در حاشیه هجمه های اخیر به حجاب برتر
قاسم روانبخش
متأسفانه از دولت آقای هاشمی گرفته تا دولت خاتمی و اکنون دولت احمدینژاد هیچ کدام وظیفه دینی خود را در این زمینه انجام نداده اند. به نظر میرسد این افراد یا اعتقاد چندانی به این حکم ضروری اسلام نداشته و یا از آن غفلت کردهاند.
متأسفانه بسیاری از مسؤولان فرهنگی کشور که تکلیف دینی و قانونی آنها ترویج ارزشهای الهی در جامعه است، در طول ۳۲ سال انقلاب اسلامی وظیفه خود را بهخوبی انجام نداده بلکه به عکس، خواسته یا ناخواسته، در جهت فرهنگ زدایی حرکت کرده اند! یکی از ارزشهای الهی در جامعه، حجاب و چادر برای حفظ عفاف خانم هاست. متأسفانه از دولت آقای هاشمی گرفته تا دولت خاتمی و اکنون دولت احمدینژاد هیچ کدام وظیفه دینی خود را در این زمینه انجام نداده اند. به نظر میرسد این افراد یا اعتقاد چندانی به این حکم ضروری اسلام نداشته و یا از آن غفلت کردهاند. از این رو، آقای هاشمی در نماز جمعه تهران بر ضرورت نداشتن چادر برای بانوان و کافی بودن همین پوشش مرسوم در میان برخی زنان تهرانی سخن به میان میآورد و در زمان دولت آقای خاتمی، یوسفی اشکوری در کنفرانس برلین، اصل حجاب را مستفاد از قرآن نمیداند و با انکار ضروریبودن، آن را موضوعی شخصی و در نتیجه نسبی، قراردادی و یا همچون آداب و رسوم اجتماعی تلقی کرده است. بر طبق این مبنا هر کس بر اساس میل شخصی خود میتواند حجاب را رعایت کند یا آن را به کنار بگذارد. آقای خاتمی نیز در پاسخ به پرسش خبرنگاران شبکهِ تلویزیونی «ان، اچ، کی» ژاپن اظهار داشت: «اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود، قطعاً مضر است ولی اگر بتواند جامعه را به سلامت بیش تری بکشاند و زمینه را برای فعالیت بیشتر زنان فراهم آورد منفی نیست، مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصههای مختلف حضور داشته باشند و صلاحیت خود را نشان دهند.»
وی مورخ ۱۳/۸/۷۶ در دیدار با دانشآموزان و اولیای مدرسه دخترانهِ سروش میگوید: «اینکه میگوییم حکومت اسلامی است به این معنا نیست که دختر ما قانع شده باشد که حجاب خوب است، او ممکن است در اینباره سؤال داشته باشد و باید بتواند سؤالاتش را مطرح کند. مثل این است که میگوییم باید مالیات بدهیم و یا مثل این است که میگوییم نباید از چراغ قرمز عبور کنیم امّا دختر ما، پسر ما، حق دارد که سؤال کند که چرا؟ یا ما میتوانیم او را قانع کنیم یا او میتواند ما را قانع کند یا هیچ کداممان قانع نمیشویم. ما حق خودمان را داریم و او حق خودش را.» آقای هاشمی رفسنجانی در فیلم انتخاباتی ریاست جمهوری ۸۴ تیر خلاص به حجاب زد و هر نوع پوششی اعم از هر نوع رنگ و مد و ضخامت و نازکی را حجاب دانست و در پاسخ به پرسش یکی از سؤال کنندگان که میپرسد: آیا هر نوع پوششی حجاب است؟ میگوید: هر نوع پوششی که باشد! این تابع میل خود افراد و خانواده و محیط و خانه آن هاست!
این سخن به نوعی ترجمان سخن اشکوری است که میگفت حجاب، امری شخصی و تابع سلیقه خود افراد است. بر اساس همین تفکر غلط، برخی مدعیان اصلاحات مثل شیرین عبادی، فریبا داودی مهاجر، شادی صدر، مهرانگیز کار، رمضانپور (معاون مهاجرانی در وزارت ارشاد)، فرناز قاضی زاده و… زمانی که پس از فتنه ۸۸ به خارج از کشور گریختند و فرصت کشف حجاب برایشان پیدا شد، بهطور رسمی کشف حجاب کردند و اینک بهصورت بی حجاب در رسانههای غربی و ضد انقلاب حاضر میشوند! میتوان حدس زد که دوستانشان نیز در صورتی که چنین فرصتی برایشان فراهم شود چادر و روسری را از سر بردارند و همانند آنها کشف حجاب کنند. ظاهرا این نوع تفکر از طریق لیدر جریان انحرافی وارد دولت اصول گرای احمدینژاد نیز شده است! زیرا از یک سو برای اجرای طرح عفاف و حجاب با نیروی انتظامی همکاری کافی نمیکند و از سوی دیگر در برابر خبرنگار زنی که در برابر ایشان کشف حجاب میکند عکسالعملی نشان داده نمیشود. همچنین روزنامه دولتی ایران بهجای تلاش برای تقویت فرهنگ حجاب، با چاپ ویژه نامه خاتون در جهت براندازی همین مقدار باقی مانده از حجاب گام بر میدارد. بهراستی رسالت دولت اسلامی اصلاح کجیها و بدحجابیهاست یا بیاعتنایی در برابر ناهنجاریهای اجتماعی و زیر سؤال بردن هنجارها از جمله حجاب زنان و بانوان متعهد؟! آن چه در ویژه نامه خاتون آمده است را میتوان در یک جمله گام نهادن در مسیر یکدست کردن زنان ایرانی و براندازی حجاب از نوع چادر و سپس برداشتن گامهای بعدی برای براندازی حجاب بهصورت تدریجی دانست.
اظهارات آقای کلهر در ویژه نامه خاتون در باره چادر و رنگ سیاه از چند جهت قابل تأمل است که به تبیین آن میپردازیم.
آن چه از روایات و احادیث استفاده میشود این است که زن در برابر مرد بیگانه باید از پوشش کامل برخوردار باشد تا هم از نگاه او در امان باشد و هم مرد از ارتکاب معصیت و افتادن در دام هوسهای شیطانی حفظ شود. در حدیث آمده است: «لغیر ذی محرم اربعه اثواب: درع، خمار و جلباب و ازار؛ حجاب زن در مواجهه با نامحرم چهار پوشش است: پیراهن، مقنعه، چادر و شلوار.» (طبرسی، مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۰۴) خدای متعال در سوره احزاب (آیه ۵۹) خطاب به پیامبرش میفرماید: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذالک ادنی ان یعرفن فلایوذین و کان ا… غفورا رحیما؛ای پیامبر! به همسران و دختران و زنان مؤمنین بگو که جلابیب و چادرهای خود را بپوشند. پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزدیکتر است، در نتیجه وقتى به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمىشوند، یعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمىگردند.» (ترجمه المیزان، ج ۱۶، ص ۵۱۱) درباره جلباب در تفاسیر دید گاههای مختلفی از چادر گرفته تا لباسی که از مقنعه بزرگتر باشد و تا زانو را بپوشاند ذکر شده است؛ ولی از قرائن و علایمی استفاده میشود که جلباب، همین چادر ایرانی یا عبای عربی مرسوم است که به طور کامل سر و بدن زن را میپوشاند. در اکثر فرهنگ نامهها و کتب لغت، جلباب به معنای عبا یا چادر آمده است. (رک: پرسمان حجاب، حسین مهدیزاده، ص ۷۷ تا ۸۳)
منبع:
http://www.partosokhan.ir/page.asp?Number=593&Category=363#182585