خانه / از منظر اسلامی / حقوق زن / اهداف تشکیل خانواده چیست؟/گفتاری از علامه مصباح

اهداف تشکیل خانواده چیست؟/گفتاری از علامه مصباح

هدف از تشکیل خانواده در اسلام و نقش هریک از مرد و زن در تحقّق آن چیست؟

ازدواج و تشکیل خانواده، براى هر مرد و زنى آثار و فواید مهمى دارد. عمده‌ترین اهداف تشکیل خانواده عبارت است از:۱

أ. نخستین و آشکارترین اثر تشکیل خانواده، تأمین نیاز جنسى زن و مرد است. زن و مرد از نظر جسمى دو جنس مخالفند و به تدریج که بالغ مى‌شوند، نیاز جنسى خاصّى در آن ها پدید مى‌آید که هریک را به دیگرى متمایل مى‌سازد.

تأمین این نیاز جنسى در نظام ارزشى اسلام، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه با رعایت ضوابط و شرایط، کارى پسندیده و مقدّس به شمار مى‌رود. همه نیازها و تمایل هاى انسان، بر اساس حکمت خداوند در او به ودیعه نهاده شده است و هدفى خاص را دنبال مى‌کند. در این میان، نکته قابل ملاحظه مورد توجّه اسلام قرار گرفته، این است که نیازهاى انسان متعدّد است و انسان باید همه آن ها را به طور متعادل و متوازن تأمین کند تا به کمال لایق انسانى دست یابد; از این رو هریک از نیازهاى خود را باید به صورتى تأمین کند که مانع تأمین دیگر نیازهاى او نشود و در رشد طبیعى و همه جانبه اش اختلال ایجاد نکند.

رعایت این حقیقت در باره نیاز جنسى و تأمین آن، اقتضا دارد که اوّلا بلوغ جنسى به طور طبیعى و در وقت مناسب خود پدید آید تا منشأ بحران و ناهماهنگى نشود; انسان را به ورطه سقوط نکشاند و جلو رشد و کمال هاى دیگر او را نگیرد; بنابراین لازم است محیط زندگى و جامعه انسانى از وجود عواملى که باعث بلوغ زودرس مى‌شود و کودکان و نوجوانان را از مسیر اصلى رشد و کمال خود به مسیرهاى انحرافى مى‌کشاند، پاک و پالایش شود. ثانیاً پس از بلوغ جنسى نیز باید تأمین این نیاز، با تأمین نیازهاى دیگر انسان هماهنگ و همراه باشد و فقط نیاز جنسى، همه ذهن و فکر انسان را به خود مشغول نسازد; چرا که در این صورت، انسان موجودى تک بعدى و حیوانى خواهد شد و بخش عمده اى از نیازها و کمال هاى وجود خود را فراموش خواهد کرد و این، خسارتى بزرگ است که باعث سقوط انسان مى‌شود.

بدیهى است که این هدف به تنهایى کافى نیست و نمى‌تواند یگانه علّت تشکیل زندگى خانوادگى باشد; زیرا بدون تشکیل خانواده هم، دستیابى به چنین هدفى امکان پذیر است.

ب. دوّمین هدف از تشکیل خانواده، پیدایش آرامش روانى میان همسران است.

قرآن کریم در این باره مى‌فرماید:

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ.۲

و از نشانه هاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این، نشانه هایى است براى کسانى که مى‌اندیشند.

در واقع، هریک از مرد و زن به تنهایى ناقص است و نیاز به دیگرى دارد و این نقص، با تشکیل خانواده برطرف، و آرامش براى هر دو طرف حاصل مى‌شود.

ج. هدف سوم، پیدایش «مودّت» و «رحمت» و عواطف متقابل میان همسران است. «مودّت» به معناى ظاهر ساختنِ محبّت، و «رحمت»، نوعى تأثّرِ روحى و نفسانى است که از مشاهده نیاز طرفِ مقابل حاصل مى‌شود و شخص را به رفع نیازِ وى و مى‌دارد. این حالت، پیوسته به صورت یک کنش و واکنش متقابل میان همسران ادامه مى‌یابد و عواطفى عمیق تر و بادوام تر میان آن دو ایجاد خواهد کرد که وحدت و استحکام بنیان خانواده را در پى دارد و پرتو آن به فرزندانشان نیز سرایت خواهد کرد.

در آیه اى که گذشت، خداوند در حقیقت به یکى از نیازهاى اصیل انسان اشاره مى‌کند که ریشه فطرى دارد و جز در زندگى خانوادگى به صورت کامل ارض نمى‌شود. انسان، به ویژه در سنّ بلوغ، احساس نیاز مى‌کند که کسى را دوست داشته باشد و کسى نیز او را دوست داشته باشد; از این رو هر روز به کسى دل مى‌بندد و پس از آن که در عشق خود شکست خورد، دنبال دیگرى مى‌رود. کم نیستند جوانانى که بهترین فصل زندگى و بخش عمده اى از سرمایه عمر خود را در این موضوع هدر مى‌دهند و سرانجام با اعصابى فرسوده، از زندگى و جامعه بریده، به گوشه گیرى روى مى‌آورند.

باید توجّه داشت که راه درست تأمین این نیاز روحى و ایجاد رابطه عاطفى ر مى‌توان در یک ازدواج حساب شده جُست و محبوب خود را یافت. در این صورت انسان مى‌داند که باید به چه کسى عشق بورزد و متقابلا مورد عشق و محبّت همسر خویش نیز قرار خواهد گرفت و در زندگى پر از صفا و صمیمیّت، هر دو به زندگى خود ادامه خواهند داد. با این فرض، در چارچوب اصول اخلاقى و ارزش هاى دینى، این نیازِ عمیقِ عاطفى و روانى اشباع خواهد شد. خانواده هایى که به این ترتیب و با رعایت اصول اخلاقى و در پوشش رعایت ارزش هاى والاى دینى تشکیل مى‌شوند، از نوعى صفا و صمیمیّت و لذّت در زندگى خود بهره مى‌برند که دیگران از آن بى بهره و بى خبرند.

در جوامعى که روابط جنسى، آزاد است، همسران اغلب گرفتارِ اضطراب روحى مى‌شوند و آرامش لازم ر نمى‌یابند. افزون بر این، در این جوامع به طور معمول عشقِ جدّى و با دوامى در خانواده پید نمى‌شود و همیشه احساس کمبود عاطفى خواهند داشت.

د. چهارمین و عمده‌ترین هدفِ تشکیل خانواده، تأمین نیازِ انسان به داشتن فرزند و تکثیر نسل انسان ها است. علاقه به داشتن فرزند، نیازى فطرى است. در هر پدر و مادرى، علاقه پدرى و مادرى وجود دارد که شاید بتوان گفت: این علاقه در مادر بیش تر است. پیدایش فرزند، خانواده را وارد مرحله جدیدى مى‌کند و اعضاى دیگرى واردِ خانواده خواهند شد که نسل بعد را تشکیل مى‌دهند و پایه تشکیل جامعه آینده خواهد شد.

از سوى دیگر، هنگامى که اعضاى جامعه گسترش مى‌یابند و روابط خانوادگى و خویشاوندى در آن ها ضعیف و فاصله آن ها از هم زیاد مى‌شود، این ارزش هاى اجتماعى هستند که جایگزینِ رابطه خویشاوندى و فامیلى شده، وحدت و همبستگى جامعه را تضمین و تأمین مى‌کنند; ارزش هایى که اسلام بر آن ها تکیه کرده و آن ها را بر عقاید و بینش خاصّ خود استوار ساخته است; ولى باید توجّه داشت که انتقال این ارزش ها و عقاید به اعضاى آینده جامعه نیز به عهده خانواده است که هرچه خانواده در این راه موفّق تر باشد و بتواند فرزندان شایسته ترى پرورش و تحویل جامعه بدهد، آینده جامعه، بهتر و روشن تر خواهد بود و اگر در مسأله رشد و تربیت فرزند کوتاهى شود، آینده جامعه تهدید خواهد شد.

کارهایى که اعضاى خانواده در مسیر تأمین این اهداف انجام مى‌دهند، به دو نوع اصلى تقسیم مى‌شود:

أ. کارهایى که از همه اعضاى خانواده ساخته است و همه، به طور یکسان مى‌توانند با انجام آن ها در تأمین این اهداف مؤثّر باشند.

ب. کارهایى که از همه اعضا ساخته نیست; بلکه به تناسب ویژگى هاى جسمى و روانى اعضا، هریک از آن ها از فردِ خاصّى ساخته است و انجام آن از توانِ اعضاى دیگر خارج خواهد بود و بر همین اساس، به طور طبیعى، نوعى تقسیم کار بین اعضاى خانواده شکل مى‌گیرد; براى مثال ایفاى نقشى که زن در محیط خانواده مى‌تواند داشته باشد، هیچ گاه در توان مرد نیست. زن با توجّه به ویژگى ساختمان طبیعى و جسمانى اش مى‌تواند باردار شود و پس از وضع حمل، قادر است کودک خود را با شیرى که در سینه دارد، تغذیه کند و با توجّه به ویژگیهاى روانىِ مادرانه، او را پرورش دهد; امّا این گونه کارها از مرد که داراى ویژگى هاى جسمانى و روانىِ دیگرى است برنمى آید.

مرد نیز با توجّه به خصوصیات جسمانى و روانىِ خود مى‌تواند وظایفى را در مسیر تأمین اهداف خانواده بر عهده بگیرد که زن به انجام آن ها توانا نیست; پس تفاوت نقش زن و مرد در تأمینِ اهداف خانواده، به تمایز ویژگى هاى روحى و جسمى آنان مربوط مى‌شود. در سنجشى کلّى مى‌توان گفت که به طور معمول زن از نظر احساسات و عواطف، و مرد هم از نظر تدبیر و تعقّل قوى تر، و از آن جا که محیط خانواده، هم به تدبیر و هم به پرورش و تربیت نیاز دارد، این تقسیم کار به شکل طبیعى پدید مى‌آید که مرد به اداره خانواده و تأمین نیازهاى اقتصادى آن بپردازد و زن که از عشق و احساس به فرزندان خود لبریز است و بیش تر مى‌تواند آن ها را تحمّل کند، پرورش فرزندان را برعهده گیرد; بنابراین، بررسى دقیقِ اخلاق در خانواده و شناختِ احکام و ارزش هایى که اسلام در این زمینه مطرح کرده است تا حدّ بسیارى به شناخت خصوصیات جسمى و روحى هریک از اعضاى خانواده و نقش هاى ویژه اى که مى‌توانند ایفا کنند، بستگى دارد.

 

به نقل از کتاب حقوق زن در اسلام(پرسشها و پاسخها) آیت الله مصباح یزدی


۱. ر.ک: محمّد تقى مصباح یزدى، اخلاق در قرآن، ج ۳، ص ۷۰; همو، فلسفه حقوق، چ ۱، مرکز انتشارات مؤسّسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره)، ۱۳۷۷ ش، ص ۲۱۵ـ۲۱۹; همو، جزوه حقوق و سیاست در قرآن، درس ۲۰۹٫

۲. روم (۳۰)، ۲۱٫

همچنین ببینید

مدیریت در خانواده

آیا در اسلام اجازه تنبیه بدنی زن به مرد داده شده است؟ با توجه به ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *