشت. عزم داشتیم شاه را بیرون کردیم. عزم داشتید جنگ را اداره کردید. هنوز ما عزم نداریم که قرآن را از مهجوریت دربیاوریم. تصمیم نداریم.

یک سال پیش در ۳۱ خرداد ۹۰، حمایت خود را از طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها اعلام کردیم.
حال پس از گذشت یک سال آیا هنوز زمان آن نرسیده است که شما آقایان دولتمرد کاری کنید (هر چند که در همان زمان نیز تلویحا گفتید ما چنین کاری نمی کنیم)! تا به حال به خیالمان این بود که توانایی چنین انقلابی را در سطح دانشگاه ها ندارید!  اما به گفته استاد بزرگوار قرائتی نه که نتوانید، نمی خواهید که چنین کنید! اگر این گونه است بفرمایید تا ما خودمان کاری کنیم !

تا به کی باید نظاره گر سوختن پنبه و آتش در جوار هم باشیم! در کجای اسلام و در میان کدام عقل سلیمی شما می توانید یک استدلال برای کنار هم بودن پنبه و آتش بیاورید. نکند به خیال خامتان کبریت بی خطر در کنار پنبه نشسته است. آخر در دورانی که جوان غرق در دریای جیوه است، صحبت از کبریت بی خطر زدن، خنده محض نیست!

بروید به دانشگاه هایمان سری بزنید و از نزدیک ببینید که چه فضایی بر آن حاکم است. البته جوانان ما آنقدر دین دار هستند که در یک چنین فضایی بزرگ می شوند و سرعت رشد علمیشان ۱۱ برابر متوسط دنیاست و انشاء الله به حول و قوه الهی این حرکت با شتاب ییش تری به کار خود ادامه خواهد داد.
اما بدانید، بسیاری از افرادی که از این حرکت شتابنده، وا می مانند، به خاطر غرق شدن در فضای آلوده ای است که شما می توانید آن را بهبود بخشید اما نمی خواهید. لطفا اگر سختتان نیست بفرمایید چه وقت، آن زمان می رسد که شما بخواهید تا طبق شعارتان بتوانید! به راستی کی؟

 

در پایان، همگی را به پای خوان شهید تورجی زاده می کشانم، باشد که از غفلت بیرون شویم:

ما هر شهیدی که به خون می غلطد وصیتنامه اش را که می خوانیم مسئله حجاب را تذکر داده.
من از مسئولین می خواهم اگر واقعا نمی توانند جلوی این مسائل را بگیرند ما خودمان بیاییم و جلوی این مسائل را بگیریم. (مصاحبه شهید محمدرضا تورجی زاده – کتاب یا زهرا س صفحه۱۱۸)))

بارها این سوال را پرسیده ام و هنوز پاسخی نیافتم: به راستی ما را چه شده است؟
الهی در راهم اگر درباره ام گویی لم نجد له عزما چه کنم!

و العاقبه للمتقین

 

 درس هایی از قرآن استاد قرائتی ۸ تیر ۱۳۹۱

 

همچنین ببینید

حضور زن امروز ایرانی در جامعه

‍ امام خامنه‌ای آن کسانی که کانون خانواده را تحقیر میکنند، خیانت میکنند؛ هم به ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *