خانه / از منظر اجتماعی روانی تاریخی / از منظر اجتماعی / اگر چه در ظاهر به اندازه نان شب اهمیت ندارد اما نبود آن

اگر چه در ظاهر به اندازه نان شب اهمیت ندارد اما نبود آن

حجاب موضوعی است که سال ها در جامعه به آن پرداخته می شود، در سایت ها، روزنامه ها، رادیو و تلویزیون، سخنرانی ها و مراکز مختلف فرهنگی. آنقدر درباره “حجاب” حرف و سخن هست که اکثر مردم از شنیدن هر بحثی درباره این موضوع خسته شده اند و معتقدند مشکلات مملکت فقط حجاب نیست که دائماً به آن پرداخته می شود.هنگاهی که برای دقایقی در اینترنت گشت و گذاری در موضوع حجاب داشته باشیم و این بار به جای اینکه مقالات را بخوانیم به کامنت های کاربران نگاه کنیم به نکته جالبی بر می خوریم. در اغلب مطالب تعدادی از کاربران، کامنت هایی مشابه با این مضمون می گذارند:

تمام مشکلات این مملکت حل شده فقط مونده حجاب؟
فقط چسبیدند به حجاب، اسلام خلاصه شده در روسری و چادر مختص زنان، اصلا اسلام فقط برای زنان، آن هم از نوع ظاهری و حجاب! الان همه مشکلات مملکتی بد حجابی است!

حرف حق را نمی توان کتمان کرد

اینکه مسئولین برای حل مشکلات اقتصادی و معظل بیکاری، جلوگیری از مفاسد اقصادی و سوءاستفاده های مالی جلوگیری از رشوه و رانت خواری و بسیاری از معضلات دیگر، اقدام مؤثری انجام نمی دهند، عین حقیقت است اما سؤال این است که حالا آیا به جای رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم، به مسئله حجاب رسیدگی کرده اند؟ آیا قدم مؤثر و خردمندانه ای برای این مسئله مهم اخلاقی و رفتاری برداشته اند که دیگر نخواهیم به حجاب بپردازیم؟

موضوعی که به اندازه نان شب مردم اهمیت ندارد

فرق حجاب با بقیه مشکلات جامعه در این است که فقط درباره آن زیاد حرف می زنند وگرنه حجاب هم در صف بقیه گرفتاری ها و مشکلات کشور دست نخورده باقی مانده است.جالب است بدانید طبق قانون ۲۶ وزارتخانه، سازمان و دستگاه اجرایی موظف به اجرای اصولی برای گسترش فرهنگ حجاب و عفاف شدند. به غیر از نیروی انتظامی، ۲۵ دستگاه قانون‌گذاری و اجرایی دیگر -اگر فعالیت هایشان نمایشی یا ضدحجاب نباشد- در بهترین حالت، فعالیتی ندارند. حجاب و عفاف با وجود ۲۶ متولی، هنوز صاحب ندارد. به این معنی که هیچ کس کم کاری های موجود در این زمینه را نمی پذیرد و مدام توپ را در زمین یکدیگر می اندازند. شاید حجاب و پوشش اجتماعی، موضوعی باشد که زیاد درباره آن سخن پراکنی می شود اما از طرفی موضوعی است که هیچ بودجه ای به آن تعلق نمی گیرد. موضوعی که اگر چه در ظاهر به اندازه نان شب اهمیت ندارد اما نبود آن به شدت روابط زن و مرد در خانواده را نه فقط در ایران بلکه در تمام جهان سست کرده است. حجاب موضوعی است که از طرفی به شدت مورد تهاجم دشمنان انسانیت و پاکی قرار گرفته است و از طرف دیگر مورد بی مبالاتی مسئولان داخلی.

سینما، تأتر و موسیقی هم مظلوم هستند!

اگر فرض کنیم که در کشور برای موسیقی هم ساماندهی وجود ندارد و حرکت مؤثری انجام نمی شود اما واضح است که مورد تهاجم دشمن نیز قرار نمی گیرد. برای مثال هیچ گاه دشمنان برای نابودی موسیقی تلاش نمی کنند، بلکه آن را به شکل های مختلف تقویت می کنند تا از آن در زمان مناسب برای ترویج افکار و سبک زندگی غربی در جوامعی مانند ایران استفاده کنند.در موضوعات فرهنگی شاید برخی از مظلومیت سینما و تأتر حرف بزنند اما واضح است که کسی برای نابودی آن تلاش نخواهد کرد. در مظلومیت حجاب همین بس که دشمنان و معاندان انسانیت و اخلاق تمام تلاش خود را برای نابودی حجاب و عفاف بکار گرفته اند و از طرفی در داخل کشور و از طرف خود مسلمانان هم مورد بی مهری قرار گرفته است.یکی از مقامات بلند پایه آمریکا اظهار کرده است که هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله پرچم جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا ما برای براندازی این نظام؛ باید حجاب را سست نماییم.یا یکی از جاسوسان کاخ سفید می گوید، ما موفق شدیم چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری تبدیل کنیم چادر را هم به مانتو و مانتوهای بلند را به مانتوهای تنگ و خیلی کوتاه. اکنون از حجاب برخی زنان فقط یک روسری مانده است.آیا هنگاهی که از بی حجابی و بی حیایی به عنوان یکی از ابزارهای نابودی یک کشور و ملت استفاده می شود، اهمیت دوچندان پیدا نمی کند؟ آیا در این صورت نمی توان به عنوان یک بحران اجتماعی از آن یاد کرد؟

بی حجابی به ضرر مردم است یا مسئولین؟

آیا اگر وضعیت بدپوششی در جامعه اصلاح شود نفع آن به مردم می رسد یا مسئولین؟ آیا سیاستمداران بی درد از باحجاب بودن مردم سود می برند یا بدپوششی آن ها؟ یا به عبارت دیگر اگر وضعیت پوشش سروسامانی بگیرد سود آن بیشتر به نفع مردم است یا مسئولین؟در چنین شرایطی که از مسئولین امید درک درد مردم و التیام آن نمی رود، آیا بهتر نیست مردم بیشتر از گذشته به فکر خود باشند و خودشان برای خودشان و نسل آینده راه چاره ای بیابند؟

زنان نگران جذب شوهرانشان توسط زنان دیگر هستند.

آیا اثرات بی حجابی را می شود انکار کرد؟ چند درصد از مردان می توانند بگویند که ساپورت ها و آرایش های غلیظ بر روی آنها تأثیر نمی گذارد؟ چه مدت زمانی، مردان در جامعه می توانند با چشمان بسته راه بروند که چشمشان به بدپوششی های زنان نیفتد؟چند درصد از زنان خانه دار در آرامش روانی هستند از اینکه همسرشان جذب زن دیگری نشود؟ چند درصد از زنان می توانند خیانت را تحمل کنند؟ چه تعداد از خانواده ها در اثر روابط غیرشرعی مردان و زنان از هم پاشید می شود؟

با وجود مشکلات اقتصادی شاید بتوان به سختی به زندگی ادامه داد اما با وجود خیانت از طرف همسر، آیا زن یا مرد می تواند به زندگی مشترک ادامه دهد؟با این وجود و با توجه به اهمیت حجاب در جامعه و تأثیر آن بر خانواده ها، آیا حداقل روا نیست که در مقابل انتقادهایی که از “بی حجابی” می شود قد علم نکنیم؟ حال که هیچ برنامه و بودجه ای به این امر اختصاص ندارد و نهادهای مسئول خود را به خواب زده اند، اجازه بدهیم حداقل درباره آن کمی گفتگو شود تا حداقل کلمه “حجاب” را فراموش نکنیم.

منبع: با حجاب

همچنین ببینید

دوره تربیت مربی عفاف و حجاب قاصدان نجابت ۴

این دوره ویژه فعالان عرصه جوان و قشر دانشجو و آمران به معروف و ناهیان ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *